بررسی آثار فلزی هنر اسلامی هندوستان
سرزمین سند یا همان شبهقاره هند از سرزمینهای پهناور جهان با ادیان و زبانها و فرهنگهای گوناگون است، مسلمانان در سالیان دور، در دهههای نخستین سده دوم ه.ق وارد این سرزمین شد و این ورود اسلام به سرزمین هند بود، دین اسلام در دورهی گورکانیان در این سرزمین به اوج رسید. این سرزمین با تاریخی کهن، چه از قبل از ورود اسلام و چه پسازآن، هنر، معماری و بهطورکلی آثار فاخری دارد.
دین، فرهنگ، زبان و …. تأثیر مستقیمی بر روی هنر منطقه دارد درنتیجه ورود اسلام سبب به وجود آمدن آثاری جدید شد، آثاری که هرکدام بهنوعی از این دین الهی تأثیر پذیرفته بودند. در این پژوهش قصد داریم گوشهای از آثار هند در تمدن اسلامی را برایتان شرح دهیم. همهی آثار این پژوهش آثاری از جنس فلز اند ( طلا، فولاد، برنج و…) که در حال حاضر در موزه متروپولیتن قرار دارند و شرح آثار برداشتی از سایت اینترنتی این موزه است .
تندیس طوطی برای تزیین بالای بام
مربوط به قرن 17 و 18 میلادی
هنر قوی مجسمهسازی در هند ریشه در قبل از اسلام دارد اما این هنر در ادوار بعد نیز ادامه یافت، زمانی که مجسمههای فیگوراتیوی چون تندیس فوق بهعنوان ابزاری برای تزیین بالای بام و تزیینات دیگر استفاده میشدند. بر اساس شواهد و اطلاعات، گویا این اثر،متعلق به یک امپراتوری نیست بلکه اثری ایالتی به شمار میآید.
از هند در داستانها، بهعنوان سرزمین طوطیان یاد میشود زیرا این پرنده، بخش قابلتوجهی از حیات پرندگان این کشور را تشکیل میدهد. جایگاه قابلتوجه این پرنده زیبا در هند، دلیلی بر حضور قابلتوجه آن در نقاشیهای مغول یا نقاشیهای دکنی، و حتی ادبیات مغولی است و طوطی نامه[1]( حکایاتی دربارهی طوطی) یکی از این آثار شناختهشده است.
تندیس زیبای فوق اثری از جنس برنج و متعلق به شمال هند است.
ارتفاع این اثر چهارده ممیز شش سانتیمتر و طول اثر بیستوهفت ممیز نه سانتیمتر است.
آتشدان
احتمالاً مربوط به قرن 15 میلادی
ساختار متقارن و درهمتنیده حرکت ریشهها، ساقهها و برگها در تزیین این آتشدان، بهنوعی ادامهدهندهی راه طراحیهای دلپذیری است که در اشیا و معماریهای دوران تیموریان متداول بود. این نوع طراحی را میتوان در اشیاء دیگری چون خشت، کاشی و گچبریهای ساختمانهای بیدر[2] دید. استفاده از سر اژدهای خوشیمن در پایههای این آتشدان میتواند معرف آن باشد که این اثر نهتنها جنبه کاربردی داشت بلکه اثری زینتی نیز به شمار میآمد.
آتشدان ششضلعی با تزیینات قبهای، در امتداد فوقانی اضلاع، که پایههایش در قیاس با بدنه کوتاهتر است اثری از هند است اما از نمونههای شناختهشده در ایران است که حداقل به دورهی تیموریان(حدود 1370-1507) و احتمالاً ایلخانیان (1256-1353) بازمیگردد.
علاوه بر آن سر اژدهایانی که در تزیین پایهها به کار گرفته شد، وجه تزیینی اثر را چشمنوازتر کرده است، غال با استفاده از چنین اشکالی در آثار فلزی دکنی[3]، برجایمانده از قرون 16 و 17 ، مثل کشکول و علم ( نشان) مشاهده میشود. البته خاستگاه اصلی اینگونه آثار، حیدرآباد است اما نمونههای دکنی بهنوعی وامگیری و الگوبرداری از آثار حیدرآباد، است.
این اثر برنجی که آمیزهای از تکنیک های ریختهگری و حکاکی است، احتمالاً مربوط به قرن 15 است.
