بشقاب کوباچه

بشقاب کوباچه

پس از گذشت دو سده از ظهور اسلام، رفته رفته استفاده از خط به عنوان عنصر تزئینی گونه هاي مختلف سفالين رواج يافت. مضامين كتيبه هاي سفال ها که ابتدا به کلمات يا عبارات کوتاه عربي چون نام سفالگر يا طلب خير محدود مي شد به مرور گسترش يافت و احاديث، جملات قصار بزرگان و اشعار را نيز در بر گرفت. اشعار فارسي نيز به سرعت جايگاه خود را بر روي سفالينه هاي دوران اسلامي يافتند و سخن موزون شاعران برجسته پارسي گوي به يکي از مهم ترين عناصر تزييني سفال دوران سلجوقي، خوارزمشاهي و ايلخاني بدل گشت.

اين روند در دوران تيموري، صفوي و قاجار با شدت کمتر و شيوه خوشنويسي متفاوت ادامه یافت ، به عنوان ارزانترين و متنوع ترين كالاي مصنوعي که انسان باستان از دوران نوسنگی به بعد در اختيار داشته است، علاوه بر رفع احتياجات روزمره جوامع، در بسياري از موارد محملي براي تصاوير و انتقال اساطير، باورها و احساسات سازندگان و سفارش دهندگان بوده است.

سفال هاي دوران تاريخي ايران، برخلاف اسلاف پُرنقش و نگار خود در دوران پيش از تاريخ، به دليل رواج فراوان ظروف فلزي و عدم حمايت طبقة حاکم از هنر سفالگري، رو به سادگي رفته و تا اندازه زيادي از نقوش نمادين و روايتگر عاري شدند. با ظهور اسلام، توليد سفال

در سرتاسر سرزمين هاي اسلامي به تدريج دستخوش تغییراتی شگرف شد. در ابتدا سفالگران شيوه ها و سنت هاي پيشين را دنبال كردند اما اين امر بيش از حدود دو قرن نپایید. رفته رفته تزيين گونه هاي مختلف سفالين به دو شيوه کتيبه نگاري و تصويرگري رواج يافت. اگرچه تزيينات سفالينه هاي سده هاي اوليه اسلامي ايران تحت

تاثير هنر ساساني، سفالگري چين، سفالگري عباسي و هنر محلي قرار داشت اما با فرارسيدن سده هاي مياني اسلامي، ظهور شاعران برجسته پارسي گوي و سرايش منظومه هاي شاخص ادبي منبع الهامي جديد براي نقوش سفالينه هاي ايران پديد آورد. روايات، داستان ها و مضامين و اشعار فارسي به دو شيوه تصويري و کتيبه و در بسياري از موارد به صورت توأمان بر گونه هاي مختلف سفالين

اين دوران همچون مينايي، زرين فام، نقاشي زيرلعاب و آبي و سفيد نقش بستند. اگرچه بر روي اشعار فارسي سفالينه هاي دوران ساماني، سلجوقي، خوارزمشاهي و ايلخاني پژوهش هاي مختلفي انجام شده است اما کتيبه هاي سفالينه هاي متأخرتر دوران تيموري و صفوي

کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ از اين رو پرسش هاي زيادي پيرامون اين کتيبه ها باقي مانده است. يکي از مهم ترين اين پرسش ها ميزان هدفمند بودن انتخاب اشعار است، بدين معني که آيا ارتباطي ميان محتواي اشعار منتخب با فرم، کاربرد يا تزيينات ظروف وجود دارد؟ شيوه انتخاب اشعار و انتقال آنها بر روي ظروف و اينکه آيا خود سفالگر اشعار را قرائت و تحرير مي کرده و يا اينکه با کمک تقرير فرد ديگري به نگارش کتيبه ها مي پرداخته نيز از ديگرپرسش هاي اين پژوهش به شمار مي رود.

علاوه بر اين موارد، موضوعاتي چون آگاهي از شيوه ترکيب بندي کتيبه ها، رسم الخط رايج و سبک هاي خوشنويسي مورد استفاده در زمرة اهداف اين پژوهش قرار مي گيرند.

 

▫️سفال گونه موسوم به کوباچه :

این نوع سفال که به جز یک نمونه، بقیه به شکل کاسـه و بـه ویـژه بشقاب لبه تخت و عمـدتاً پایـه دار میباشد، داراي بدنۀ متخلخل و ترکیب سفید بسیار ریز و نرم است که با نقوشی بـه رنگهـاي مختلـف ماننـد سیاه، سبز، آبی، اخرایی و قهوهاي در زیر لعاب شفاف آراسته گردیده و به دو گروه کلّـی به شرح زیر تقسیم میشود :

▫️ نوع متقدم :  سفالینه هایی که دارای نقوش سیاه رنگ بر زمینۀ فیروزه ای و یا سبز که در زیر لعاب شـفاف میباشند ، بنابراین سفالهاي مزبور به دو زیر گروه «قلم سیاه  و قلم سبز تقسيم  میشوند. این گونه آثار، مزین به نوارهاي تزئینی و مشتمل بر نقوش گیاهی، به ویژه برگ، سـاقه و گـل بـه خصوص گلهاي پرپر و شاه عباسی در وسط ظرف ـ و نیز طرحهاي خطی و هندسی میباشند کـه برخـی از

آنها نیز با یک کتیبه فارسی، همراه گردیده اند.

