هنر سومر و اکد

هنر سومر و اکد

هنر سومر

سومریان نخستین مردمانی بودند که درۀ پهناور، مسطح و کم‌جمعیت میان دجله و فرات را به واحه‌ای عظیم در قلب “هلال خصیب” بدل کردند و با استفاده از نشانه‌های گوه مانند کهن‌ترین نظام نوشتاری شناخته‌شده دنیا یعنی”خط میخی” را پدید آوردند. البته سومر باستان مملکت متحدی نبود، بلکه از ده دوازده دولت‌شهر مستقل تشکیل‌شده بود که هر یک از این دولت‌شهرها تحت حمایت ایزدی متفاوت بودند.

هنر سومر و اکد:

فرمانروایان سومر نماینده ایزدان در زمین و متولی گنج‌های زیرزمینی ایشان بودند. کلیه فعالیت‌های جمعی ازجمله کانال‌سازی، برداشت محصول و توزیع مواد غذایی زیر نظر حاکمان و کاهنان انجام می‌پذیرفت. توسعه کشاورزی تا آنجا پیش رفته بود که وظیفه تولید غذا فقط بر دوش بخشی از جمعیت قرار داشت و درنتیجه سایر اعضای جامعه می‌توانستند در سایر زمینه‌ها ازجمله صنعت تجارت و سیاست صاحب تخصص شوند.

تخصصی شدن کار مشخصه بارز نخستین جوامع پیچیده شهری است. در دولت‌شهرهای سومری هزاره چهارم پیش از میلاد فعالیت‌هایی که زمانی بر عهده افراد خانواده بود، نخستین بار بر عهده نهادها قرار گرفت برای نمونه وظیفه دفاع در برابر دشمنان و بلایای طبیعی بر دوش اجتماع بود نه خانواده. این اجتماعات خواه یک نفربر آن‌ها حکم  می‌راند، خواه انجمنی برگزیده از میان اعضای خانواده‌های برجسته، به شهرهایی مستقل با هویت ثابت و ماندگار بدل شدند. دولت‌شهر یکی از دستاوردهای بزرگ سومریان بود.

از بناهای معروف هنر سومر و اکد معبد سفید اوروک است.

هنر سومر و اکد

معبد سفید اوروک

نقشه شهر سومری نمودار نقش محوریِ ایزد محلی در زندگی روزمره ساکنان این دولت‌شهر است. معبد ایزدِ محلی که هسته عظیم شهر را تشکیل می‌داد، علاوه بر کانون مراسم مذهبی محلی، مرکز اداری و اقتصادی شهر نیز بود. معبد درواقع قلمروی ایزدِ محلی محسوب می‌شد که به باور سومریان مالک بزرگ و توانگر زمین‌ها و رمه‌ها و همچنین حافظ دولت‌شهرها بود.

معبد مجموعه گسترده بود که برای خود شهری به‌حساب می‌آمد و کاهنان و کاتبان در آنجا شغل رسمی داشتند. درواقع معابد سومری هم کارکرد دینی داشتند هم دنیوی. معبد سفید اوروک واقع در اوروک با قدمتی ۵۰۰۰ ساله موطن گیلگمش افسانه‌ای، برجسته‌ترین نمونه برجای‌مانده از معماری معابد سومر اولیه است.

معماران سومری چون به معادن سنگ دسترسی نداشتند، در ساخت معابد و بناهای دیگر از خشت استفاده می‌کردند. اما با همین مصالح سست بناهای سر به فلک کشیده همچون معبد اوروک را برپا می‌داشتند. آن‌هم چندین سده پیش از آن‌که مصریان اهرام را از سنگ بسازند، از همین‌جا می‌توان به تمایل شدید سومریان به تدارک جایگاه‌های عظیم برای نیایش ایزدانشان پی برد.

معبد اوروک به مناسبت دیوارهای سفیدکاری شده‌اش معبد سفید نامیده می‌شود. این بنا بر فراز سکوی مرتفع یا به‌اصطلاح زیگورات ساخته‌شده که بلندیش از خیابان‌های مرکز شهر بیش از ۱۲ متر است و پلکانی دارد که به معبد بالای آن منتهی می‌شود. مانند همه معابد سومری چهارگوشه معبد سفید به سمت چهار جهت اصلی نشانه رفته است.

