دودمان ها و تفکرات چین
خاندانهای ششگانه(تفرقه):
به مدت سه قرن و نیم از ۲۲۰ تا ۵۸۹ میلادی، کشمکشهای داخلی، چین را به ممالک رقیب تقسیم کرد. تاریخ این دوره بهاصطلاح «تفرقه» فوقالعاده پیچیده است؛ اما یک نکته قابلملاحظه است: اشغال شمال چین به دست مردمانی که ازلحاظ قومی چینیِ هان نبودند و به زبانهای غیر چینی تکلم میکردند.
آیین بودا برای نخستین بار در ایالتهای شمالی (که از طریق راههای بیابانی کاروان روِ «جاده ابریشم» به هند متصل میشدند)، در خلال دودمان هان در چین ریشه دواند و شعایر دینی آیین بودا که با آیین تائو مشترک بود مثل کنارهگیری از اجتماع، به آیین بودا کمک کرد تا جای پایی در شمال چین به دست آورد. وعدههای امیدبخشی که آیین بودا در برابر دشواریهای این جهان داشت، پیروان بیشتری را در خلال آشوبهای دوره تفرقه به دست آورد.
بهعلاوه، دستگاه فکری کاملاً شرح و بسط یافته آیین بودا روشنفکران چین را شیفته خود کرد. آیین بودا هرگز بهطور کامل جایگزین آیین کنفوسیوس و آیین تائو نشد، اما در سرتاسر چین و در طی قرنها رونق داشت و بر گسترش شکلهای دینی این دو سنت چینی تأثیر عمیقی بر جای گذاشت.
سلسله تانگ، تا ۹۰۶ میلادی:
امپراتوران دودمان کمدوام سویی موفق شدند چین را دوباره متحد کنند و راه را برای دودمان زیرک تانگ هموار سازند. چین در سایه امپراتوران دودمان تانگ وارد دوران پرشکوه بینظیری شد و سپاهیان چینی سرتاسر آسیای مرکزی را درنوردیدند و موجی از اقوام، ثروت و افکار غیر چینی را وارد چین کردند. بازرگانان، مبلغان مذهبی و سایر سیاحان راهی پایتخت تانگ شدند و چینیها نیز با رفتن به مغرب زمین رفتند.
در این دوره که بخشی از آن همزمان با دوره ساسانی است ظروف چینی از اقلام صادراتی چین شد. ابریشمبافی که یکی از مهمترین تولیدات مردم چین بود به مناطق مختلفی صادر گردید. ادیانی چون مانوی و زردشتی که از مذاهب دوره ساسانی در ایران بود، در این دوره در چین تبلیغ شد و پیروانی پیدا کرد و پسازآن با ظهور اسلام از راههای تجارت و بازرگانی، دین اسلام به درون کشور چین نفوذ کرد.
تحت تأثیر هنر بودائی پیکرسازی بهشدت موردتوجه قرار میگیرد و معابد غاری بسیار وسیعتر و بزرگتر ساخته میشوند. به عقیده برخی از محققین عصر زرین نقاشی چین مربوط به ادامه همین دوره (تانگ) یعنی قرون هشتم و نهم بعد از میلاد است.
کتابت و خوشنویسی بر روی نقاشیهای چینی
بر روی بسیاری از نقاشیهای چین کتیبه (متن نوشته بر روی زمینه تصویر) یا انجامه (متن نوشته بر تکه کاغذ و یا ابریشم و چسبانده شده روی نقاشی) دیده میشود. در سرتاسر تاریخ چین خوشنویسی و نقاشی ارتباط تنگاتنگ و نیز ارزشی یکسانی داشتند، حتی ابزار و مواد اولیه نگارشی و نقاشی یکی هستند. آموزش خوشنویسی بخش پایهای آموزش و خودسازی پژوهندگان و دولتمردان چینی بود و کتابت روی نقاشیها بهویژه روی نقاشیهای لیتراتی متداول بود.
در چین سنتی دیرینه، تصویر و نوشتهها را به هم پیوند میزد. شعرهای معروف بارها و بارها موضوع نقاشی میشدند و شاعران با الهام از نقاشیها شعر میسرودند. نوشتههای روی آثار هنری بعضاً موضوع نقاشی را شرح میدادند و یا برخی از آنها کیفیت نقاشی یا شخصیت نقاش را ستایش میکردند.
