هنر تدفینی در صدر مسیحیت
بخش اعظم هنر صدر مسیحیت در روم به قرنهای سوم و چهارم برمیگردد و در گور دخمهها یافت شده است – شبکههای وسیع زیرزمینی از دالانها و حجرههایی که برای دفن مردگان مسیحی ساختهشده بود. نام گور دخمه (catacomb) از واژهی لاتین ad catacumbas گرفتهشده، که معنای آن «در حفرهها» است. بنّاها با حفر تونلهایی در بستر سنگهای آتشفشانی این گور دخمهها را میساختند. این گور دخمههای گسترده دالانهایی زیرزمینی معروف روم هستند که از ۹۷ تا ۱۴۵ کیلومتر طول دارند و تا ۴ میلیون مرده را در خود جایدادهاند.
گور دخمه پترس و مارسلینوس
در بیشتر موارد، مسیحیان حجرههای کوچکی، موسوم به سراچه را بهمثابه اتاق دفن این گور دخمهها حفر میکردند. سقف نقاشی شدهی سراچهی گور دخمهی پترس و مارسلینوس در روم دایرهی بزرگی را با نماد ایمان مسیحیان، یعنی صلیب، در مرکز آن نشان میدهد. بازوهای صلیب به چهار هلالی (قاب نیمدایره) منتهی میشوند که دربرگیرندهی ماجراهای اصلی قصهی یونس در «عهد عتیق» هستند.
در سمت چپ، جاشوها یونس را از کشتیاش به آب میاندازند. و در سمت راست، او از دهان «نهنگی» (درواقع اژدهایی دریایی که او را بلعیده بود بیرون میآید. در پایین، یونس که صحیح و سالم پا به خشکی میگذارد، به تأمل در معجزهی رهایی و رحمت خداوند میپردازد.
از همان آغاز، عهد عتیق نقش مهمی در زندگی مسیحیان و هنر مسیحی بازی میکرد، تا اندازهای بدین خاطر که حضرت عیسی (ع)، یهودی بود و بنابراین بسیاری از مسیحیان نخستین یهودیان از دین برگشته بودند، اما در ضمن بدین دلیل هم بود که مسیحیان بسیاری از اشخاص و حوادث «عهد عتيق» را بشارت دهندگان اشخاص و حوادث «عهد جدید» میدانستند.
خود مسیح سرمشق این نوع تفسير از کتاب مقدس شد – زمانی که او داستان یونس دربارهی سه روز سپری کردن در شکم هیولای دریایی را با روزهایی که خودش پیش از رستاخیزش در زمین دفن خواهد شد مقایسه میکند{انجيل متى، ۴۰ : ۱۲ ،… هم چنانکه یونس سه شبانهروز در شکم ماهی بزرگی بود، پسر انسان نیز سه شبانهروز در شکم زمین خواهد بود}.
در تصویر گور دخمه پترس و مارسلینوس یک مرد، یک زن و دست کم یک کودک فضاهای میان هلالیهای یونس را پر میکنند. ایشان دعاگویان هستند، که دست هاشان را به رسم باستانی دعا کردن بلند میکنند. اینان با هم تصویری از یک خانوادهی مسیحی میسازند که در جستوجوی زندگی پس از مرگ در ملکوت هستند.
قاب مدور مرکز صلیب، مسیح را بهصورت شبانی نیکو نشان میدهد، و این، بهویژه بهواسطهی قرار گرفتن اش در کنار قصهی يونس، بر قدرت نجاتبخش او تأکید میکند. در هنر صدر مسیحیت، مسیح اغلب بهصورت منجی یا حامی جوان و شبان گلهی مسیحیان نمودار میشد، که به مریدان اش چنین میگفت: «من شبان نیکو هستم، شبان نیکو جان خود را در راه گوسفندان مینهد» (یوحنا،11:10).
پس از این که مسیحیت به دین رسمی امپراتوری روم تبدیل شد، در آن هنگام مسیح در هنر صفاتی باشکوه، هم چون هاله ی مقدس، ردای ارغوانی، و تاجزاده نشان حکمرانی بود، به خود گرفت.
