آثار عباسیان-نقاشی-نساجی-موسیقی

آثار عباسیان-نقاشی-نساجی-موسیقی

 نقاشی‌های دیواری عباسیان

در حفاری‌های آلمانی‌ها و عراقی‌ها در سامرا شماری از قطعات نقاشی‌های بزرگ دیواری در اقامتگاه‌ها، حمام خانه‌ها و مهم‌تر از همه در گنبد خانه تالار مرکزی و حرم کاخ جوسق الخاقانی کشف‌شده است. از جایگاه پایتخت و شرایط و اوضاع سیاسی برمی‌آید که هنوز رشته‌ای از هنر کلاسیک که بر بازنمایی‌های پیکرهای دوره اموی غلبه داشت، در سامرا هم وجود داشته و این رشته هنری را می‌توان همان سبک تصویرسازی سنت کهن ایرانی نامید.

هنوز حیوانات زیبا با حرکتی کامل و به شیوه هلنی نقاشی می‌شدند و یکی از دیوارنگاره‌های حیرت‌انگیز قصر مزین به تصویر برگ و شاخه‌هایی است شبیه به شاخ فراوانی و نیز تصاویر انسانی و پیکره‌های حیوانی – مضمونی که در هنر کلاسیک متأخر رواج داشت. ولی قسمت عمده نقاشی‌ها پیکره‌هایی را به نمایش می‌گذارد تقریباً ایستا و سنگین، و بدون هیچ‌گونه تأثیرگذاری، از انسان‌ها و حیوانات که شباهتی نزدیک با آثار نقره‌ای ساسانی و مهرها و چند قطعه پارچه هم‌زمان آن‌ها دارد؛ این شباهت را در اجرای نقش‌مایه‌های نقش و نگار گونه و بی‌علاقگی به هرگونه منظره‌پردازی و صحنه‌پردازی نیز می‌توان مشاهده کرد.

ارنست هرتسفلد، کاوشگر اصلی مواد و یافته‌های سامرا و نخستین منتشرکننده آن‌ها، معتقد است که این نقاشی‌ها را باید از یک‌سو آمیزه‌ای از بازآفرینی‌های شرقی شده مضامین هلنی دانست و از طرف دیگر فرا نمودی از نقش‌مایه‌ها و حالاتی برشمرد که مستقیماً از شرق باستان مایه گرفته است.

بهره‌گیری از نیم‌رخ و تمام‌رخ چهره انسانی این اختلاف را کاملاً نمایان می‌سازد. ولی در آن چند تفاوت چشمگیر نیز آشکار است، بدین معنی که در میان آن‌ها پیکره‌های زنان نمود برجسته‌ای دارد و این امر در زمان امویان نیز جلوه‌گر شد؛ درحالی‌که در هنر متقدم و میانه ساسانی نقشی بسیار پایین داشت. متأسفانه، یافته‌ها محدودتر از آن است که اجازه تعمیم بیشتر را درباره مضامین رایج بدهد، ولی شاد خواری‌های دربار – شکار، رقص و باده‌گساری – بارها و آشکارا بازنمایی شده است.

یک نمونه شایان توجه از این هنر صحنه زن شکارچی از حرم شاهی است که این صحنه از روی بازسازی هرتسفلد ارائه می‌شود. پیکره اصلی این صحنه شبیه دیانا زن شکارچی است، ولی چهره او بسیار حالت شرقی یافته، با دماغ عقابی دراز، و لپ‌های گوشتالود و دسته موی سیاه در پشت سر و طره باریک در بناگوش. او بسیار سرحال به نظر می‌رسد و سگ و شکارش هم‌چنین حالتی دارند. ولی درحرکت آن، هم اغراق‌شده و هم سنگین است، و نگاه خیره زن شکارچی و شکار بر تأثیر آن افزوده است.

نقاط تزیینی روی حیوان و جامه منقوش آویزان زن شکارچی بر کیفیت غیرطبیعی آن، که اثری با ترکیب‌بندی ماهرانه است، افزوده است. تمامی نقاشی‌های جوسق خاقانی را قبيحه مادر خليفه المعتز طراحی کرده و سپس جانشین پاک‌دین و متقی او، مهتدی، آن را با دوغاب گچ پوشانده است.

