جدال شیر و گاو

جدال شیر و گاو

اساطیر در ایران باستان همواره یادآور معانی گوناگون بوده اند و در این میان، برخی از این اسطوره ها هم چون شیر و گاو در باور ایرانیان، از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و مردم ایران زمین از آنها به نیکی یاد کرده اند.

کتاب کلیله ودمنه در ادبیات جهان بانام های گوناگون انوار سهیلی، عیار دانش، همایون نامه و افسانه های بید پای شناخته میشود. این کتاب ارزشمند توسط ایرانیان از هندوستان به ایران آورده شده و بر تعداد باب های آن افزوده شده است (ابن ندیم از آن اینگونه یادمیکند: کتاب کلیله ودمنه 17 باب است و 18 باب نیز گفته اند. عبدالله بن مقفع و دیگران آن را تفسیرکرده اند و این کتاب به شعر نیز نقل شد و آن را ابان بن عبدالحمید بن لاحق بن عفیر رقاشی و علی بن داود بشربن المعتمد به شعر عربی درآورده اند.

در کهن ترین نقوش و تصاویر، شیرها نگهبان پرستش گاه ها، قصرها و آرامگاه ها بودند و تصور میرفت درنده خویی آنها موجب دور کردن تأثیرات زیان آور باشد. از معنای نمادین این حیوان میتوان: عظمت، قدرت، ابهت، پارسایی، گرمای خورشید، پیروزی، تابستان، دلاوری ، روح زندگی، سلطنت، شجاعت، عقل، غرور، فکر، قدرت الهی، گرمای خورشید، مراقبت، نیروی ابر انسانی و مادون انسان (الهی و حیوانی) را نام برد. شیر اگر همراه با خورشید نشان داده شود علامت ملی ایران قدیم و اشاره به ساکن شدن قدرت در خورشید است.

شیر بالدار در ستونهای سنگی بابل و تخت جمشید، تجسمی است از هیولا، طوفان یا هرجو مرج که گاهی سری از عقاب دارد.در آئین میترا، گاو که مظهر ماه و زمستان است به دست مهر، مظهر خورشید و تابستان،گاو کشته میشود و درنتیجه نباتات متعدد میرویند) گاومظهر مادر کبیر؛ همۀ ایزد بانوان ماه که نقش روزی دهی دارند؛ نیروی مولد زمین؛ وفور؛ تولید مثل وغریزه مادری است. شاخ ها نماد هلال ماه هستند.

همچنین مظهر حاصل خیزی، قدرت حفاظت تر نرینه، سلطنت و شاه به شمار میرود. در ضمن نماد زمین و نیروی مرطوب طبیعت نیز هست؛ گاوچرانی یا ارابه کشی گاوهای نر مظهر جنگجوی شمسی است. شر را دور میکند و دافع شر است. سر گاو نر (مهمترین بخش گاو که نیروی حیاتی در آن است به مفهوم قربانی و مرگ است. کشتن گاو نر در سال نو مظهر مرگ زمستان و تولد نیروی حیاتی آفریننده است) نبرد نمادین شیر و گاو در طول تاریخ هنر ایران بارها تکرار در حجاری ها و نقوش ظروف و جام های زرین و سیمین مشاهده شده است و همین موضوع نشان از اهمیت این نقوش دارد.

▫️آنچه در تصویر بالا شاهدیم جدال شیر و گاو است که با حضور پررنگ و قرینه ای دو شغال به نام های کلیله ودمنه شکل میگیرد. حضور پرتحرک حیوانات در فضایی که به نوعی بیانگرشورونشاط طبیعت است، جلوه این تصویر را دوچندان میکند. در اینجا تصویر از سمت راست از قاب (کادر) خارج شده و متمایل به بالاست.

