اسطرلاب

اسطرلاب

دوره تاریخی: صفویه

زمان ساخت: قرن نهم شمسی، پانصد سال پیش

جنس: برنجی

ابعاد: ارتفاع 1.3 سانتی متر؛ قطر 8 سانتی متر؛ ضخامت 8 میلی‌متر

سازندگان: عبدالعلی بن محمد رفیع الجزی و محمد باقر

محل نگهداری: موزه ملک، تهران

دانشجو: مائده روشنی

اسطرلاب

جام جهان نما یا اسطرلاب یکی از کامل‌ترین و دقیق ترین ابزارها در تاریخ نجوم محسوب می‌شدند که انواع مختلفی دارند. اسطرلاب ها از آن روی که تأثیر به سزایی در علم نجوم داشتند به جام جهان نما شهرت پیدا کردند. اسطرلاب ها معمولا به صورت مدور و فلزی ساخته می شدند که جنسی از برنج، برنز، آهن، فولاد و یا تخته داشتند. از اسطرلاب ها برای پیدا کردن محل ستارگان، سیارات، منطقه البروج و همچنین به دست آوردن ارتفاع و زاویه نور خورشید استفاده می‌کردند.

از دیگر کاربرد اسطرلاب ها به دست آوردن پهنای رودخانه ها، ارتفاع کوه ها، عوارض طبیعی زمین و همچنین تعیین ساعات طلوع و غروب ستارگان و سیارات بود. در این میان محاسبه زمان طلوع و غروب خورشید، یکی از مهم ترین کاربردهای اسطرلاب محسوب می‌شد، چرا که زمان دقیق نماز خواندن را برای مسلمانان ایرانی تعیین می‌کرد. با همه این ها نکته قابل توجه این است که برای استفاده از اسطرلاب نیازی به دانستن،و به  کار بردن فرمول های ریاضی و انجام کارهایی دشوار نیست.

اسطرلاب صفوی

از انواع اسطرلاب های مسطح و شمالی است که برای استفاده شاه سلطان حسین صفوی ساخته شده است. این اسطرلاب شکلی دایره‌ای دارد و بر روی آن تزئینات، حکاکی، پرچ کاری و مشبک کاری های چشمگیری دیده می‌شود. بر بالای اسطرلاب صفوی نیز نیم تاجی منقش قرار دارد. سازنده اسطرلاب صفوی، عبدالعلی بن محمد رفیع الجزی است که تزئین این اسطرلاب را برادرش محمد باقر انجام داده است. اسطرلاب صفوی هم اکنون در موزه ملک تهران در نمایشگاه جهان نما نگه داری می‌شود.

اسطرلاب سازان عصر صفوی

بعضی از اسطرلاب سازان عمده دوره صفوی عبارتند از :

1-استاد عبدالائمه ارشد : وی اسطرلابی زیبا برای شاه عباس اول در سال 986 هجری ساخت .

2- استاد عبدالائمه کهتر : تقریباً بیش از سی اسطرلاب از دست ساخته های وی طی نیمه دوم قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم بجا مانده است.

3- استاد عبدالعلی بن محمد رفیع که از سال 1096 هجری تا سال 1024 تعدادی از آثار او باقی مانده است . وی در سال 1124 هجری یک اسطرلاب طراز اول برای شاه سلطان حسین ساخت که برادرش محمد باقر آن را تزئین کرد . این اثر در حال حاضر در موزه بریتانیا نگهداری می شود.

در همین دوره در هندوستان اسطرلاب سازان هند و ایرانی تعداد زیادی از ابزار نجومی را ساخت که برخی از آنها هنوز در موزه ها موجود است . تاریخ اسطرلاب سازی از قرن پانزدهم تا قرن نوزدهم میلادی در لاهور به طور مشخص قابل پیگیری است ولی در طول دوره شاه جهان لاهور ناگهان به خاطر این هنر مشهور شد.تزئین این اسطرلاب ها معمولاً کمتر از اسطرلاب های دوره صفویه در ایران است و اکثر آنها را افراد خانواده الله داد ( الهداد ) لاهوری ساخته اند.

اولین عضو این خانواده استاد شیخ الهداد است که همیشه به عنوان اسطرلابی همایونی لاهوری نام برده شده و ضیا الدین و جمال الدین آخرین اسطرلاب سازهای مشهور در این فامیل هستند که در طی دوران شاه جهان و اورنگ زیپ به شهرت رسیدند. آثار به جا مانده از این خانواده که در طی قرون دهم تا یازدهم هجری قمری فعالیت می کردند نشان می دهد آنها تلاش داشتند اسطرلاب ها تا حد ممکن مفید واقع شود.

در شجره این خانواده نام الله داد (الهداد)، ملا عیسی، محمد مقیم و پسرانش، جمال الدین و حمید، همچنین استاد قائم محمد و پسرش ضیاء الدین محمد دیده می شود که بعضی آثارشان در موزه های لاهور و بریتانیا و یک اسطرلاب کروی در آستان قدس رضوی نگهداری می شود.

