پیکسار، چگونه پیکسار شد؟

فرزان احمدیان

پریسا محمدی

پیکسار

طی 30 سال گذشته هنرمندان تلاش کردند تا انیمیشن های D2 را وارد دنیای سه بعدی بکنند.
برای اینکه ما نقاشی رو به یک آبجکت سه بعدی تبدیل کنیم و برای اون داستانی طراحی کنیم که اون رو تو دنیای جدید قرار بده نیازمند تکنولوژی هستیم. هنر باید در کنار تکنولوژی قرار گیرد.

در این 30 سال گذشته هنر برای تکنولوژی چالشی ایجاد کرد و تکنولوژی الهام بخش هنر شد که بتوانند در کنار هم صنعت انیمیشن و تصویر متحرک رو از بدو تولد که بر روی کاغذ اجرا میشد، در قالبی واقعی تر و زنده تر قراردهد وهمچنین احساسات بیشتری رو در قالب حجم به مخاطب انتقال دهد.

 

تولد انیمیشن از کجا بود؟

این تولد از سه فرد شروع شد:

1.جان لستر(طراح/نقاش/ انیماتور)  2.استیو جابز(سرمایه گذار/کارآفرین)   3.اِد کتمول(نابغه تکنولوژی)

جان لستراز کودکی عاشق انیمیشن بود و این تا بزرگسالی وی ادامه یافت. او با کتاب پویا نمایی روبه روشد و آنجا تازه متوجه شد که مردم ازطریق ساخت انیمیشن پول در می آورند. و تصمیم گرفت او هم شغل پویا نمایی را ادامه دهد. در سال 1970 وارد دانشگاه کال آرت شد، دانشگاهی که موسس آن والت دیزنی بود. او در محیطی هنری و حرفه ای قرار گرفت وباعث آشنایی بیشتر او با هنرمندان این حرفه چون (تیم بِرتون/ جان ماسکر/ بِرِد بِرَد) شد. اینها اشخاصی بودند که در این کالج دیوانه وار به دنبال یاد گرفتن از اساتید و یکدیگر بودند. آنها کسانی بودند که برای بالا بردن سطح انیمیشن شبانه روز در حال تلاش های گروهی بودند.

 

کال آرتس کجاست؟

در سال 1961 توسط والت دیزنی تاسیس شد. جالب است بدانید که اساتیدش همکارهای افسانه ای آقای دیزنی بودند. این گروه به 9 مرد پیرمعروف بودند .(nine old man)

انیمیشن های قدیمی چون سفید برفی توسط این مرد های پیر ساخته شد.

جان لستر به قدری دیوانه دیزنی شده بود که در بخشی از زندگی اش به عنوان جارو کش tomorow land (نسخه قدیمی دیزنی لند) ثبت نام کرده بود.

اودر دوران دانشجویی خود در کال آرتس دو انیمیشن کوتاه2D  ساخت. 1.بانو و چراغ مطالعه 2.کابوس

و هردو این کارها برنده جایزه آکادمی دانش آموزی شدند.

جان در سال 1979 در استودیو والت دیزنی مشغول به کارشد زمانیکه انیمیشن وارد رکود شده بود و این باعث شده بود که هزینه کمتری را این شرکت صرف انیمیشن کند.

او در این مدت در چندین پروژه انیمیشن سازی در بخش انیماتور فعالیت کرد ( انیمیشن روباه و سگ شکاری).

دیزنی 8 ماه روی پروژه انیمیشنی با نام “تستر کوچک شجاع”  کار کرد که در آن از تکنولوژی در این راستا کمک گرفته شده بود. جان لستر بعد از ساخت این انیمیشن درخواست بودجه بیشتری کرد اما با مخالفت رییس مواجه شد و در نهایت از دیزنی اخراج شد.

در آن زمان گسترش و پیشرفت کامپیوتر و تکنولوژی روبه افزایش بود و این پیشرفت روزانه در حال آپدیت شدن بود. در این میان به دانشگاه ها این فرصت داده شد که دراین زمینه اکتشافاتی کنند.

یکی از این دانشگاه ها، دانشگاه “یوتا” بود که اولین بار در سال 1960 آزمایش های گرافیک کامپیوتری را بنا میکنند. از پیشگامان این زمینه “اد کتمول” بود. طبق گفته های خود از کودکی به نقاشی علاقه مند بود اما در انیمیشن هیچوقت خود را کافی ندید و این باعث شد به سمت مهندسی فیزیک و کامپیوتر کشیده شود. در این میان این نکته قابل توجه است که اگر کتمول به این سمت نمیرفت، اکنون چیزی با نام گرافیک کامپیوتر وجود نداشت. کتمول نمونه بارز آدمی است که از ناتوانی های خود نا امید نشد و از راهی دیگر توانست استعداد و توانایی خود را نشان دهد.