محوریت کنش اصلی در مرکز تصویر است و همه عناصر اعم از قرارگیری حیوانات در داخل قاب و جهت نگاه آنها و نیز نوع چیدمان تپه ها و صخره ها و حتی پوشش گیاهی است که دورتادور تصویر جای داده شده اند؛ و فضایی که در مرکز با رنگ روشن پس زمینه به وجود آمده، چشم بیننده را پس از چرخشی در کل تصویر، به مرکز آن جلب میکند. این نوع ساماندهی به تصویرسازی، نشان از هوش سرشار و ابتکار خلاقانه هنرمند در مورد بازنمایی حیوانات دارد و اشراف کامل هنرمند بر آناتومی این حیوانات را نشان میدهد.

در این نگاره، گاو، رنگی یکدست سیاه و تیره دارد و تضاد زیادی با رنگ سفید پس زمینه ایجاد کرده است. علاوه برآن، قابل ذکر است که این گاو از نوع کوهان دار آسیایی و از نژاد برهمن 8/9 است که (زیبو) هم نامیده میشود ُ و منشأ آن هند است. دم گاو نیز با پیچش عجیبی که نشان از تألم زیاد است، به دور پای عقبی او حلقه شده و طرح های دو شاخه آن به زیبایی هرچه تمامتر به تصویر درآمده است.

او که در حالت احتضار و تسلیم به تصویر درآمده، با دهانی باز و چشمانی که جهت نگاه بیننده را متوجه شغال روبرویش – احتمالا (دمنه) میکند، همراه با طوق بندی تزئینی مانند دانه های مروارید در دو ردیف منظم، دور گردن و پای جلویی او، با شاخ ها و سم های طلایی رنگ به نمایش درآمده است. رنگ طلایی که نشان از روشنی پایدار و بادوام و نامیرا است، در شاخها و سم گاو، به مفهوم اساطیری گاو در ایران باستان اشاره دارد. شاخها به صورت قرینه و ً کاملا نیم دایره ای و یادآور هلال ماه هستند که یکی از نمادهای اساطیری این حیواناند.

▫️سر گاو به صورت سه رخ نمایانده شده و بدین ترتیب مخاطب قادر به دیدن هر دو چشم گاو، پوزه و دهان او در یک زمان شده است. بافتی که برای شیر به کار گرفته شده با پردازش رنگ، تداعی کننده پوست لطیف و یال متراکم و زمختی پنجه های اوست.دورگیری های بکار رفته در بدن شیر نیز به این امر کمک شایانی نموده است. شیر با دهانی باز و چشمانی برافروخته، چنگال هایش را در بدن گاو فرو کرده است فرمهای زیبای اسفنجی شکل صخره های اطراف شیر وگاو، زمانی به اوج (واقع گریزی) خود می رسند که رنگی غیرطبیعی نیز با آنها همراه میشوند.

همانطور که در تصویر نیز دیده میشود، هنرمند رنگ آبی را برای به تصویر کشیدن این محیط صخرها انتخاب کرده و رنگ سفید را برای زمین دشت همراه آن ساخته است. نوآوری نگارگر این نسخه در رنگبندی آسمان و صخره ها است: در اینجا دشت عاج گون به صخره هایی می انجامد که همرنگ آسمان اند و فقط نوار باریکی به رنگ فیروزه ای مایل به سبز روشن آنها را از آسمان جدا میکند. نگارگر برای برجستگی های دشت نیز همان آبی فیروزه ای را به کار برده است. »

در اینجا قابل ذکر است که از آنجاییکه هنرمند در پی تقلید از طبیعت نیست در اکثر نگاره ها ازجمله نگارۀ موردنظر، هدف هنرمند که (عدم واقع گرایی) است در انتخاب رنگ زمینه، حیوانات و سایر اجزا به خوبی دیده میشود. این نوع انتخاب رنگ علاوه بر رعایت هدف مذکور به نحوه قرارگیری و موقعیت رنگها در کل تصویر و روابط بیشمار آن با تمام رنگ های اطرافشان اشاره دارد.

این  1/3 زمینه روشن و سرد در کنار آبی آسمان که تقریبا قاب تصویر را به خود اختصاص داده است، فضایی سرد و یخ زده را پیش چشم می آورد اما دو عامل مؤثر مانع از دلمردگی و بی روح بودن فضا در تصویر میشود: یکی درخشان بودن و پرمایه بودن رنگ هاست که در درجه اول نوعی شادابی و طراوت بهار طبیعت را به بیننده پیشکش میکند و دوم وجود درختان پرشکوفه و یا درختان سبزی است که در داخل و خارج تصویر از لابه لای صخره ها قامت برافراشته اند.