ارتفاع این اثر بیستوچهار سانت و عرض یا همان قطر اثر شصتوسه و نیم سانتیمتر است.
حلقه
مربوط به قرن 17
این حلقه از جنس طلاست و از فلات دکن بهدستآمده است، در دو طرف نگین حلقه ( یا جایگاه استقرار نگین) که بیانگر شکل گل لوتوس است دو پرنده بر روی پیچکهای قلاب شکل تکیه دادند.
پرندگان این شکل که در تزیینات متقارن مشابه این نمونه دیده میشوند اشکال متداولی هستند که در جواهرات هند جنوبی یافت میشدند.
فیزیولوژی این پرندگان نشاندهندهی آن است که احتمالاً طوطی هستند. طوطیها نقشی رایج در نقاشیهای دکنی هستند.
ممکن است درگذشته گودی روی این حلقه، پرندهای جواهرنشان را در خود نگه میداشته یا با سنگ قیمتی پر میشده است. مرکز لوتوس شکل و پرندگان پشت به هم از عناصر مأنوس در هنر جنوب هند و دکن هستند. گلمیخ[4] در پایهی انگشتر از ویژگیهای انگشترهای عثمانی در اوایل قرن 14 بود.
قطر بخش نگین دان آن یک ممیز نه سانتیمتر و حداکثر قطر این انگشتر دو ممیز نه سانتیمتر است.
قمقمه مسافرتی یا فلاسک حجاج
اوایل قرن هفدهم میلادی
این فلاسک فلزی نمونهای از ظروف رایج در هند و اوایل دوران عثمانی در ترکیه است، که غالباً با چرم حیوانی ساخته میشدند. چهار حلقهی فلزی اطراف قمقمه احتمالاً جهت آویزان کردن ظرف کاربرد داشته است.
در نقاشیهای درباری دکن، تصاویری از ظروفی دیده میشود که شکلی مشابه با قمقمه فوق دارند تا این فرضیه تقویت شود که این نقاشیها بیانگر منشأ این اثر است.
این اثر برنجی ریختهگری شده، از هند شمالی یا دکن ( بهطور قطعی مشخص نیست.) بهدستآمده و ابعاد آن به شرح زیر است، ارتفاع اثر بیستوچهار ممیز چهار سانتیمتر، عرض آن بیستوچهار ممیز یک سانتیمتر است.
ظرف زینتی
مربوط به قرن هفدهم
این ظرف آب یک ظرف دوجداره با نام لوتا[5] است که دیوارهی خارجی آن، مشبک با نقوش گلوبته، بر ظرف مخروطی شکل درونی که درواقع مخزن آب است احاطه دارد و لبههای کنگرهدارش، دو دیواره را به هم متصل میکند .
شکل این ظرف با اطراف بدنه گرد و گردنهی کنگرهدارش به ساختار گیاهان تویزه دار از خانواده کدو اشاره دارد.
جنس این اثر و مادهی اولیهی لوتاها یکسان است .
این اثر برنزی در هند ساختهشده است و تکنیک آن ریختهگری با تزیینات مشبک است .
ارتفاع این اثر شانزده ممیز یک سانتیمتر است
محافظ دست ( دستانه یا ساعد بند)
قرن هجدهم میلادی
این پوشش محافظتی که با نام دستانه یا ساعد بند شناخته میشود در کشورهای هند، ایران و ترکیه مورداستفاده قرار میگرفت.
روکش منحنیای که از ساعد محافظت میکند به بخش دوم متصل میشود که روکشی کوتاهتر است و بااحتیاط بخش درونی مچ دست را پوشش میدهد. کتیبهها و کندهکاریها که شامل آیات قرآنی و دعای محبوب شیعیان معروف به نادِ علیاً (علی را صدا کن ) است به تزیینات طلا و تزیینات میخکوب مانند اضافهشده است .
مواد اولیه مورداستفاده در ساخت این دستکش شامل : فولاد، طلا، آلیاژ مس، پارچههای مخمل، ابریشم و کتان است .
طول این اثر پنجاهوسه ممیز سه سانتیمتر و عرض آن ده ممیز دو سانتیمتر است.