تابوت سنگی یونیوس باسوس
تمام مسیحیان مرده سوزی را کنار گذاشتند و ثروتمندترین مؤمنان مسیحی، مثل همعصران پاگان شان، به تابوتهای مرمری حیرتانگیز علاقهمند شدند. عالیترین تابوت بهجامانده از صدر مسیحیت متعلق به یونیوس باسوس، صاحبمنصب رومی و مسیحی بریده از پاگانیسم است که در ۳۵۹ میلادی درگذشت.
تابوت وی به دو ردیف نقش پنجخانه تقسیم میشود که هرکدام با ستون قاببندی شده است. قصههای عهد عتیق و عهد جدید این ده قسمت را پر میکنند. مسیح گل سرسبد است و در خانهی وسط هر دو ردیف نقش به چشم میخورد: یکجا در مقام آموزگار بر تخت نشسته در میان مریدان اصلیاش، یا حواریون، یعنی پطرس و پولس قديس (در بالا)، و یکجا در حال ورود پیروزمندانه و سوار بر الاغ به اورشلیم (در زیر). پیکرهتراش، به نحو شایستهای، صحنهی پیروزی آسمانی مسیح را بر فراز کام یابی زمینیاش قرار داده است.
هر دو ترکیببندی دین بسیار زیادی به هنر پاگانی رومی دارند. در قسمت فوقانی، مسیح بهسان یک امپراتور تاج برسر رومی بالای سر مظهر ایزد آسمان نشسته است، که ردای موجداری را به نشان اینکه مسیح فرمانروای عالم است بالای سرش گرفته. صحنهی ردیف نقش زیرین تااندازهای از تمثالهای امپراتوران رومی گرفتهشده که سوار بر اسب وارد شهرها میشدند، منتها مرکب مسیح و فقدان صفات شاهانه با نمونههای مجلل و شاهواری که پیکرهتراش آنها را منابع کار خود قرار داده سخت در تضاد قرار میگیرند.
صحنههای انتخابی از «عهد عتیق» برای تابوت سنگی یونیوس باسوس آنهایی بودند که اهمیت خاصی در کلیسای صدر مسیحیت داشتند. برای نمونه، آدم و حوا در دومین جا از سمت چپ در ردیف نقش پایین قرار دارند. گناه نخستین آنها که همانا خوردن سیب در باغ عدن بود مسیح را ناگزیر کرد تا برای نجات نوع بشر خود را قربانی کند.
در سمت راست صحنهی ورود مسیح به اورشلیم، دانیال قرار دارد، که سالم و بیگزند در میان دو شیر ایستاده و ایمان اش او را از خطر حفظ کرده است. در سمت چپ ردیف بالا، ابراهیم در تدارک قربانی کردن اسحاق است. مسیحیان معتقدند که این قصهی «عهد عتیق» بشارتی بود به قربانی کردن پسر خود خدا، یعنی مسیح.
درهرصورت، خود مصلوب شدن بر تابوت یونیوس باسوس دیده نمیشود. درواقع، این موضوع در هنر صدر مسیحیت بسیار نادر و تا پیش از قرن پنجم ناشناخته بود. هنرمندان بر زندگی اسوه وار و ملکوتی مسیح در مقام آموزگار و معجزهگر تأکید میورزیدند، نه بر مصائب و مرگ وی به دست رومیان. باوجوداین، تندیس ساز درصحنههایی در دو خانه در سمت راست ردیف نقش فوقانی، که صحنهی آوردن مسیح برای محاکمه که اشارهای به مصلوب شدن میکند را نقش نموده است.
برای اطلاعات بیشتر دربارۀ زندگی حضرت عیسی (ع) اینجا کلیک کنید.
منابع:
هنر در گذر زمان هلن گاردنر، فرس. کلاینر
برای خرید فایل PDF این مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید
6,000 تومانافزودن به سبد خرید