برخی نوشتهها شرایط خلق اثر را توضیح میدادند. ستایشگران و صاحبان بعدی نقاشی گاه شخصاً واژهای آکنده از تحسین بر روی نقاشی مینوشتند. نقاشان و خوش نویسان و صاحبان نقاشها معمولاً با مرکب قرمز مهرهایی نیز به نقاشی میافزودند تا هویت خود را مشخص کنند. آثار نقاشی در چشم غربیها درهموبرهم و شلوغ به نظر میرسد، بااینحال اهمیت تاریخی این نوشتهها و سرگذشت مالکان این آثار، جنبۀ مهم شناخت نقاشی در چین بوده است.
غارهای لونگ مِن:
دودمان تانگ، در نخستین قرن خود، هزینههای ساخت تندیسهای یادمانی عظیمی را برای زائران بودا پرداخت کرد. مجتمعهای غاری، با نقش برجستهها و نقاشیهای تزیینی که از معبدهای هندی الگوبرداری شده بودند، در آن زمان محبوبیت خاصی در میان مردم داشتند.
یکی از دیدنیترین تندیسهای بودائی دودمان تانگ در دل صخرهای در مجتمع بزرگ غاری لونگمن (اژدها) حجاریشده است. کار کندهکاری این مجموعه تقریباً دو قرن و نیم پیش در خلال دوره تفرقه شروعشده بود.
نقش برجسته غولآسایی که سرآمد مجموعه غارهای لانگمن است، تندیس اصلی بودائی نشست به بلندی سیزده و نیم متر است. بر سنگنبشتهای آمده است که این طرح در 676 میلادی زمانی که گوتسونگ امپراتور بود تکمیل شد و وو زِتیان همسر امپراتور در ۶۷۲ میلادی سهم قابلملاحظهای از هزینه آن را از دارایی شخصی خود پرداخت کرد.
وو زِتیان از هر حیث زن خارقالعاده بود و زمانی که گوتسونگ در ۶۸۳ میلادی درگذشت خود را امپراتور خواند و تا ۷۰۵ میلادی حکومت کرد، تا زمانی که در ۸۲ سالگی وی را وادار کردند تا از مقام خود کنارهگیری کند. بودای وو زتیان بودای آسمانی یا بودای راه بزرگ (ماهایانا یا مهایانا)، بودای فضا و زمان بیکران است. در دو طرف وی دو تن از راهبان او بودیسَتواها و خادمان قرار دارند.
همگی کوچکتر از تندیس بودای غولآسا هستند. پیکرتراشان، بودا را با آرامش ملکوتی نشان دادهاند. نظم تقریباً هندسی، خطوط کناری و نرمی سطوح بر حجم عظیم پیکره تأکید میگذارد. چینهای ردایِ بودا چندین قوس متحدالمرکز پیداکرده است. هنرمندان از ریزهکاریهای سطحی به خاطر سادگی و وقار خارقالعاده کاستهاند.
غارهای تزیینی تون هوانگ:
گسترش امپراتوری تانگ به سمت غرب باعث افزایش اهمیت تون هوانگ شد، (تون هوانگ، غربیترین راه ورود به چین و نیز در مسیر جاده ابریشم است). تون هوانگ مدتها کانون ثروت و دادوستد جهانی، زیارتگاههای بودائیها و مراکز اجتماعات راهبان بودائی بود.
چینی های طی چندین قرن، صدها معبد دارای نقاشیهای دیواری در دل سنگ های سست صخرهایهای نزدیک تونهوانگ به وجود آوردند. غارهای تونهوانگ که امروزه به اسم غارهای تزیینی موگائو معروف است، در قدیم به «غارهای هزار بودا» شهرت داشته است.
بر دیوار یکی از غارهای تونهوانگ، پردیس آمیتابا نقش شده است. فرقه بودائی «خاک پاک» در دوره تفرقه یا خاندانهای ششگانه اذهان مردم را تسخیر کرده و در خلال دودمان تانگ رشد کرد. آموزشهای فرقه خاک پاک بر این نکته پافشاری میکند که به کمک ایمان به نوید رستگاری آمیتابا میتوانند در عالمی فارغ از تباهی روح، تولدی دوباره یابند.