این معبد احتمالاً وقف ایزد آسمان آنو بوده است، اندازه معبد  حدود 5/18 در 5 متر و بخش‌های زیادی از آن از بین رفته است. طراحی بنا به‌گونه‌ای بوده است که گنجایش انبوه نیایشگران را نداشته و فقط شمار محدودی از نخبگان، شامل کاهنان و احتمالاً از اعضای برجسته اجتماعی را در خود جای می‌دادند.

این معبد دارای چندین تالار بوده و تالار مرکزی یا جایگاه مقدس که به آنو اختصاص داشته و دارای محرابی پلکانی بوده است. سومریان معابد خود را “سرای انتظار” می‌نامیدند، زیرا به باور آنان ایزدان از آسمان فرود می‌آمدند و در جایگاه مقدس بر کاهنان ظاهر می‌شدند معلوم نیست که معبد اوروک مسقف بوده است یا خیر.

از دیگر بناهای هنر سومر و اکد زیگورات اور است.

هنر سومر و اکد

معبد اور

سالم‌ترین زیگورات شهرهای سومر، زیگورات اور است. این زیگورات قریب به هزار سال پس از معبد اوروک بناها شده، به‌مراتب عظیم‌تر از آن است و شالوده آن‌ها توده‌های به هم فشرده از خشت ارتفاع ۱۵ متر تشکیل می‌دهد.

برای نمای کل ساختمان از خشت‌های پخته و قیراندود استفاده‌شده است. بنا سه پلکان صد پله‌ای شیب‌راه مانند دارد که در بالای دروازه‌های دو برج به هم می‌رسند و ازآنجا یک‌رشته پله دیگر احتمالاً به خود معبد منتهی می‌شده که امروز اثری از آن نیست.

بلندی زیگورات‌های عظیم تأثیر شگرفی بر مردمان خاور نزدیک باستان داشته است. ارتفاع بلندترین زیگورات که در بابل واقع بود حدود ۸۰ متر بود. در تورات زیگورات بابل نزد یهودیان به برج بابل مشهور بود، نماد نخوت و گستاخی آدمیان دانسته شده است.

بنابر روایت تورات، تصمیم بشر برای ساختن برجی که به آسمان برسد، خشم خدا  را برمی‌انگیزد و ازاین‌رو خداوند در زبان سازندگان برج اختلاف می‌اندازد و ایشان از ارتباط با یکدیگر درنتیجه در ساخت زیگورات بازمی‌مانند.

از دیگر آثار هنر سومر و اکد گلدان ورکا است.

هنر سومر و اکد

گلدان ورکا

سومریان احتمالاً نخستین مردمانی بودند که از تصویر برای بازگویی داستان‌های پیچیده بهره گرفتند. گلدان ورکا که در ورکای امروزی یافت شده، نخستین اثر بزرگ شناخته‌شده است که نقش برجسته روایی دارد. روی این گلدان که در معبد اینانا ایزد بانوی عشق و جنگ کشف‌شده، تصویری جشن مذهبی در بزرگداشت مقام او دیده می‌شود.

نقش برجسته گلدان به سه ردیف نقش تقسیم‌شده‌اند. این نوع ترکیب‌بندی جدید تحولی مهم به شمار می‌رود که پیش از آن چینش پیکره‌های نظم خاصی نداشتند. در پایین‌ترین ردیف گلدان تعدادی قوچ و میش دیده می‌شوند.

که مانند آثار دوران پارینه‌سنگی کاملاً از نیمرخ تصویر شده‌اند و در زیر آنان محصولات کشاورزی و در انتها خط مواج دیده می‌شود که نشان‌دهنده آب است وجود حیوانات و گیاهان تأکید بر این نکته است که اینانا به اهالی اروک محصول خوب و احشام فراوانی ارزانی داشته است. در ردیف بالاتر مردان برهنه در حال حمل سبدها و سبو‌های لبریز از نعمات زمینی دیده می‌شود.

