تحلیل دو نگاره تیموری و صفوی

نگاره دوره تیموری

در بسياري از منابع، دوران پاياني مکتب هرات را عصر بهزاد ناميده اند»او هنرمندي بود که موضوعات، نقش مايه هاي کليدي و سنتي، طرح ها، و انديشه هاي ريشه دار را از فرهنگ خود به ميراث برد و تاريخ به او اين فرصت را داد که در به کمال رساندن هنر نگارگري به عنوان هنرمندي منتخب جاودان بماند

او در ترسيم نقوش تجريدي و تصاوير گل و گياه، اشجار، رياحين و طراحي سردرها و کتيبه ها سبک خاص خود را داشت و تزئين و ريزه پردازي در فضاي معماري و ساختمان را به اوج رسانده بود

دقت او در پیدا کردن جزئيات شگفت انگيز بوده و سعي داشته تصاوير را به واقعيت نزديکتر سازد. اين واقع گرايي يکي از مهمترين راههاي تشخيص نقاشيهاي اين هنرمند از آثار ديگر هنرمندان است؛ چرا که به دليل زيبايي و خاص بودن آثارش، افراد زيادي پس از او به کپي برداري از کارهايش پرداخته اند. در کارهاي او خدمتکاران دربار، مردم عادي و حتي فرودستان به طرزي واقع گرايانه و در مقياس پيکرهاي شاه و شاهزادگان به تصوير درمي آيند.

بهزاد در تصاويري که کيفيت معماري گونه دارند تناسبات معيني را به کار برده است و در اکثر موارد طرح آرايش پيکرها و يا ساختمان کلي ترکيب بندي را براساس دايره استوار کرده است. قرار دادن پيکرها در نظمي دايره وار، احساس نوعي جنبش دروني در ترکيب بندي پديد مي آورد و اين حالت به واسطه حرکات و اشارات پيکرها تقويت مي شود

اين ميان استفاده از کتيبه هاي مصور به قلم ثلث، رقاع يا کوفي، هم سو با تزيينات مرسوم کتيبه هاي دوره تيموري مشخصه عام آثار بهزاد است که در ميان تزيينات مختلف و معماري بناهاي تصوير شده شکوه معنوي و محتوايي خاصي را به مضمون داستان هاي مطرح شده در نگاره هايش مي دهد. کتيبه ها هنگامي که در يک اثر نگارگري تصوير مي شوند، ، همچون آثار عيني در معماري، علاوه بر نقش تزييني، لطافت و معنويت خاصي به اثر مي بخشند. »اين کتيبه ها ممکن است خطوط عظيم کوفي باشند که سراسر بلنداي ديوار را بپوشانند، يا خطوط ظريف نسخ که در قاب مقرنس پنهان شوند.

ممکن است در ترکيب با ساير طرح ها در نقش هاي هندسي آميخته گردند يا در ترنج هاي زينتي به صورت طغرا درآيند، در هر صورت دامنه آن ها از نمايش هاي کامال پيدا تا اشارات رمزي متفاوت است

در نگاره “ليلي و قيس در مکتب خانه” که از آثار دوره تيموري و تحت نظارت بهزاد است عبارات دعایی و ذکرگونه ای چون “الحمدالله”و “الملک الله” که بر کتیبه های سر در مسجد نقش بسته اند پیام آور معنویت و واقع بینی هنرمند در تصویر مفاهیم خاص کتیبه های این دوره است.

بهزاد با تصوير کردن فرم ها، نقش مايه هاي معماري و کتيبه هاي آن حکمت نهفته در داستان را به واسطه انتزاع و تحقق بخشي به نقوش و تزيينات، واقع گرايانه تر ساخته است

در چنين نگاره هايي تزيينات نقش بسته بر بنا انطباق کاملي با فضاهاي واقعي مشتبه به آنها دارد و نه تنها در ترکيب بندي نقوش و شکل بندي فضا، بلکه در نوع مضامين کتيبه ها و محل قرارگيري آنها نيز، مغايرتي با آثار معماري واقعي در دوره تيموري ديده نمي شود

سعدی و جوان کاشغری، منسوب به بهزاد، گلستان سعدی،891ق

نگاره دوره صفوی

این نگاره منعلق به شاهنامه شاه طهماسب، مکتب تبریز و منسوب به سلطان محمد است. تصویر دارای پرسپکتیو و نظم خاص است.

حالات پیکره ها:

چهره ها آرام اما تصویر دارای تحرک و بسامان است. افراد در پرسپکتیو قرار گرفته اند. نقاش به متن وفادار بوده است و کلیه شخصیت های مطرح در متن، ضحاک با کلاه خود و زره جنگی، فریدون مسلح به گرز گاوسر، شهرناز و ارنواز در تصویر دیده می شوند. اشخاص اصلی داستان، ضحاک و فریدون، در پایین کادر قرار دارند.

ترکیب بندی:

کاربرد کتیبه های خطی در ترکیب بندی مشاهده می شود. شهرناز و ارنواز روی خطی در ترکیب بندی مشاهده می شود. شهرناز و ارنواز روی خط قطری مربع شاخص قرار گرفته اند. تمرکز تصویر، یعنی نبرد فریدون و ضحاک، در قسمت پایین تصویر است. کل پیکره های موجود در تصویر بر اساس ترکیب حلزونی قرار گرفته اند.

ترکیب رنگی:

رنگ های لاجوردی، صورتی و آسمان طلایی بر تصویر مسلط است. رنگ ها خالص، شفاف و پرتوان هستند.

ویدیوهای پیشنهادی
article
مقالات پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست
error: حق نشر محتوا محفوظ است