اد کتمول در یکی از پروژه های دانشگاهی خود سعی کرد دست چپ خود را به صورت 3D در کامپیوتر طراحی کند. این اتفاق در آن زمان عملی نشدنی بود. او در اولین مرحله، دست خود را در چند سطح جداگانه دید و اولین مدل سازی 3D  را انجام داد و در واقع میتوان گفت ایده ی ساده سازی سطوح اولین بار توسط این شخص مطرح شد.

در سال 1976 در فیلم future world  از ایده ی دست متحرک در تعدادی از سکانس ها استفاده شد.

اد در مقطع دکترا تکنولوژی فارق التحصیل شد.

بعد از فارق التحصیلی کتمول موسسه های زیادی وجود نداشت که در زمینه ی تکنولوژی و کامپیوتر فعالیت های تخصصی و گسترده ای کنند.

اما موسسه ای تاسیس شده بود با نام new york institute of technology (NYIT) که حاضر به پرداخت مبالغ کلان در این زمینه بود.

رئیس این مجموعه آقای  alex shoreبود.اد کتمول دربخش ریاست گرافیک کامپیوتری این مجموعه استخدام شد . او برنامه ای به نام تویین ساخت که طراحی دستی را در محیط دیجیتال میبرد.

از طرفی آقای جورج لوکاس(کارگردان استاروارز/ دارنده کمپانی لوکاس فیلم که زیرمجموعه دیزنی است.) از اد کتمول درخواست میکند که در ساخت یکسری ابزار به او کمک کند. 1.”سیستم تدوین ادیتروید” چیزی مانند پریمیر با این تفاوت که در قالب سخت افزاری جدا ازکامپیوتر ساختند./ 2.یک اسکنر صوتی

در سال 1983 سمیناری در باب تکنولوژی در یک کشتی تفریحی برگزار میشود، در این فستیوال جان لسترِ ناامید و اخراج شده از دیزنی، با اد کتمول برخورد میکند. کتمول و گروه لوکاس فیلم از لستر میخواهند به عنوان انیماتوری خبره به آنها ملحق شود و استعداد و توانایی خود را نشان دهد.

جان لستر در سال 1983 به لوکاس فیلم ملحق میشود. یک انیمیشن کوتاه و 3D به نام “آندره و والی بی” را با الهام از میکی موس میسازند. نقش جان لستر دراین گروه به عنوان رابط کاربر بود.

رویای قدیمی جان لستر داشت محقق میشد و باعث تشکیل کمپانی پیکسار میشد، آنها به دنبال سرمایه گذاری بودند که برای ساخت کارهایشان سرمایه ای در اختیارشان قرار دهد.

در یکی از همین سمینارها با استیو جابز برخورد میکنند، گروه پیکسار نیازمند سرمایه گذار بود.

اد کتمول که از قبل با جابز آشنایی داشت، از او میخواهد که با آنها قرار داد ببندد و در نهایت استیو جابز اولین سرمایه گذار پیکسار شد.

جان لستر بعد از اولین تجربه ی خود فعالیت در پروژه ی جدیدی را به عنوان طراح جلوه های ویژه برای فیلم( شرلوک هولمز جوان) در موسسه ی لوکاس فیلم استارت زد.
همچنین جلوه ی ویژه ی این فیلم همان سال نامزد اسکار شد.

در همان زمان تیم اد کامپیوترهای تصویری پیکسار را تولید کردند برای اینکه سرعت و تکنیک ها را بتوانند ارتقا دهند.

پیکساردراوایل نام برند این کامپیوتر ها بود، بعد تر بقیه ی اعضای تیم توانستند لوکاس را راضی کنند که بخش سخت افزاری از لوکاس فیلم جدا شود

بعد از تشکیل گروه پیکسار اولین انیمیشن 3D را با نام “لوکسو جونیور”(لوکسو نوجوان) در سال 1987 ساختند.

داستان یک چراغ مطالعه است که با توپ خود در حال بازی کردن است و این اولین آزمایش پیکسار بر روی یک انیمیشن بود. به مرور این چراغ مطالعه تبدیل به نماد پیکسار شد.