آنان این نذورات را به معبد ایزد بانوی برده و به درگاه او پیشکش می‌کنند. پیکره‌ها روی‌هم قرار نگرفتند و باهم فاصله دارند این مردان اوروکی مانند شکارگران گوزن نقاشی چتل هویوک به‌صورت ترکیبی از تمام و نیم‌رخ تصویر شده‌اند. در بالاترین و بلندترین ردیف پیکر زنانه چشم می‌خورد که تاجی دراز و شاخ‌دار بر سر دارد و احتمالاً اینانا یا کاهنه اوست و مردی برهنه سبویی بزرگ  و مالامال از نذورات را می‌آورد تا تقدیم درگاه او کند.

در منتهی الیه سمت راست، تصویر تقریباً از بین رفته، مردی پوشیده دیده می‌شود که معمولاً به او لقب  “کاهن-شهریار” اطلاق می‌شود. یعنی هم رهبر دینی بود هم رهبر دنیا. به باور برخی از پژوهندگان این صحنه نشان‌دهنده وصلت نمادین کاهن – شهریار و ایزد بانو به‌منظور تداوم ایزد بانو و تأکید مجدد بر جایگاه والای رهبر در جامعه است.

هنر سومر و اکد

تندیس های اشنونا

تندیس‌های اشنونا

در معبدی در اشنونا (تل اسمر امروزی) مخزنی از تندیس‌های گچی با تزئینات صدف و سنگ‌آهک‌های سیاه یافت شده است. در این معبد دوپیکر از بقیه بزرگ‌تر هستند، اما همانند سایر پیکره‌ها، پیکرۀ آدم‌اند. این دو پیکر پیاله‌ای در دست دارند که سومریان در مناسک مذهبی استفاده می‌کردند.

مردان کمربند بسته و دامن حاشیه‌دار پوشیده‌اند و اکثر آن‌ها موی سرشان تا سرشانه است و ریش دارند. زنان جامه بلند بر تن دارند و شانه راست آن‌ها برهنه است. در پیکره‌های مشابه جاهای دیگر به‌دست‌آمده نام صاحب نذر و ایزد مربوط و حتی دعای مخصوص که پیکره‌ها می‌بایست  نیابت از صاحب پیکر نثار آن ایزد می‌کردند حک‌شده است.

پیکره‌ها سرشان را بالا گرفتن و در “سرای انتظار” منتظر ظهور ایزد هستند. چشمگیرترین ویژگی که این پیکرها دارند، چشمان بسیار بزرگ و دستان بسیار کوچک آن‌ها است. به‌احتمال‌زیاد چشمانی خیره گشاد نماد هوشیاری همیشگی آنان برای ادای وظیفه‌شان بوده است.

از دیگر آثار هنر سومر و اکد درفش اور است.

هنر سومر و اکد

درفش اور

علاوه بر رونق کشاورزی و دادوستد، غنائم جنگی نیز ثروت هنگفتی برای دولت‌شهرهای سومر باستان به ارمغان می‌آورد. روشن‌ترین گواه این قضیه را می‌توان در گورستان شاهی شهر اور مشاهده کرد که در تورات از آن به‌عنوان زادگاه حضرت ابراهیم یادشده است. پژوهشگران هنوز بر سر این نکته اتفاق‌نظر ندارند که آیا اشخاص دفن شده در اینجا شاه و ملکه بودند یا صرفاً اشراف و کاهنان با مقبره‌های شاهانه.

از این گورها اقلامی همچون کلاه‌خودهای زرین، دشنه‌ها با دسته‌ای از سنگ لاجورد، پیاله‌ها و کاسه‌ای زرین، جواهرات ساخته‌شده از طلا و آلات موسیقی، ارابه و اشیای مجلل دیگر به‌دست‌آمده است. یکی از آثار به‌دست‌آمده از این گورهای به‌اصطلاح سلطنتی جعبه چهارگوشی با کاربرد نامعلوم است. این جعبه دوپهلوی شیب‌دار با تزئیناتی از صدف لاجورد و سنگ‌آهک سرخ دارد.