تصاویری با جزئیات و رنگهای درخشان نظیر تصویر شماره 3، با مجسم کردن شگفتیهای «پردیس خاک پاک»، کمک بزرگی به پرستشکنندگان در دریافت ایمان میکردند. آمیتابا در مرکز صُفهای بلند نشسته و بودیستواهای اصلی و خادمان آسمانی دیگر پیرامون وی قرار دارند. در این اثر رقص سماعی در حضور آنان برگزار میشود. بودیستواها در شرق آسیا بهمثابه موجودات غمخواری هستند که در شرف نائل آمدن به مقام بودا، ایثارگرانه خود را وقف راه رستگاری بشر میکنند.
سلسله سونگ(Sung) ۹۰۶ میلادی تا ۱۲۷۹ میلادی:
آخرین قرن حکومت تانگ، شاهد قیامهای مردمی بسیار و ازهمپاشیدگی تدریجی امپراتوری بود. پس از دوره کوتاه کشمکش داخلی موسوم به دوران «دودمان پنجگانه» سلسله سونگ شکل گرفت. در حکومتهای امپراتوران سونگ، بسیاری از امتیازات موروثی طبقات نخبه محدود شد. این امپراتوران منصبهای سیاسی را بر اساس امتیازهایی بهدستآمده در آزمونهای دولتی تعیین میکردند و تحصیلات برای مقامات به پیششرط مهمتری از اصیل زادگی تبدیل شد.
در حکومت امپراتوران دودمان سونگ، چینیها قطب نمای مغناطیسی برای دریانوردان چاپ با حروف متحرک گلی، اسکناس و باروت را اختراع کردند. دودمان سونگ ازلحاظ فنی پیشرفتهترین کشور دنیا در اوایل هزاره دوم بود.در این دوره که از دورههای قدرتمند و متحول کننده چین است، همچون دوره تانگ نقاشی و منظرهپردازی راه ترقی خود را ادامه میدهد.
ظروف چینی بسیار شکیلتر و ظریفتر ساخته میشود. برای کارهای ظریف از سنگ یشم بسیار استفاده میشود. از پادشاهانی که در این دوره تأثیرگذار بودند در هنر و آثار هنری میتوان هوئیتسونگ را نام برد که خود نیز هنرمند بود. در این دوره مکتب و آیین کنفوسیوس مجدد موردتوجه قرار میگیرد، در میان باورها و تفکرات موجود بهخصوص در سونگ جنوبی آیین چان (ذن) رونق پیدا میکند. سفالگری و چینیسازی با ساخت لعابهای متنوع دیدنیتر و دلپسندتر (سلادُن) میشود.
سلسله یوان (مغولها ۱۲۶۵ تا ۱۳۶۸ میلادی):
قرن سیزدهم زمانه ناآرامیهای عمیق سیاسی در آسیا بود، در دهه آغازین قرن سپاهیان مسلمان غور به زور شمشیر قدرت را از پادشاهان هندی هندوستان گرفتند و سلطاننشینی اسلامی در دهلی پایهگذاری کردند. سپس در سال ۱۲۱۰ چنگیز خان و مغولان از آسیای مرکزی به شمال چین هجوم بردند و در سال ۱۲۱۵ مغولان پایتخت دودمان جین در پکن را بهکلی نابود کردند، در سال ۱۲3۵ مغولان به دودمان سونگ در جنوب چین یورش بردند، و درنهایت در سال ۱۲۷۹ بود که آخرین امپراتور سونگ به دست نوه چنگیز خان یعنی قوبلای خان (قوبیلایقانآن) اسیر شد.
قوبلای خان خود را امپراتور جدید چین خواند و دودمان یوآنآن را بنیاد گذاشت. در خلال دوره نسبتاً کوتاه دودمان یوآن تجارت بین اروپا و آسیا بهشدت افزایش یافت و تصادفی نیست که مشهورترین بازدیدکنندگان اولیه اروپا از چین مارکوپولو در زمان سلطنت قوبلای خان وارد چین شد. شرح سفرهای مارکوپولو به چین تا حدی واقعی و تا حدی خیال پردازانه است.