بعد از موفقیت در این انیمیشن، استارت انیمیشنی دیگر با نام red dream (رویای قرمز) زده شد.

داستان این انیمیشن، داستان تک چرخ نمایش های سیرک است که در یک مغازه دوچرخه فروشی زندگی میکند و رویای اجرا در سیرک را دارد.

پیکسار در اولین پروژه های خود تلاش میکرد تا مدت زمان انیمیشن ها را بالا ببرد.

پروژه بعدی آنها TinToy در سال 1989 بود. این انیمیشن اولین باری است که نشان میدهد یک عروسک زنده شده است. درواقع پیش درآمد و پیش تولیدی ازToy Story بود و همچنین اولین اسکار پیکسار برای جهش علمی در اولین فیلم کوتاه 3D.

در سال 1990شروع به گرفتن پروژه های تبلیغاتی میکنند و درواقع همین پروژه های سطحی، تمرینی برایشان محسوب میشد. در همین سال ها دونفر از اعضای مدرسه کال آرتس به نام های “پت داکتر” “اندرو استنتون” به گروهشان اضافه شد و این اتفاق خوبی برایشان محسوب میشد. طی همین سال ها دیزنی و پیکسار شروع به همکاری میکنند که ثمره ی آن تعداد زیادی از انیمیشن های کوتاه است که یکی از آنها ” Caps ”  است که ترکیب انیمیشن 2Dو 3Dرو میتوانیم ببینیم.

همچنین در انیمیشن “دیو و دلبر” هم میتوانیم ببینیم و این پیشرفت بزرگی در انیمیشن 2D بود که سالها دچار رکود شده بود.

و البته آپدیت و پیشرفت نرم افزار Man Render که شرکت پیکسار با آن کار میکرد، قابل توجه بود و باعث شد در صنعت فیلم به ویژه ساخت فیلم های هالیوودی هم به کار برده شود. برای مثال در فیلم “پارک ژوراسیک” که در سال 2000ساخته شد اولین اسکار نوآوری بابت جلوه های ویژه را گرفتند. این نوآوری ها، بها و هزینه هایی داشت و به گفته استیو جابز به مدت 5 سال هرسال یک میلیون دلار از سرمایه او کم میشد که پیکسار بتواند به آن پیشرفت قابل توجه دست پیدا کند. او هیچوقت دست از حمایت از پیکسار نکشید.

فشار هزینه ها پیکسار را تا مرز فروپاشی برد. در همین میان دیزنی به جان لستر پیشنهاد کارگردانی یک اثر بزرگ را داد و او مجبور به انتخاب بین دیزنی و پیکسار بود. او هوشمندی خود را به کار برد و تصمیم گرفت با سرمایه ی دیزنی برای پیکسار انیمیشنی بسازد و در نهایت انیمیشن بلند تاریخ یعنی ” Story Toy”ساخته شد. بعد از نشان دادن انیمیشن به مدیرمسئول با واکنشی به شدت بد مواجه شدند. آنها سرعت پخش را بالا بردند که فقط زودتر اتمام انیمیشن را ببینند به گفته جان لستر روز سیاهی برایشان بود و نا امیدی در پیکسار موج میزد.

بعد از آن شکست بزرگ، آنها نا امید نشدند و شروع به اصلاح و دوباره نویسی داستان و کارکترها کردند. در طرح های اولیه وودی کارکتری عبوث و خشمگین و بازلایتر یک فضانورد کوچک در مقیاس جاسوییچی و فاقد قدرت بود و این باعث ایجاد ضعف در کلیت انیمیشن میشد. “Toy story “دوم برخالف قسمت اول در مدت زمان کوتاه تری حدودا یکسال ساخته شد.

فراز و نشیب های “toy story”در این مدت بسیار زیاد بود اما تمام ضرر های استیو جابز، با فروش میلیون دلاری در اکران اولیه که در جشن شکرگزاری همان سال بود جبران شد و سهام پیکسار بشدت افزایش یافت. بخشی از سرمایه مربوط به دیزنی میشد و این برای جابز ناراحت کننده بود. بعد از  “toy story” پیکسار قراردادی منصفانه تر با دیزنی بست وسود فیلم 50/50 شد. دیزنی بشدت خواهان همکاری با پیکسار بود چون در همان زمان سرمایه گذارهای قَدَری برای این موفقیت سر و دست میشکستند. و تنها نام پیکسار برایشان ایجاد قدرت میکرد.

 

ویدیوهای پیشنهادی
article
مقالات پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست
error: حق نشر محتوا محفوظ است