هنر سومر و اکد

درفش اور از روبرو

کاشفان این اثر چون تصور می‌کنند و سومریان در جنگ‌های خود این جعبه را چون علم برمی‌افراشتند، آن را درفش نامیدند. متخصصان تاریخ هنر معمولاً دوپهلوی بلند جعبه را سمت جنگ و سمت صلح می‌نامند. این جعبه را باید از سمت چپ به راست و از پایین به بالا خواند. در سمت جنگ ۴ ارابه جنگی چهارچرخ در حال قلع‌وقمع افراد دشمن دیده می‌شود و اجساد دشمن پیش پا و زیر سم چهارپایانی که ارابه‌ها را می‌کشند، بر زمین افتاده‌اند.

در ردیف بالا چند سرباز پیاده در حال گردآوردن و به‌پیش راندن اسیران جنگی دیده می‌شود. در بالاترین ردیف، سربازان در حال عرضه اسیران (که برای تحقیر برهنه‌شان کرده‌اند) به پیشگاه شخصی هستند که از ارابه پایین آمده و به نظر می‌رسد شاه باشد. قرار گرفتن این فرد در مرکز ترکیب‌بندی و قامت بلند او چنان‌که سرش از حاشیه بالا بیرون زده را از سایر افراد متمایز می‌کند.

در سمت صلح، در پایین‌ترین ردیف، چند مرد در حال حمل بارهایی بر پشت خود دیده می‌شوند که احتمالاً غنائم جنگی است. در ردیف بالاتر ملازمان در حال حمل تعدادی حیوان -که احتمالاً غنائم جنگی هستند- و ماهی برای جشن بزرگی هستند که در بالاترین ردیف تصویر شده است.

در این بالاترین ردیف رجال نشسته و شاه بزرگ‌تر از اندازه طبیعی ترسیم‌شده است. سومین نفر از چپ مشغول عیش و نوش و یک چنگ‌نواز و خواننده مجلس را گرم می‌کند. پژوهشگران این صحنه را هم جشن پیروزی و هم ضیافتی در رابطه با مراسم آیینه تفسیر کردند که لزوم منافاتی باهم ندارند. چون نوشته در کار نیست نمی‌توان این صحنه را به رویداد یا شخص خاصی نسبت داد. اما بی‌شک درفش اور از نخستین نمونه‌های روایت تاریخی است.

 هنر اکدی

در سال 2334 پیش از میلاد مجموعه شهرهای پراکنده که روی‌هم‌رفته به سومر شهره بودند، زیر سلطه فرمانروایی بزرگی به نام سارگون اکدی درآمدند. باستان‌شناسان هنوز محل دقیق اکد را نیافتند. اما می‌دانند که این شهر در نزدیکی بابل بوده است.

در دوران فرمانروایی سارگون (به معنای پادشاه راستین) و جانشینانش از قدرت پادشاهی مفهوم جدید به دست دادند که بر پایه وفاداری بی چونه چرا به پادشاه استوار بود و وفاداری به دولت در دوران زمامداری نوه سارگون، نارامسین، حاکمان شهرها صرفاً خدمتگزار پادشاه بودند. شاهی  که خود را شاه چهارگوشه جهان می‌نامید و درواقع ادعای خدایی می‌کرد.

از دیگر آثار هنر سومر و اکد سردیس اکدی است.

هنر سومر و اکد

سردیس اکدی

تجلی مفهوم جدید سلطنت مطلقه را می‌توان در سردیس مسی باشکوه پادشاه اکدی مشاهده کرد. که درگذشته‌های دور و احتمالاً در خلال تاراج نینوا در سال ۶۱۲ پیش از میلاد منهدم شده است. دشمن برای قدرت‌نمایی نه‌تنها پیکری این شاه اکدی را سرنگون کرده بلکه چشم‌های او را که از سنگ‌های قیمتی و نیمه قیمتی بوده است حدقه درآورده  و بخش پایینی ریش او را خردکرده و گوش‌های او را تکه‌تکه کرده است. بااین‌همه چیزی از ابهت و وقار آن کاسته نشده است.