برای چند قرن یگانه گزارش دسته اول از شرق آسیا در اروپا بود. گزارش وی از ستایش عمیق ونیزیها از چین یوآن حکایت میکند. مارکوپولو نهتنها از سبک زندگی و قصرهای مجلل قوبلای خان در شگفت بود، از حجم کشتیهای تجاری بر روی رود یانگ تسه، استفاده از اسکناس، ظروف چینی و زغالسنگ، کارآمدی نظام پستی چین و پاکیزگی مردم چین نیز حیرت بود.
در زمان حکومت مغولها نقاشی ارزش زیادی پیدا میکند. ابریشمبافی و کاغذسازی رونق بیشتری میگیرد و ظروف چینی بهشدت موردتوجه قرار میگیرد. سفرنامه ابنبَطوطَه که در این دوره به چین سفر کرد، حاوی مطالب زیادی در خصوص این کشور در این دوره است. این دوره به لحاظ اینکه مغولها سرزمین ایران را نیز تسخیر کرده بودند ازنظر ارتباطات فیمابین قابل دقت است. بهخصوص هلاکوخان در ایران که رسماً زیر نظر خان چین (قوبیلایقانآن مؤسس سلسله ۱۲۱۵-۱۲۹۴ میلادی) قرار داشت.
سلسله مینگ (۱۳۶۸ تا ۱6۴۴ میلادی):
در سال ۱۳۶۸ میلادی آخرین امپراتور مغول از پکن اخراج شد و پس از اخراج بیگانگان است که دودمان چینی تبار مینگ بنیان نهاده شد. میتوان از مهمترین هنرهایی که در این دوره متحول شد، چینیسازی را نام برد و نیز لعابکاری و عاج کاری موردتوجه قرار میگیرد، بخشی از این دوره همزمان با صفویان در ایران است و در این زمان تنی چند از هنرمندان چینیساز از کشور چین به اصفهان سفرکرده و ساخت ظروف آبیفام را به ایرانیان آموزش میدهند.
شهر ممنوعه:
معماران مینگ، پکن را بهصورت سه شهر تودرتویِ محصور طراحی کردند. طول دیوار پیرامونی بیرونی حدود ۲۴ هزار متر و پسازآن یک دیوار 9500 متری شهر امپراتور و مجتمع کاخهای عظیم امپراتور یعنی شهر ممنوع و خندق آن را احاطه میکرد. نام اینجا به این دلیل شهر ممنوع بود که ورود به آن بهشدت نظارت میشد.
در این شهر امپراتور مینگ، پسر آسمان، زندگی میکرد. این شهر دارای دروازه ورودی یا دروازه نیمروز است که پنج ورودی اصلی داشت، فقط امپراتور میتوانست از ورودی مرکزی عبور کند. دو ورودی در سمت چپ و راست به خانواده امپراتور و مقامات عالی اختصاص داشت و دیگران باید از کناریترین ورودیها استفاده میکردند.
باغ های سوجو:
در معماری چینی، معماری تفرجگاهها در نقطه مقابل معماری کاخها قرار دارند. چندین باغ مینگ در سوجو ازجمله باغهای عظیم وانگ شی یو آن به معنای (استاد تورهای ماهیگیری) با نهایت دقت مرمتشدهاند.
طراحی یک باغ مینگ به معنای کاشت ردیفی گیاهان یا ساخت ایوانها و باغچههای گل و خیابانها به شیوه هندسی نبوده است، این باغها اغلب چیدمانهایی تماشایی از عناصر طبیعی و مصنوعی بهمنظور بازآفرینی بینظمیهای طبیعت وحشیاند.
ایوانها و کلاهفرنگیها بر فراز و پایههای روی آب برافراشته میشوند و پلهای سنگی پیادهروها و سنگفرشها، بیننده را به گشت زنی در میان چشماندازهای پیوسته متغیرِ درختان و گلها، تختهسنگها ترغیب میکنند.
سلسله چینگ(۱۶۴۴ تا ۱۹۱۲ میلادی):
فساد درون دیوار سالاری دودمان مینگ به گروهی از مهاجمان، مانچوهای منچوری، فرصت داد تا در قرن هفدهم بر چین چیره شوند. دودمان چینگ که به دست مانچو ها استقرار یافت و بهسرعت حکومت کارآمد امپراتوری را احیا کرد.