مکتب عباسی یا مکتب نقاشی بغداد

چندین کتاب خطی مصور و صفحات جداگانه از قرن 7 ه ق( قرن۱۳ میلادی) باقیمانده که معمولا به مكتب نقاشی عباسی یا عراقی نسبت داده می‌شود. مرکز این مکتب نقاشی به‌طورقطع شهر بغداد بوده است. قسمت عمده کتب خطی و مصور متعلق به قرن سیزدهم ترجمه افسانه‌ها و داستان‌های شاعران هندی و یا تألیفات یونانی مربوط به علوم طبیعی و طب و حیوانات و نباتات است.

مکتب بغداد نامی است برای معرفی مصورسازی کتب خطی در دوران حکومت خلفای عباسی و به‌خصوص آثار آفریده‌شده در پایتخت آنان یعنی بغداد. مکتب عباسی تلفیق سنت‌های تصویری کلاسیکی، بیزانسی و مانوی و نیز نوعی واقع‌گرایی توصیفی است که می‌توان آن را در آثار مختلف این دوره تشخیص داد.

در زمان عباسیان، همراه با ترجمه و تألیف رسالات علمی درباره پزشکی، نجوم، فیزیک و مکانیک ضرورت توضیح تصویری در این نوع کتب خطی به وجود آمد و حتی برخی تصاویر را از نسخه‌های اصل یونانی اقتباس می‌کردند. در این رهگذر، مصورسازی بعضی کتب داستانی و وقایع‌نگاری نیز متداول شد.

طی سده‌های 6-7 ه ق، این کتاب‌ها به دست هنرمندان مسلمان ایرانی و عرب و مسیحی (نسطوری و یعقوبی) برای حامیان ثروتمند بازنویسی و مصور می‌شدند و ازاین‌رو، حضور عناصر و قراردادهای تصویری غیر متجانس در آن‌ها عجیب نیست. وجه خاص واقع‌گرایانه این تصاویر نیز با خواست و سلیقه طبقه متوسط شهری تطبیق داشت.

سیما نگاری نژاد سامی، جامه پردازی با خطوط پرپیچ‌وتاب، قلم‌گیری بارز در پیکرها، سایه زنی مختصر در چهره‌ها، هاله گرداگرد سرها (بدون آنکه نمادی از تقدس باشد)، صور طبیعی حیوانی و گیاهی، فرشتگان بال گشوده، نقوش اسلیمی و سطوح رنگی تخت ازجمله خصوصیات بارز مکتب عباسی به شمار می‌آیند.

د ماتریا مدیکا

خواص العقاقير، الادوية المفرده يا الحشائش اثر دیوسکوریدس ازجمله آثار علمی است که تصویرپردازی شده است. نسخه خطی این اثر متعلق به سال ۶۲۶ ه ق و محفوظ در موزه توپقاپی استانبول است. این کتاب درباره خواص داروهای گیاهی است و در آن اطلاعاتی راجع به منافع دانه‌ها، تخم‌ها، پوسته‌ها و مغزهای گیاهان آمده است.

در سر لوح آن تصویر استاد و شاگردانش نقش بسته که به‌احتمال‌زیاد نمادی از دیوسکوریدس و شاگردانش است که در حال تدریس به آن‌هاست. در تصویر چهره‌ها از شیوه بیزانسی استفاده‌شده است. علاوه بر آن تصاویر مختلفی از انواع گیاهان و حبوبات و غیر آن در نسخه آمده و تصاویر گاهی حالت انتزاعی یافته است.

در اجرای تصاویر تناقض عجیبی دیده می‌شود که حاکی از الهام گیری هنرمندان از منابع مختلف بیزانسی و اسلامی برای نقوش آن بوده است و در حقیقت تأثيرات جغرافیایی خاصی در تصویرپردازی آن مطرح نبوده بلکه محیط‌های جغرافیایی گوناگونی مؤثر افتاده است.

مقامات حریری

از کتب مشهوری که به‌وسیله نقاشان مکتب عراقی مصورشده، کتاب مقامات حریری است که داستان اعمال و فعالیت‌های الحارث بن هَمام و ابوزيد السروجی را شرح می‌دهد . چندین نسخه از این کتاب موجود است که قدیم‌ترین آن در کتابخانه ملی پاریس محفوظ و در سال ۱۱۹ هجری نوشته‌شده است. در تصاویر این نسخه تأثیر شدید اسلوب سوریه پیداست و بعضی از صور اشخاص در این نسخه تقلید مستقیم از صور قدیس‌های نسخ خطی مسیحی است.