شمشیر
احتمالاً اواخر قرن 17 و اوایل18
جنوب هند احتمالاً دکن
ساختار ظاهری این شمشیر، برداشتی هندی از ذوالفقار علی (ع) و نام آن نیز ذوالفقار است. شکل انتهایی دستهی شمشیر و جای انگشتان، از ویژگیهای بارز مربوط تلوار[6] است. نقش دندانهدار و کنگرهای در لبههای تیغهی شمشیر میتواند برداشتی از فرم اصلی و تاریخی ذوالفقار باشد.
نام ذوالفقار برگرفته از کلمه (فقار) به معنی استخوانهای مهره و یا بریدگی است.
جنس این اثر از فولاد، آهن و نقره و طول آن هشتادوشش ممیز پنج سانتیمتر است اما اگر طول تیغه را بهتنهایی بسنجیم هفتادوچهار و نیم سانتیمتر است. وزن این اثر نهصد و شانزده گرم است .
ظرف لوله دار با آیات قرانی و نام امامان شیعه
قرن هفدهم
این شی یکی از دو نوع شناختهشدهی ظروف لوله دار عریض است. کتیبههای دورتادور بدنه شامل نام امامان شیعه است. کتیبههای دیگر قرانی و همچنین شکل لولهی این ظرف بیانکنندهی یک اعتقاد شیعی به دعای ناد علیا است.
این ظرف که از آلیاژ مس ساختهشده است از هند، گلکنده[7] و یا بیدر بهدستآمده است.
ارتفاع اثر سیزده سانتیمتر و عمق آن یازده و نیم سانتیمتر است.
خنجر
نیمهی دوم قرن هفدهم
هند.دکن
خنجرهایی با شکل سر حیوانات از ربع دوم قرن 17 در دورهی مغول رایج شدند. اسبها متداولترین نمونه و در ادامه نیلی گاو[8]ها، شیرها، ببرها، بزها و شترها بودند که معمولاً روی سنگ نفریت یشم، سنگ مار، مرمر و یا عاج کندهکاری میشد.
این خنجر نمونهای استثنایی است که دستهی آن بهطور یکپارچه از آهن ساختهشده است. یالهای شیر یادآور نسخهبرداری از کارهای نقره است. درگذشته گودی چشم شیر با جواهر پر میشد.
این اثر از جنس فولاد، آهن، نقره و آلیاژ مس است که 36 سانتیمتر ارتفاع، هشت ممیز سه سانتیمتر عرض و سیصد و شصتودو ممیز نه گرم وزن دارد.
شمشیر با غلاف. قرن19 یا 18. غلاف مربوط به قرن 19 ، شمشیر ، 1099هجری 1688 پس از میلاد .
این شمشیر با تیغه ایرانیِ ساختهشده در قرن هفدهم، دسته یشمیِ هندی ساختهشده در قرن هیجدهم، طلای جواهرنشان و برنج طلاکاری شده با شیوه هنر معاصر، احتمالاً به دست یک جواهرساز درباری ساختهشده است.
غلاف شمشیر اثری برجایمانده از قرنهای هیجدهم و نوزدهم و اثر ترکیه است ضمن اینکه تزئینات تیغه نیز هنر ترکیه است.
مهمترین اقدام تشریفاتی در واگذاری تاجوتخت یا هر مقامی به فرمانروایان اسلامی، اعطای شمشیر بهجای تاج سلطنت بود.
گفته میشود این شمشیر فوقالعاده تزیینی، در سال 1876 1876 جهت واگذاری مقام به سلطان مراد عثمانی پنجم(30 می تا 31 آگوست 1876)، دوباره بازسازی شد. سلطان مراد پنجم از اختلال عصبی رنج میبرد و به همین دلیل پس از مدت کوتاهی عزل شد و تا زمان مرگش در سال 1904 زندانی بود.
این شمشیر احتمالاً توسط یک جواهرساز درباری مونتاژ شد. در بالای غلاف، سنگ زمردی قرار داده شد که باز میشود و محفظهای مخفی را آشکار میکند که درونش یک سکهی طلاست که نام سلیمان، قدرتمندترین فرمانروای عثمانی قرن 16، بر روی آن حکشده و در سطح زیرین سنگ زمرد عبارت ( ماشاالله = اگر خدا بخواهد) حکاکی شده است.
