انیمیشن آمریکا و کانادا
مکتب دیزنی
در میان استودیوها و گروههای فعال انیمیشن آمریکا این استودیو دیزنی بود که قوانین و استانداردهای انیمیشن را مشخص میکرد. استقبال دیزنی از انقلابی که ورود صدا به سینما ایجاد کرده بود موجب محبوبیت مضاعف آثارش شد. تأثیرات موسیقی، صدا و هماهنگی حرکت شخصیتها با ریتم موسیقی، نوید شکل تازهای از انیمیشن را میداد. پسازآن آثار دیزنی با قالبی نو که صدا و موسیقی را به آثارش افزوده بود عرضه شد، ازجمله مجموعه سمفونیهای احمقانه، موفقیت دیزنی در تولید انیمیشنهای کوتاه؛ راه را برای تولیدات بلند هموار کرد.
دیزنی این توانایی را داشت که سلیقه مخاطب را شکل دهد و هر زمان که متوجه میشد محبوبیت انیمیشنهایش کاهشیافته است شیوه کارش را تغییر میداد تا توجه مخاطبان خود را جلب کند. هنگامیکه متوجه شد میکی ماوس بهتنهایی توانایی ایجاد موقعیت کمدی را ندارد شخصیتهای دیگری مانند دونالد داک، گوفی و پلوتو را طراحی کرد تا در کنار میکی ماوس صحنههای کمیک خلق کنند.
استودیو دیزنی در طراحی شخصیتها تلاش میکرد که هرکدام هویت و ویژگیهای رفتاری خود را داشته باشند، آنها معتقد بودند، مخاطب هنگامی یک شخصیت را میپذیرد که بتواند آن را باور کند و غیرممکنترین رفتارهایش را عادی قلمداد کند، همین نگاه موجب پیدایش مفهومی شد که بهواقع گرایی دیزنی معروف است البته این به معنای تقلید عین بهعین واقعیت نیست بلکه مقصود، شناخت کامل و درست واقعیت و عبور از آن در جهت اثرگذاری انیمیشن است. به دنبال همین دیدگاه، دیزنی در طراحی فضا نیز به جزئیات صحنه، نورها، سایهها و پرسپکتیو توجه بسیاری معطوف داشت؛ بهویژه هنگامیکه دوربینهای مولتی پلان یا چندطبقه ساخته شد.
دوربین مولتی پلان ابزاری است برای افزودن عمق به صحنه فیلمهای دوبعدی رو به روی این دوربینهای چند صفحه مختلف وجود داشت که پسزمینهها روی آنها قرار میگرفتند. امروزه دوربینهای مولتی پلان منسوخشدهاند و لایههای دیجیتالی نرمافزارها جای آن را گرفتهاند.
فضاسازی و عمق با استفاده از دوربین مولتی پلان در فیلم سفیدبرفی و هفت کوتوله آنچه در شیوه بصری آثار دیزنی مشهود است استفاده از خطوط منحنی و مدور و سایههای نرم در طراحی شخصیتها و توجه به جزئیات در طراحی پسزمینهها است. دیزنی طبق برداشتش از واقعیت، متحرکسازی را به شیوه انیمیشن کامل انجام میداد و درنتیجه حرکات را بهصورت نرم و روان ارائه میکرد، شیوه کار دیزنی موجب ارائه قوانینی شد که بهویژه در متحرکسازی کاربرد دارند و به دوازده قانون دیزنی معروف هستند. فیلمهای دیزنی ازنظر روایت، نسخه مصور داستانهای کلاسیک با پایان خوش، همراه با پیروزی خیر و نیکی بر شر هستند. همچنین صحنههای متنوع شادی، غم، کمدی و عاطفی که با چاشنی موسیقی و آواز از پی یکدیگر، لحظات سرگرمکنندهای را برای بیننده خلق میکنند.
شیوه مدیریت والت دیزنی و اقدامات او باعث ایجاد یک سیستم منظم کاری، شامل گروههای تخصصی مجزا و با مسئولیت مشخص بود که زمینه موفقیت او و استودیوی دیزنی را فراهم کرد. دیزنی همواره از دانش و دستاوردهای جدید علمی استقبال میکرد. استفاده از قابلیتهای دیجیتالی حتی پس از مرگ والت دیزنی همچنان در این استودیو ادامه داشته و این استودیو را جزو پیشگامان کاربرد گرافیک رایانهای در انیمیشن کرده است.
آمریکا پس از جنگ جهانی دوم، شاهد تغییرات اجتماعی و اقتصادی زیادی بود. تلویزیون در عرصه هنر سینما و پویانمایی، نقش تعیینکنندهای یافت و سالنهای سینما را از رونق انداخت، همین امر موجب شد تا استودیوهای بزرگ ازجمله دیزنی، کوچکتر و بعضاً تعطیل شوند. به دنبال این اتفاقات گروههای
کوچک تر تولید پویانمایی مانند استودیو یو، پی، ای شکل گرفتند که با رویکردی متفاوت پا به عرصه تولید گذاشتند. در دهه ۴۰ میلادی چند متحرک ساز که از شرکت دیزنی جداشده بودند و تعدادی دیگر که در زمینههای دیگر هنری فعالیت میکردند گروهی را به نام یو پی، ای تشکیل دادند. این گروه شیوه پویانمایی که مدتها تحت تأثیر الگوی تولیدات دیزنی بودند را نقد کرده و معتقد بودند
پویانمایی نیازمند تغییرات تازهای است که همپای جریانات هنری پیشرفت کند. یو، پی، ای برخلاف استودیو دیزنی گروههای کوچک از متحرک سازها را تشکیل و به آنها آزادی عمل نسبی داده بود، تا بتوانند آثار خلاقانهای تولید کنند. این گروه جریانات پیشرو هنری را کاملاً میشناخت و در خلق آثارشان از هنر مدرن بهویژه در زمینه نقاشی، گرافیک و ادبیات سود میبردند.