در اسطرلابهای هند و ایرانی (دوره مغولان هند) صفحه مشبک دارای نقوش پیچیده ای است البته نه پیچیدگیهای گیاهی بلکه به علت تعداد ستارگانی که مشخص شده اند و کرسی تقریباً همیشه در بالا قرار دارد و به صورت شبکه حجاری شده است.

آنها صفحه های کاملی می ساختند برای عرضهای جغرافیایی مختلف و خطوطی برای ساعتهای بابلی و ایتالیایی و همچنین ساعتهای معمولی غیر متعارف طرح می کردند.مهمترین سازنده اسطرلاب های کروی در این دوره ، خانواده لاهوری بودند که حداقل 23 کره مزین به اشکال و صور فلکی و به همان تعداد نیز کره های بدون تصویر ساختند.

أجزاء اسطرلاب

– حلقه: این قطعه دایره ای است فلزی که به هنگام کار با اسطرلاب می توان آن را به عنوان دستگیره به کار برد، یا به جایی آویخت. گاه حلقة دیگری هم که امکان دارد فلزی، نخی یا ابریشمی باشد و آن را علاقه مي نامند، به آن می افزایند.

– عروه: حلقه ی دیگری نیز بر بالای عروه وجود داشت که آن را “حلقه” می نامند.

– کرسی: زائده ای است بر قوس کوچکى از محیط اسطرلاب که عروه بدان متصل مى شود.

– اُم: ام صفحة اصلى و غیر قابل انتقال اسطرلاب است و دیوارهای آن را در برمی گیرد و صفحات دیگر که قابل انتقالند، روی آن قرار می گیرند. عرض دیواره به ۳۶۰ تقسیم شده است. بر کف این صفحه، چند دایره که مرکز آن ها مرکز صفحه است، رسم شده اند و در هر یک از این دایره، نام چند شهر نوشته شده است. این صفحه بیشتر برای یافتن جهت قبله بکار میرود.

– حجره: فضای تهى كه از ام اسطرلاب و دیوارة آن تشكیل مى شود و صفحه های قابل انتقال اسطرلاب و عنكبوت در آن جای مى گیرند.

– صفایح: صفایح صفحاتي دایره شکل اند با سوراخی در مرکز دایره که محور اسطرلاب از آن مى گذرد و یک فرورفتگی در نقطه ای از پیرامون، برای آنکه به کمک یک برآمدگى در دیوارة حجره، در جای خود قرار گیرد و از گردش آن جلوگیری گردد. بر روی هر صفحه، ۳ دایره که مرکز آن ها مرکز صفحه است، رسم شده و هر کدام به ترتیب در ازای شعاع نشان دهنده مدارهای رأس الجدي، رأس الحمل و رأس السرطان.

این ترتیب مربوط به اسطرلاب شمالى است؛ در اسطرلاب جنوبى دایرة کوچک تر مدار رأس الجدی و دایرة بزرگتر مدار رأس السرطان خواهد بود. بر روی صفحات، همچنین دو قطر عمود بر هم رسم شده است؛ قطر افقي را خط مشرق و مغرب خوانند (نیمه چپ خط مشرق، و نیمه راست خط مغرب است) و قطر عمودی، از کرسى تا مرکز، خط نصف النهار است و نیمة دیگر آن خط و الارض، یا خط نصف اللیل نامیده میشود

– عنکبوتیه: این قطعه صفحه ای مشبك است و شبكه هم نامیده مى شود و بر روی آن دو دایره رسم شده است. دایرة بزرگتر مدار رأس الجدی و مركز آن مركز اسطرلاب و دایرة كوچك تر كه در درون دایرة بزرگتر قرار دارد و با آن مماس است، منطقة البروج را نشان مى دهد. نقطة تماس دائرة البروج با مدار جدی، رأس الجدی و نقطة مقابل آن، یعنى محل تقاطع دائرة البروج با قطر قائم عنكبوت، رأس السرطان را نشان مى دهد. این دو نقطه، قطر دائرة البروج، و به این ترتیب، مركز آنرا مشخص مى كنند.

عِضاده: در انگلیسی alidade و در لاتین Dioptra نامیده میشود. بر پشت اسطرلاب نصب میشود. ابزاری است برای رصد اجرام فلکی و تعیین ارتفاع آنان از سطح افق است (ارتفاع نخستین داده ورودی به این ابزار است که از روی آن با اعمال و روش ها و متد خاص سایر نتایج استخراج میشود)

– فرس یا اسبک: فرس كه آن را به فارسى اسبك می خوانند، برای جلوگیری از جدا شدن صفحات و عنكبوت و عضاده از محور در سوراخ محور جای داده مى شود.