پایهی قلیان همراه با تزیینات شعر و گل
این اثر نوعی پایه قلیان و متعلق به قرن هیجدهم از دکن است، تزیینات مورب توماری که همراه با ابیاتی به خط نستعلیق و با مضامینی در ستایش تنباکو در دورتادور آن دیده میشود، خاتمکاری از جنس برنج و نقره است. شعر بهکاررفته در تزیین، یازده بیت با آرایه ادبی جناس و با مفهوم آرامش بخشی ناشی از استعمال قلیان است.
کادرهای مورب که هر مصرع از شعر را در خود جایداده و با اشکالی از گیاهان تزیینشده است، به تذهیب نوشتههای دکنی شباهت دارد.
نکته قابلتوجه اینکه خاتمکاری خوشنویسی در آثار مربوط به بیدر بسیار کم است به همین دلیل این اثر یک اثر غیرمعمول به شمار میآید.
جنس این اثر از آلیاژ روی است که با ریختهگری ساختهشده و بر روی آن علاوه بر خاتمکاری، قلمزنی نیز کارشده است. این اثر 21 ممیز 9 سانتیمتر ارتفاع و 18 ممیز 4 سانتیمتر عمق دارد.
زره بالاتنه (چهار آینه)
اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19
این اثر زرهی که جنس غالب آن طلاست، اصطلاحاً زره چهارآینه خوانده میشود، این نوع زره متعلق به هند یا ایران است.
زره چهارآینه در دوران مغول بسیار استفاده میشد شامل 4 صفحه فلزی است که با لولاهایی به یکدیگر متصل شدهاند.
کتیبههای عربی این اثر غالباً آیاتی از قرآن کریم و اسماء و صفات الهی است، محتوای کلی آیات بهکاررفته در کتیبهها در وصف پروردگار، پاداش به بندگان نیکوکار و مجازات بیایمانان و بدکاران است.
چنانچه گفته شد جنس غالب اثر از طلاست اما در آن از نقره و پارچه نیز استفادهشده است.
آیه 35 سوره نور یکی از آیات بهکاررفته در تزیین این زره است : الله نور السماوات والأرض مثل نوره كمشكاة فيها مصباح المصباح في زجاجة الزجاجة كأنها كوكب دري يوقد من شجرة مباركة زيتونة لا شرقية ولا غربية يكاد زيتها يضيء ولو لم تمسسه نار نور على نور يهدي الله لنوره من يشاء ويضرب الله الأمثال للناس والله بكل شيء عليم.
ارتفاع بخش جلویی زره سیوسه، بخش پشتی آن سیونه ممیز سیوهفت، کنارهها بیستوچهار و نیم سانتیمتر و وزن آن 3163 گرم است.
سیخ فلزی، وسیلهای برای راندن فیل[9] (آنکس )
اواخر قرن 17 و اوایل قرن 18
از این وسیله بهعنوان ابزاری تشریفاتی است که از آن برای راندن فیلها استفاده میشد، میله و تیغهی قلاب شکل آن با تکنیک خاتمکاری به زیبایی تزیینشده است. تزیینات میله، شامل نقوش گلداری از اواخر دوران مغول است، به همین دلیل احتمال تعلق آن به دورانی که دکن بخشی از امپراتوری مغول بود بعید نیست.
در یک سمت از یخش قلاب مانند، کتیبهای فارسی وجود دارد که روی آن نوشتهشده ( شده از جان غلام علی فوجدار خان) که بدان معناست که فوجدار خان با تمام وجود و علاقه، بندهی علی شده است، این جمله بیانگر آن است که این وسیله متعلق به یک شیعهمذهب بود. این اثر که به دکن در هند تعلق دارد، از جنس فولاد یا آهنی است که با طلا و نقره خاتمکاری شده و طول آن 57 ممیز 8 سانتیمتر است.
سیخ یا ابزار راندن فیل (آنکس )
این ابزاری در دست فیلبانان بود که از نوکتیز و بخش قلاب مانند آن، برای راندن حیوان استفاده میکردند، گاه نیز بهعنوان ابزاری برای تشویق حیوان به انجام حرکتی خاص از آن بهره میگرفتند. بر روی تیغهی فولادین این اثر تصاویر موجودات خارقالعادهای نقش بسته است. در بخش برنجی انتهای میله نیز شکل حیوانی شبیه به سگ دیده میشود که از دهان یک ببر بیرون آمده است.