در این نسخه، رنگها با نور تندی نمایش داده شده اند و به کارهای اولیه ایرانی شباهت دارند. در آنها طراحی محکم، رنگ های جواهر مانند و همه جزئیات با قویترین رنگها ترسیم شده است . ترکیب زمینه طلایی و آسمان آبی بار دیگر ظاهر گشته و خصوصا صخره های اسفنجی بارنگ های غنی نمایانده شده اند .

 

▫️اساطیر شیر و گاو در طول تاریخ در باورهای قومی و ملی این سرزمین ریشه داشته و در هنرهای گوناگون بروز و ظهور نموده اند. این دو حیوان به دلایل مختلف و خصیصه های منحصربه فردی که داشته اند به صورت نماد و اسطوره درآمده و با معانی و مفاهیم بیشمار، همواره با زندگی بشر عجین بوده اند.

شاید تغییر و تحول در حکومت ها، آئین ها و رسوم، این نقوش را با اشکال و معانی متفاوت عرضه کرده باشد ولی هرگز گرد فراموشی بر چهره آنها ننشسته است. ازآنجاییکه هنرنگارگری نیز از تأثیرات اساطیری این نقوش به دور نبوده و بنا بر اعتقادات و آئین های قبل از اسلام وهمچنین دوره اسلامی شکل گرفته است.

زمانی که حکایت (شیر و گاو) از کتاب کلیله ودمنه مطرح میگردد باز همان پیشینه تاریخی، مذهبی و اساطیری به ذهن متبادر میشود و مخاطب را از یک حکایت یا داستان صرف به دریایی از مفاهیم عمیق بشری هدایت میکند. آنچه میتوان در مورد نقش تأثیرگذار اساطیر بر نقوش به کاررفته در نگاره (شیرو گاو) بیان کرد، جلوه گر ساختن نقوش این حیوانات، فراتر از نقش زمینی و عادی آنها است.

به طور جامع، نبرد شیر و گاو نیز ناخودآگاه و بنا بر پیشینه اسطورهای و تاریخی ثبت شده با توجه به اینکه الهه میترا با نماد شیر شناخته میشود- گویی شیر در نقش الهه میترا ظاهر میشود و گاو نخستین را قربانی میکند و یا کشته شدن گاو توسط شیر هم چون نقش برجسته تخت جمشید، نشانه ای از تغییر فصول و ظاهر شدن خیروبرکت است.

درهرحال، تأثیر اساطیری این موضوع را میتوان در جای جای این نگاره ها به وضوح مشاهده کرد. وقتی سخن از نبرد شیر و گاو به میان میآید، ذهن جستجوگر بر اساس نمادین بودن این جدال، به دنبال نبرد همیشگی خیر و شر، نور و ظلمت، بهار و زمستان و حیات و مرگ خواهد بود، درصورتیکه در متن داستان به وضوح اشاره ای به این مفاهیم نشده است.

درنتیجه میتوان دریافت که اشکال و نقوشی که در این نگاره ها به کاررفته اند بر اساس یک دیدگاه سمبلیک یا نمادین، حاوی معانی ومفاهیمی بسیار عمیق هستند که میتواند از پیشینه تاریخی، مذهبی و یا اساطیری مایه بگیرد. با توجه به نتیجه حاصل آمده، میتوان دریافت که فرضیه ارائه شده در مقدمه مبنی بر تأثیرپذیری نگارگری دوره اسلامی از اساطیر باستانی ایران در نسخ خطی کلیله ودمنه در این مورد خاص (شیر و گاو)به اثبات میرسد.

▫️منابع :

نگاهی به وجه اساطیری– آئینی شیر و گاو در دو نسخه از کلیله و دمنه (دوره ایلخانی و تیموری)

ویدیوهای پیشنهادی
article
مقالات پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست
error: حق نشر محتوا محفوظ است