– محور: این قطعه میله ای است باریک که قطب هم نامیده مى شود. ته آن پهن است و در سر آن سوراخ است كه فرس (اسبك) در آن جای میگیرد. این میله از سوراخهای مركز اسطرلاب و مراكز صفحات، عنكبوت، عضاده و گاه نیز شاخص عبور مى كند، به طوری که این اندامها تنها حركت دوراني در پیرامون محور داشته باشند.

ریشه لغوی و ایرانی اسطرلاب

بر اساس اسناد به دست آمده در ماوراءالنهر، این دستگاه را «اسطرلاب» می گفتند. «اسطوره» یا«استوره» که یونانیان «آستوریاس» می نامند، همان ستاره و نام ایرانی است و «لابیدن» از مصدر پارتی به معنی «تابیدن» است.

«حسن اسوار» از دانشمندان زرتشتی سده چهارم هجری در کتاب «المبتدأ بعلم النجوم» می نویسد:« کتابی از علمای اسکندریه به دستم رسید که در آن اعلام شده بود بنیاد دانش نجوم را در دنیا منجم ایرانی «استره- دوقوس فوقانی» در ۳۲۰۰ سال قبل از جنگ تروا بنیان نهاده است» زیرا جنگهای ده ساله تروا ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد صورت گرفت، نزدیک به ۶۷۰۰ سال از عمر این دانش می گذرد. با این سند خلاف گفته غربیان که اسطرلاب و نام آن یونانی معرفی می نمایند، ثابت می گردد.

اسطرلاب را ایرانیان مسلمان جام جم یا جام جهان نما و یا آینه جم می خواندند. «جم» با پسوند «شید»، «جمشید» نامیده می شود که از بزرگ ترين منجمان و ریاضیدانان و فیزیکدانان ایرانی است که در تاریخ اساطیری ایران تا مقام خداوندی ارتقاء یافت.

حافظ در غزلی از آینه جام نام می برد كه منظورش همان اسطرلاب است كه جهان را مثل جام آینه واری به آدمی نشان می دهد. قدیمی ترین كتاب جامع به زبان پارسی دری در مورد اسطرلاب و ستاره شناسی، کتاب «روضه المنجمین» نام دارد كه آن را «شهمردان» فرزند ابی الخیر رازی در سده پنجم هجری تالیف كرده است.

عبدالعلی و محمد باقر پسران محمد رفیع گزی

این دو برادر از استادان ماهر در صنعت اسطرلاب سازی در زمان صفویه بوده اند که بهترین نوع اسطرلاب ها را می ساخته اند .لازم به یادآوری است که در زمان صفویه 33 کارگاه صنعتی و فلزکاری درگز بوده است که ملزومات فلزی زمان صفویه در آن ها توسط استادان فن گزی ساخته می شده است و اسطرلاب های مورد نظر نیز درهمین کارگاه ها ساخته می شده است .

این مورد درکتاب تذکره الملوک مربوط به دوره ی صفویه نیز آمده است .ویکی از نمونه های ساخته شده ی توسط عبدالعلی گزی اسطرلابی است که سال ساخت آن شعبان 1124 قمری است واکنون در موزه ی بریتیش میزیوم انگلیس قرار دارد ودر نوع خود از نظر ظرافت کار وهنر بی نظیر است .

لارنس لاکهارت مورخ اروپایی در کتاب خود راجع به هنر صنعتی عبدالعلی بن محمد رفیع جزی چنین آورده است : هنر ایرانی که دراین مورد باید نام آن را صنعت استادانه بنامیم در زمینه‌ی فلزکاری به اوج خود رسیده بود و اسطرلاب های زیبایی که در موزه ی بریتانیا ،ویکتوریا وآلبرت مضبوط است درکارگاه های فلزکاری دوره ی صفویه ساخته می شده است که نمونه ی بسیار خوب آن اثر عبدالعلی بن محمد رفیع الجزی است که تاریخ 1124 قمری را دارد وخطوط آن کار برادر وی محمدباقربن محمد رفیع الجزی بوده که در ساخت آن نهایت استادی به کار رفته است .

لازم به ذکر است که  کارگاه های فلزکاری را که لاکهارت در کتاب خود ذکر کرده است طبق استناد کتاب تذکره الملوک همگی آن کارگاه ها در زمان صفویه درگز مستقر بوده است.همانگونه که عنوان شد هم اکنون یکی از اسطرلاب های ساخته شده توسط این دو برادر گزی در موزه بریتیش لندن نگهداری می شود و یک نمونه دیگر آن در موزه ملی ملک تهران نگهداری می شود.

منابع

غزنی، سرفراز (4538). اسطرلاب یا شمارشگر نجوم، تهران: انتشارات وزارت علوم سابق. نبئی، ابوالفضل (4574). هدایت طلاب به دانش اسطرلاب (آشنایی با اسطرلاب و

روش کاربرد آن)، مشهد: انتشارات بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی

 

ویدیوهای پیشنهادی
article
مقالات پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست
error: حق نشر محتوا محفوظ است