ویژگیهای آثار یو، پی، ای ( U.P.A ) :
طراحی شخصیتهای دوبعدی و بدون سایهپردازی
استفاده از سطوح رنگی تخت در شخصیتها و فضاها
طراحی پسزمینههای ساده و بدون جزئیات
استفاده از شیوه انیمیشن محدود در متحرکسازی
پرداختن به داستانهای مدرن بهجای داستانهای کلاسیک و استفاده از طنز هوشمندانهای که سلیقه مخاطبان را بعد از سالها عادت به کمدیهای پرتاب و تعقیب و گریز (Slapstick) تغییر داد.
در آثار یو، پی، ای (United Production of America) برخلاف روش سنتی استودیوها که بیشترین سرمایهگذاری را روی شخصیتهای حیوانی انجام داده بودند به شخصیتهای انسانی توجه کرد و آثار قابلتأملی به وجود آوردند که بر روی تولیدات پس از خود تأثیر بسیاری گذاشت و باعث شد متحرک سازها، حساسیت بیشتری به هنرهای نقاشی، گرافیک و تصویرسازی داشته باشند. یکی از آثار موفق یو. پی. ای مجموعه جرالد مک بویینگ بویینگ بود که ماجراهای پسربچهای را بازگو میکند او قادر به صحبت کردن نیست و صدایی شبیه بویینگ بویینگ دارد.
علاوه بر این استودیوها و گروههایی که نامبرده شد، استودیوهای مهم دیگری نیز در آمریکا فعالیت میکردند ازجمله برادران وارنر و متروگلدن مایر که با مجموعه تام و جری به شهرت فراوانی رسید و همچنان فعالیت خود را ادامه میدهد.
استودیو پیکسار- Pixar Animation Studios
مؤثرترین رویداد در دنیای انیمیشن ورود دستگاههای دیجیتالی و رایانهها بوده است. رویدادی که باعث تغییرات شگرف در گرافیک رایانهای و تولید انیمیشن شد. دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی شاهد تلاش گروههای مختلف در جهت بهکارگیری رایانه در گرافیک و انیمیشن بود. شبکههای تلویزیونی از این امکانات جدید برای ساخت و پخش میان برنامههای تلویزیونی و جلوههای ویژه استفاده میکردند. بعضی از شرکتها مثل دیزنی، از این سیستم جدید در قسمتهایی از فیلمهایشان استفاده کردند ولی به دلیل ضعف آثار و افزایش هزینههای تولید، متحرک سازها نسبت به آینده این شیوه جدید تردید داشتند.
استیو جابز و اِد کتمال در سال ۱۹۸۶م بخش رایانهای شرکت لوکاس فیلم را خریداری و سپس نام پیکسار را برای آن انتخاب کردند. در همین سال جان لستر انیمیشن کوتاه لوکسو نوجوان را در پیکسار ساخت که موفقیت بینالمللی یافت و موجب حیرت همگان شد شخصیت چراغ مطالعه بازیگوش این انیمیشن سپس بهعنوان نشان این شرکت در عنوانبندی تولیدات آن به کار رفت. گروه بلندپرواز و خلاق پیکسار در سال ۱۹۹۱م، همراه با کمپانی دیزنی که بهشدت نیازمند همکاری با پیکسار بود؛ برای تولید یک انیمیشن سینمایی رایانهای به توافق رسید و انیمیشن داستان اسباببازی در سال ۱۹۹۵م اکران و با استقبال شگفتانگیزی روبهرو شد. داستان اسباببازی محصول پیکسار، اولین فیلم سینمایی انیمیشن تمام رایانهای است که بهعنوان نقطه عطفی در تاریخ انیمیشن محسوب میشود.
انیمیشن کانادا (National Film Board of Canada)
مؤسسه ملی فیلم کانادا ( N.F.B ) مهمترین مرکز تولید انیمیشن در این کشور است. با پیوستن نورمن مک لارن در سال ۱۹۴۲م به این مرکز، تولید انیمیشن در کانادا به شکل جدی و هدفمند آغاز گردید. رویکردN.F.B در تولید انیمیشن باعث شد طیف متنوع و موفقی از آثار خلق شود و مورد تحسین جهانی قرار بگیرد. ازجمله هنرمندانی که باN.F.B همکاری کردند میتوان به رایان لارکین، ایشو پاتل، کریستوفر هینتون و پل دریزن اشاره کرد.
ویژگیهای آثار و اهداف موسسه ملی فیلم کانادا N.F.B :
1- بیشتر آثاری که در این مرکز تولید میشوند انیمیشنهای تجربی هستند که هرکدام تکنیک تازهای را معرفی کرده و اغلب جنبه شخصی دارند.2- N.F.B اهداف مشخصی ازجمله ارائه آثار با اهداف صلحآمیز و معرفی فرهنگ کشور کانادا را دنبال میکند.3- حمایت از فیلمسازان خلاق در همه کشورها از دیگر برنامههای این مؤسسه است.
منابع:
کتاب دانش فنی تخصصی(رشته پویانمایی)، وزارت آموزشوپرورش، 1397
یک صدسال سینمای انیمیشن- جیان آلبرتو بندازی- ترجمه: سعید توکلیان
برای خرید فایل PDF این مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید
6,000 تومانافزودن به سبد خرید