یحیی بن محمودالواسطی (نگارگر و خوشنویس عرب، فعال در میانه سده هفتم ه ق). از مصوران برجسته مكتب عباسی به شمار می‌آید. او یک نسخه از کتاب مقامات حریری را به تصویر کشید. او در این تصاویر، به مدد طراحی خشن، ساده و اغراق‌آمیز، حالت‌ها و عواطف آدمیان را به‌خوبی نشان داده است. در بازنمایی حیوانات و اشیا تمایلی به واقع‌گرایی داشت؛ و رنگ‌ها را سنجیده به کار می‌برد. ازجمله تصویرهای کتاب نامبرده: کاروان مکه (مقامة سی و یکم )

خلاصه‌ای از مقامات حریری

در مقامه اول، حارث بن همّام، راوی مقامه ها با ابو زید سروجی آشنا می شود. بدین گونه که حارث از دیار خود به سفر می‌رود و در صنعاء در یَمَن کسی را می‌بیند که مردم برگرد او حلقه‌زده‌اند و او با شیوایی اندرزگویی می‌کند. حارث، شیفته او می‌شود و در پی او می‌رود و از نام و نشانش می‌پرسد، شاگرد او می‌گوید که استادش ابوزید السَروجی است: «سِراج الغُرَباء و تاج الاُدَباء» و راوی و قهرمان باهم آشنا می‌شوند.

در مقامه های دیگر، ابوزید با حیله‌های تازه و چهره‌های گوناگون در شهرهای مختلف ظاهر می‌شود و شگفت آنکه هر بار حارث بن همام سرانجام او را بازمی‌شناسد.

 نسخه الاَغاني و ابوالفرج اصفهانی

نسخه الاغانی نوشته ابوالفرج اصفهانی که در سال‌های ۶۱۶ – ۶۱۴ ه ق برای بدرالدين لؤلؤ حاکم موصِل کتابت شده، مربوط به مکتب بغداد است. این نسخه امروزه در کتابخانه فیض الله استانبول نگهداری می‌شود. در مکتب بغداد کتاب‌های علمی که بیشتر کاربرد شخصی برای خلفا و امرا و فرماندهان داشت کتاب آرایی می شدند. کار ترجمه آثار یونانی، هندی و پهلوی به زبان عربی از سال ۲۰۰ ه. ق در بیت الحکمه (به دستور مأمون تأسیس شد)، آغاز گشت.

این آثار بیشتر قلمروهای فلسفه و طب و منطق و ریاضیات را دربرمی گرفت. درزمینه هیئت و نجوم هم خود مسلمانان افق‌های وسیع‌تری را کشف کردند. تصویرپردازی این نوع كتب فهم و ادراک مطالب آن‌ها را آسان می‌کرد. ازاین‌رو کتاب‌آرایی این نوع آثار از همان آغاز مدنظر قرار گرفت و کهن‌ترین اثری که از این نوع و به‌صورت مصور باقی‌مانده است صور الكواكب الثابته نوشته عبدالرحمن صوفی در اوایل سده پنجم هجری است.

مکتب بغداد یک طیف دیگر نیز داشت و آن هم هنر خوشنویسی بود. مکتب بغداد در اختراع خطوط سته نقشی درخور داشت. مکتب بغداد که در وجود هنرمند کاردیده‌ای چون یاقوت مستعصِمی به اوج شکوفایی خود دست‌یافت. یاقوت مستعصمی از ارکان اصلی مکتب بغداد در دوره مستعصم بالله آخرین خلیفه عباسی بود که در کتابخانه او به کتابت مشغول بود.

مستعصم در اواخر عمر خود کتابخانه تازه‌ای بنیاد نهاد و کتاب‌های نفیس را بدان جا منتقل کرد و صفی‌الدین عبد المؤمن بن فاخر ارموی را به کتابداری خاص برگماشت و کتابخانه پیشین خود را نیز به شیخ صدرالدین علی بن نیار سپرد. یاقوت نیز در کتابخانه جدید به کتابت پرداخت. او برای مستعصم به‌مثابه وزیر و مشیر بود و از او عنایت‌ها دید و لقب «قبله الكتاب» دریافت کرد.