بخشی از این دوره همزمان با دوره قاجار در ایران است. این دوره آخرین سلسله امپراتوران چین است. بعد با شورشها و مسائل داخلی ایجادشده، جمهوری خلق چین ایجاد میگردد و تا به امروز ادامه دارد. هنر در این دوره محافظهکارانه و آکادمیک میشود و نقاشی با سبک مرکب خیس رواج مییابد.
نگاهی به اندیشهها، فلسفه و باورهای چینیها:
اساطیر آفرینش در چین:
یکی از معروفترین اسطورههای چین نوگوآ یا (گوآی زن) ایزدبانوی عجیب و حلزون مانند یا خزندهای بود که بعدازآن که از آسمانها جدا شد به زمین آمد. در برخی از اسطورهها آمده که او به هفتاد شکل درآمد و همهچیز ازجمله موجودات زنده را آفرید. اسطورههای دیگر میگویند که هرچند جهان طبیعی در آن زمان وجود داشت، ولی هیچ انسانی در آن نبود.
او که احساس تنهایی میکرد، انعکاس خود را دید و گل برداشت و تندیسی کوچک شبیه خود ساخت. وقتی تندیس جان گرفت او شاد شد و شروع کرد به آفریدن هزاران تن دیگر که جهان را پر کرد و خود آموزگار و نگهبان آنها شد.
پانگو، ایزد ازلی و یا نیمه ایزدن _ انسان به شمار میرود و از تخممرغ ازلی زاده شده است و چون تخم شکاف بخشهای سخت و مات آن به زمین و بخشهای نرم آن به آسمان بدل شد. پانگو مثل اطلس، ایستاد و آسمان و زمین را جدا از هم نگه داشت تا آنکه به شکل استوار امروز درآمدند. پانگو که از این کار خسته شده بود دراز کشید و مُرد.
آنگاه هر پاره از بدنش به چیزی در طبیعت بدل شد. نفسش به باد و ابر، چشمهایش با خورشید و ماه، گیسوانش به ستاره و استخوان و دندانهایش به صخره و معادن تبدیل گشت. حشرات زیادی که گِرد جسد او پرسه میزدند به آدم بدل شدند.
مذهب و باورهای چین:
چینیها هم نظیر اقوام دیگر در ابتدا معتقد به آنیمیست یا آیین نفسانی بودند و دنیا را آکنده از ارواح، دیوها و قوای مرموز و نفوس میدانستند که در نیکبختی و بهروزی و سعادت و تیرهروزی انسانها نقشی اساسی دارند. برای همین آنها برای خنثی کردن اعمال و خواستههای این نیروها یا جلب عنایت آنها به عبادت و مناسک و سحر و ساحلی متوسل میشدند. چینیها همهچیز را زنده و دارای روح میپنداشتند و در نظر آنها طبیعت مملو از ارواح و نفوس بود.
در عقیده چینیان، نظم و قانون جهانی بهصورت دو اصل یا عامل عمده در تمام موجودات عمل میکرد: 1- یانگ یا عامل مثبت و نرینه؛ 2- یین یا عامل منفی و مادینه. شانگ تی خدای چرخ و فلک بود و با اصل نرینه ارتباط داشت و جزای بد و نیک انسانها را در این جهان بدانها میرساند، نیکوکاران را عمری دراز می داد و بدکاران را عمری کوتاه. خدای دیگر هاتین بود که ایزد بانوی باروری، باد، باران محسوب میشود و با یین یا اصل مادینه ارتباط داشت.
چینیان با آداب و مناسک خاصی به پرسش این خدایان میپرداختند و این مناسک با سحر و جادو و جادوگری همراه بود آنها معتقد بودند، روح پس از مرگ در روی زمین به رفت و آمد میپردازد و اگر برای مرده نذرونیازی بکنند روح او مزاحم زندگان نخواهد شد. ولی اگر روح با حادثه از بین رفته یا ستمی بر او روا شده باشد در محل باقی میماند و اسباب زحمت زندگان میگردد و با گرفتن انتقام رفع مزاحمت میکند.