 ▫️ نوع متأخّر: سفال هایی که با نقوشی الوان به رنگهای اخرایی، قهوه ای، سیاه، فیـروزه اي، لاجـوردي، زرد و سبز بر زمینۀ سفید و در زیر لعاب شفّاف آراسته شدهاند و میتوان آنها را «رنگارنگ » نامید.

▫️بشقاب کوباچه از نوع متاخر

▫️بشقاب کوباچه؛ تاريخ ساخت: ١٠٠٩ هجري قمري؛ محل

ساخت: تبريز؛ محل نگهداري: موزه ملي كويت

دورتادور لبه اين بشقاب، ابياتي بدين صورت تحرير

شده است:

اين صحن هميشه پر ز نعمت بادا

دايم بميان اهل صحبت بادا

هرگز نشود نعمت ازين صحن تهي

هرکس که خو[ر]د تنش بصحت بادا

اين بشقاب داراي زمينه سفيد با تزييناتي به رنگ سياه،

آبي، سبز، زرد و قرمز است. کل بشقاب به سه دايره تودرتو

تقسيم شده است و دايره وسط نيم تنه مردي که ميوه اي

را به دهان خود نزديک کرده و دستاري الوان و راه راه

بر سر دارد را در برگرفته است. شيوه اجراي قاب هاي

قوسي تزييني که مصرع هاي کتيبه ها را دربرمي گيرند در

اين نمونه نيز به کار گرفته شده است.

نوشته ها و اشعار فارسی، بـر روي برخی از سفال هاي گونۀ موسوم به کوباچه، به ویژه به قلم نستعلیق کـه از ابداعات ایرانیان است و به وسیلۀ میرعماد در زمان شاه عباس اول به بالاترین درجۀ تکامل خود میرسد، دلیلی متقن بر صبغه و منشا ایرانی و نیز تعلق آنها به عصر صفوي است. توضیح آنکه خط «نستعلیق»، پس از «تعلیق»، دومین قلم خاص ایرانیان است که از تلفیق دو خط «نسخ «و » تعلیق » از نیمۀ دوم قرن هشتم هجري خودنمایی کرد .

از آنجا که ذوق و سلیقه نغز ایرانی، پیچیدگی و بینظمی و دوایر ناقص خط تعلیق را نمی پسندید، آن را با خـط نسخ که خطی منظم و معتدل و زیباتر بود، درآمیخت و در نتیجه خـط ثـالثی بـه نـام «نسـختعلیق » یـا همـان «نستعلیق » را به وجود آورد که نه کندنویسی نسخ و نه نواقص تعلیق را دارد. نستعلیق، خطی است به (دور از افراط و تفریط، با نظم و متانت و دوایر ظریف و دلچسب )

این سفال ها ازنوع رنگارنگ نیز ، هم از لحاظ رنگ و هم از جهت نقش ، از سفال های مینایی و  نقاشی شده روي لعاب » سده های ۶ و ۷ ه.ق تأثیر پذیرفته و همانند آنها با رنگهاي متنوع و بـه دو صورت نقش و نگار گردیدهاند. گروهی صرفاً مزین به نقشمایه های گیاهی و طرح های هندسـی هسـتند

 دسته دیگر، با نقوشی شامل حیوان ، پرنده، انسان و به ویژه چهره و نیم تنه فوقانی انسانهاي ملیح و زیبا در زمین ۀ گل و گیاه و به خصوص در میان قاب های دالبري برجسته، آراسته گردیده اند. این نوع سفالها داراي پرتره انسانی هستند و به شیوه «رضـا عباسـی و

مکتب اصفهان » تصویر شده اند. بنابراین آنها را با توجه بـه آثـار نگـارگري مکتـب صـفوي، مـی تـوان «یکـه صورت » نامید .

 

▫️منابع :

ایران، خاستگاه سفالین ۀ گونۀ موسوم به کوباچ ه

 

دکتر فیروز مهجور

استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه تهران

_______

 

بررسي محتوايي و شكلي كتيبه هاي منظوم

فارسي در سفالينه هاي دوران تيموري و صفوي

( سيد رسول موسوي حاجي/مرتضي عطايي/ مريم عسگري وشاره)

ویدیوهای پیشنهادی
article
مقالات پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست
error: حق نشر محتوا محفوظ است