صفی‌الدین ارموی: ابوالمفاخر صفی الدین ارموی، اعجوبه دنیای هنر اسلامی و صاحب کتاب مشهور الأدوار، استاد بزرگ موسیقی و خوشنویسی، ادیب و عروض دان مشهور به اعجوبه هنر، بزرگ‌ترین موسیقی‌شناس و موسیقی‌دان پس از ابن‌سینا و ابن زیله، نماینده نحله روش نظام در موسیقی و پیشتاز مکتب منتظميه (تئوری سیستماتیک)، متولد ۶۱۳ هجری در ارومیه و متوفی 693 در بغداد است و هنری فارمر در تاریخ موسیقی خاورزمین در مورد او می‌آورد: «نفوذ این اعجوبه و دانشمند، بسیار فراگیر و دامنه‌دار بوده است مرجعیت او چنان است که اکثر نظریه‌پردازان بعد از وی به او اتكا كرده و به او ارجاع می‌دهند.

موسیقی

ابراهيم موصلی: ابراهیم بن ماهان (با میمون) الموصلي (متوفی ۱۸8 هجری قمری 8) دارنده لقب الندیم از سوی هارون‌الرشید، آهنگسازی بی‌رقیب بود که آفرینش نزدیک به 900 اثر موسیقیایی را به وی نسبت داده‌اند. ابن خلکان کشف و معرفی چندین مقام جدید را به ابراهیم نسبت می‌دهد، که مشهورترین آن‌ها  مقام ماخوری (یا ماهوری) است.

وی شاعر غزل‌سرا، موسیقیدان، آهنگساز، خواننده، ، عود نواز ایرانی‌تبار و رهبر نهضت کلاسیک در موسیقی عرب و نخستین طرفدار استقرار شعر عرب بر آهنگ‌های ایرانی، دارای قوه شنوایی شگفت‌انگیز به‌نحوی‌که در میان سی‌وچند عود نواز، سیم ناکوک را تشخیص می‌داد. وی اولین کسی بود که در منزل خود هنرستان موسیقی تأسیس  و به تربیت شاگردان پرداخت.

صاحب الأغانی درباره وی می‌گوید: «ابراهیم ارگانی (ارجانی) معروف به موصلی بنیان‌گذار موسیقی عربی در کانون عراق است و چنان‌که  دیدیم سرچشمه هنر و موسیقی ایرانی است و تنها کاری که کرده این است که برای شعرهای عربی آهنگ‌های ایرانی ساخته است».

نساجی در دوران عباسیان

منسوجات اوایل دوره اسلامی به سبک و طرز دوره قبطی و ساسانی بوده ولی به‌تدریج یک اسلوب صحیح و حقیقی اسلامی به وجود آمد و در  نقاط اسلامی انتشار یافت. فتح مصر به دست اعراب در زندگی و طولانی در مصر مسیحیان و قبطی های بومی آن سرزمین تغییرات زیادی نداد .

قبطی ها اهل صنعت و حرفه بودند و اعراب در ساختن مساجد و قصور و همچنین برای کار در کارخانه‌ها نساجی جدید که دور الطراز (دار الطراز) نامیده می‌شد از وجود آن‌ها استفاده می‌کردند . لفظ طراز اطلاق می‌شد به حاشیه‌ای که شامل کتابت و نوشته‌ای بود که با بافته و یا روی پارچه گلدوزی می‌شد و محل ساخت یا کارخانه بافندگی و پارچه هائی را هم که با این‌گونه حاشیه تزیین می‌شد طراز می‌گفتند .

دور الطراز که در تمام ایالات و نقاط وجود داشت در زندگی رسمی خلفا و حکام عصر اموی و عباسی اهمیت فوق‌العاده داشت . در این کارگاه‌ها که بعضی از آن‌ها در قصور خلفا جای داشت البسه فاخر با حاشیه طراز بافته می‌شد که سالی یک‌بار از طرف خلفا به اصحاب و اعضای عالی‌مقام خلافت اهداء می‌شد و در حكم مدال و نشان آن دوره محسوب می‌گردید. در کتابت روی حاشیه نام خلیفه به‌عنوان علامت سلطنت و حکومت وی نقش می‌گردید .