آیین تائو در سده ششم پیش از میلاد در چین انتشار یافت و این آیین نتیجه افکار فلسفی متفکری به نام لائوتسه بود که پیش از کنفوسیوس به دنیا آمد و در ظاهر یک بار هم با او ملاقات داشت کتاب مقدس این آیین تائو ته چینگ یا کینگ تعریف لائوتسه و مشتمل بر 81 شعر بهصورت کلمات قصار است. طبق این قطعات قصار باید در هماهنگی کامل با اصل نظام جهانی یعنی تائو زندگی کرد.
آیین تائو وصول فرد را به تائو شرط نجات وی از مرگ و نابودی می داند و برای رسیدن به این هدف، قناعت، سادگی در زندگی و میانهروی را توصیه میکند. آیین تائو معتقد است حکومت باید زندگی آرام و پر از صلح و صفایی را برای مردم تأمین کند و در هماهنگی کامل با نظم جهانی باشد.
کنفوسیوس به سال ۴۷۹ قبل از میلاد در ایالت شانتونگ متولد شد و ۷۲ سال عمر کرد او در کودکی از پدر بازماند و تحت سرپرستی مادر تربیت یافت و در جوانی به تعلیم و تربیت جوانان پرداخت و بعدها به مشاغل دولتی اشتغال ورزید، در سالهای میانی زندگیاش مدت ۱۲ سال بیخانمان گردید و دست به سفر زد، در این سفر تکامل روحی او بیتأثیر نبود.
مهمترین هدف تعالیم کنفوسیوس عبارت بود از ایجاد اتحاد بین آحاد جامعه و تحکیم این اتحاد طوری که منازعات سیاسی از میان برخیزد و به اعمال زور و مداخله حکومت نیازی نباشد. او برای تعلیم و تعالیم خود کتاب پنج کینگ را نوشت که شامل ۵ کتاب مذهبی بود. مهمترین تعالیم کنفوسیوس در کلمات لی ، شو جلوه یافتند.
لی یعنی شریعت اعمال حسنه به این صورت که انسان باید وظایفی را که برعهدهگرفته است به نحو احسن انجام دهد و به آداب و سنن اخلاقی پایبند باشد و انجاموظیفه را محترم شمارد. شو یعنی آنچه را که انسان برای خود نمیپسندی روا نمیدارد برای دیگران هم نپسند.
امپراتور وو از دودمان هان آیین کنفوسیوس را در حکم آموزه رسمی دولتی تثبیت کرد و ازآنپس از آیین کنفوسیوس به موضوع اصلی امتحانهای ورودی به خدمات دولتی تبدیل بود که لازمه ورود به شغل دولتی و ارتقاء شغلی بود. شی هوانگ تی نخستین امپراتور از دودمان چین، تمام مکتبهای فکری را بهغیراز قانون مداری که از اطاعت مطلق از اقتدار دولت حمایت میکرد و حافظ و حامی قوانین و مجازات سفتوسخت بود سرکوب کرد.
تاریخنگاران چینی تا مدتها نخستین امپراتور را سرزنش میکردند باوجوداین نظام دیوانسالاری که او برقرار کرده بود، تأثیر پایداری بر جا گذاشت و موفقیتهای او تا حدود زیادی به این دلیل بود که تصمیم گرفت مدیران لایق حقوقبگیر را جایگزین اربابان فئودال موروثی کند و لیاقت و شایستگی ارج گذارد و نه به اصل و نسب.
در اساطیر چین خدایان با هیکل انسانی زیادی نقش میشوند و قصههای آنها در این خصوص حکایتهای زیادی دارد. اخلاقیات و رفتارهای مردم میتواند آنها را بهجایی برساند که در هیکل خدا ظاهر شوند، مثلاً یعنی شو-لائو Shou-Lao خدای طول عمر- فوسینگ Fu-hising خدای شادمانی و لوسینگ Lu-hsing خدای وظیفه دیوانیان که هر سه قبل از مقام خدایی انسان بودند و به سبب شایستگی و نیکی به این مقام دست یافتند.
برای خرید فایل PDF این مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید
6,000 تومانافزودن به سبد خرید