چیره‌دستی سازنده اثر در برقراری توازن میان طبیعت‌گرایی و نقش‌پردازی انتزاعی ستودنی است.  هنرمند نیمرخ متمایز بینی و ریش مجعد بلند فرمانروا را خیلی دقیق مشاهده و ثبت کرده است. همچنین در انتقال تفاوت میان بافت گوشت و بافت مو حتی تفاوت میان بافت موی سیبل و موی ریش و موی بافته بالای  سر استادی بسیاری به خرج داده است.

به‌علاوه مثلث‌ها و لوزی‌ها و حلقه‌های بر هم افتاده مو و کمان کشیده  ابروها که به سردیس شخصیت خاص بخشیده است. این سردیس پیکره‌ای  فلزی و توخالی در اندازه طبیعی است که یکی از قدیمی‌ترین نمونه‌های شناخته‌شده در نوع خود به شمار می‌رود.

لوح پیروزی نارامسین

هنر سومر و اکد

لوح پیروزی نارامسین

از دیگر هنر سومر و اکد لوح پیروزی نارامسین نوۀ سارگون است که جلوه‌ای دیگر از قدرت مطلق و خدا گونه است که شاهان اکدی مدعی شده بودند. لوح‌های قائم سنگی ازاین‌دست را در روزگار قدیم برای بزرگداشت واقعه‌ای تاریخی و در برخی از فرهنگ‌ها برای نشانه‌گذاری گور بر پا می‌داشتند. این لوح یادبود پیروزی نارامسین بر لولوبیان قوم ایرانی کوه‌نشین ساکن شرق ساخته‌شده است.

روی لوح، نارامسین در حال هدایت سپاه ظفرمندش از دامنه‌های کوهی پر دارودرخت به سمت بالا دیده می‌شود. دشمنان تار و مار شدۀ او بر زمین افتادن یا در حال گریز یا کشته‌شده‌اند و یا از او طلب  عفو می‌کند شاه با قامتی بلندتر از همه افراد تک ایستاده و پای بر جنازه دو تن از مردان لولوبی نهاد است و کلاه‌خود شاخ‌دار بر سر دارند و این نخستین بار در هنر بین‌النهرین است که شاهی در هیئت ایزدان ظاهر می‌شود.

دستکم سه اختر سعد در قسمت بالایی لوح به امید پیروزی او در آسمان طلوع کردن همچنین نارامسین با یورش به کوهستان‌ها گویی در حال صعود از نردبان آسمان است. همان استعاره نخوت آمیزی که در پس برج‌های عظیم زیگورات خاور نزدیک باستان نهفته است.

لشکریان او در پی‌اش در صفوفی منظم از دامنه کوه بالا می‌روند که گویای انضباط و سازمان‌یافتگی نیروهای شاه است. در مقابل افراد دشمن پراکنده و پریشان‌اند و هنرمند این مفهوم را به تصویر کشیدن لولوبیان در حالت بسیار مختلف نشان داده است که یکی از آن‌ها دارد با سر از کوه سقوط می‌کند.

خالق اثر در بسیاری از جزئیات پایبند قواعد کهن بوده است به‌ویژه از این نظر برای ترسیم شاه و سربازان و از نمادهای ترکیبی بهره جسته، چنانکه سر نارامسین از نیمرخ و کلاه‌خود دوشاخ را از روبرو ترسیم کرده است. اما از سایر جهات نوآوری‌های جسورانه در این اثر به نمایش گذاشته‌شده است او در این اثر یکی از نخستین مناظر تاریخ هنر را خلق کرده و پیکره‌ها را در ردیف‌های متوالی در منظره جای‌داده است و درواقع با جسارت از قاعده مرسوم روایتگری تصویری که مشتمل بر یک‌رشته ردیف نقش‌های افقی بوده است، تخطی کرده است.

برای اطلاعات بیشتر دربارۀ هنر بابلی – آشوری – نوبابلی اینجا کلیک کنید.

منابع:

هنر درگذر زمان گارد نر، فردکلاینر، 1394، نشر آگه.

برای خرید فایل PDF این مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید

6,000 تومانافزودن به سبد خرید

ویدیوهای پیشنهادی
article
مقالات پیشنهادی
فهرست
error: حق نشر محتوا محفوظ است