طراز: از کلمه‌ی طرازید یعنی «رودوزی کردن» مشتق شده است که در طول زمان جهت وصف لباس افتخاری به کار می‌رفت. طراز به حاشیه‌ای که شامل خط و کتابت بود اطلاق می‌شد. کتیبه یکی از مشخصات بسیاری از منسوجات در زمان خلافت امویان شده بود. این‌گونه کتیبه‌نویسی تزیینی و حاشیه اندازی با سوزن‌دوزی برکنار پارچه‌ها طراز نام گرفت.

در آغاز کار، کتیبه‌های غیرتکراری روی پارچه به‌کاربرده می‌شد که این کتیبه یا در بافت پارچه بود یا روی آن دوخته می‌شد. این پارچه به سلطان تعلق داشت و آن را به افراد عالی‌مقام هديه می‌کرد. کارگاه‌های طراز بافی در اوایل دوره‌ی اسلامی در تعدادی از کشورهای اسلامی دایر شده بودند و به علت مرغوبیت طرازهای ایرانی به بقیه نقاط جهان نیز صادر می‌شدند. درروی این پارچه‌ها علائمی از عظمت خلفا نگاشته می‌شد که در حاشیه‌ی آن و با نخ‌های زرین صورت می‌گرفت. پادشاهان غیر عرب پیش از اسلام دستور می‌دادند که  صورت و اشکال پادشاهان به‌کاربرده شود.

لذا این مطلب اثبات می‌کند که این نوع پارچه قبل از اسلام نیز تولید می‌شده و پس از اسلام به دلیل منع استفاده از نقوش انسانی و حیوانی و رواج استفاده از خط در تزیینات پارچه، به کتابت نام اکتفا شده است. ابداع چنین سیستمی به عبدالملک، ما خلیفه اموی، نسبت داده‌شده است که احتمالاً بر اساس الگوهای ساسانی یا بیزانس بوده ولی به‌زودی همه‌ی مراکز اسلامی از آن تقلید کردند.

بیشترین نمونه‌ی پارچه‌های طراز، از کشور مصر به‌دست‌آمده است. در این پارچه‌ها کتیبه با «بسم‌الله» شروع می‌شود و به دنبال آن نام خلیفه، فرمانروا و تاریخ با اصول و قواعد خاصی می‌آید و در برخی موارد نیز محل کارگاه و عنوان وزیر یا سرپرست بر آن افزوده می‌شود. مهم‌ترین مصرف این پارچه‌های کتیبه دار به‌عنوان پوشش خانه‌ی کعبه بود و برآمدن از عهده‌ی انجام آن، امر خطیر و موهبتی بزرگ شمرده می‌شد.

طراز یکی از امتیازات خلفای اموی و عباسی بود که امتیاز داشتن جامه‌هایی با تزیین نام به خط زیبای کوفی به شمار می‌آمد که نه‌فقط نام مامور و القابش را با اصول و قواعد خاصی می‌نوشتند، بلکه اطلاعات اضافی نظیر تاریخ و جای ساخت کالا و نام ناظر کارگاه و غیره درروی آن می‌آمد. قطعاتی از این پارچه‌ها در تعدادی از مجموعه‌ها محفوظ است.

در زمان امویان و عباسیان طراز خانه به عظمت و شکوه خود رسید و صاحبان طراز (مدیران کارخانه‌ی طراز سازی) از میان مأمورین مقرب و دوستداران مخصوص خلیفه انتخاب می‌شدند. خلفای مصر، خلفای اندلس و پادشاهان ممالک ایران که معاصر خلفای اسلام بودند طراز خانه‌های مفصل و باشکوهی برای خود ترتیب داده بودند.

برای اطلاعات بیشتر دربارۀ آثار دوران عباسی(نقاشی-نساجی-موسیقی و…) اینجا کلیک کنید.

منابع 

هنر و معماری واسلامی- اتینگهاوزن و گرابر

راهنمای صنایع اسلامی- س.م. دیماند

دایره المعارف هنر- رویین پاکباز

برای خرید فایل PDF این مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید

6,000 تومانافزودن به سبد خرید

ویدیوهای پیشنهادی
article
مقالات پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست
error: حق نشر محتوا محفوظ است