به نظر میرسد این ابزار که از فولاد و برنج ساختهشده است، به دلیل تزیینات پرزرقوبرقش، علاوه بر کاربرد در فیلبانی، یک ابزار تشریفاتی یا ابزاری برای تفاخر اجتماعی نیز کاربرد داشت. این ابزار فیلبانی با 40 ممیز ششدهم سانتیمتر به قرن هفدهم تعلق دارد.
خنجری معروف به پیش قبض[10] به همراه غلاف
اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19
اثر هندی- مغولی
این خنجر نوعی از تیزی خاص معروف به پیش قبض است که قابلیت نفوذش در زره آن را از خنجرهای دیگر متمایز میساخت، این نوع خنجر هند و ایرانی است و نامش نیز از زبان فارسی گرفتهشده است چون در زبان فارسی نیز به همین نام خوانده میشود.
یکطرف این خنجر و دقیقه از نقطهT مانند تا انتهای تیغه، صاف یا با انحنای روبهداخل است، این ابزار در قرون 18 و 19 در ایران و شمال هند وسیلهای کاربردی بود. برجستگی و شاخص بودن این اثر را میتوان در دسته آنکه از جنس یشم نفریت جواهرنشان است و در ظرافتکاریهای خاصی که در غلافش بهکاربرده شد تشخیص داد.
در ساخت این اثر از فولاد، نقره، طلا، چوب، یشم، یاقوت و مخمل استفادهشده است. این خنجر که به اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 تعلق دارد با غلاف 45 ممیز 2 دهم سانتیمتر و بدون غلاف 40 ممیز3 دهم سانتیمتر طول دارد. تیغه خنجر نیز 28 ممیز 6 دهم سانتیمتراست. خنجر بدون غلاف 518 ممیز 8 گرم و غلاف آن 121 ممیز 9 گرم وزن دارد.
کلاهخود، محافظ صورت
این کلاه و محافظ صورت اثری از قران 17-19 میلادی است، محافظ صورت مشبک این کلاه با نقشی از مار کبری مزین شده است، محافظ صورت بهگونهای طراحیشده است که مانعی برای بینایی نباشد و درعینحال از صورت محافظت کند.
عبارت (یا علی) در مرکز قرار دارد و اطراف آن با کتیبههایی تزیین و محصورشده که روی آنها عبارات ( هیچ جوانمردی جز علی نیست. هیچ شمشیری جز ذوالفقار نیست. از خداوند طلب یاری کن و سریعاً پیروز میدان شو.) نوشتهشده است.
در اسلام یکی از ویژگیهای تسلیحات یا پوششهای محافظتکننده، بهویژه محافظ نقاط آسیبپذیر و حساس، این است که نوشتههایی را در خود جایدادهاند.
جنس کلاهخود بالا، که از دکن به دست آمد، از طلا، فولاد و آلیاژ مس است.
این کلاه به همراه محافظ اطرافش 61 سانتیمتر بلندی دارد، عرض آن 23.5
و عمق کلاه 27 سانتیمتر است و 1394.8 گرم وزن دارد.
ظرف آب لوتای گنگ و یمونا
احتمالاً این ظرف آب مسی( لوتا ) بر مبنای مدلهای اولیهی قرن 17 هند ساخته شد که و به نظر میرسد الگوی شطرنجی آن برگرفته از تزیینات اولیهی هندو باشد. این اثر تأثیر هنر اسلامی بهویژه اهمیت الگوهای هندسی در هنر جهان اسلام را بازتاب میدهد.
در طراحی شطرنجی بخش پایین ظرف، مربعهایی با الگوی خشتی دیده میشود که این الگو در نوار بالایی شکم ظرف هم تکرار شده است.
هنر بهکارگیری برنج و مس با یکدیگر در یک شی که منحصر به هند است تکنیک گنگ و یمونا خوانده میشود و این نامگذاری نیز به دلیل رنگهای متضاد این دو رود[11] است.
این لوتا احتمالاً در تانجاوور[12] ساختهشده. این اثر هنری که چهارده سانتیمتر ارتفاع . دوازده ممیز هفت سانتیمتر عمق دارد، به قرن نوزده متعلق دارد.
شمشیر همراه با غلاف و کمربند
غلاف و کمربند مربوط به قرن 19 تیغهی شمشیر
همه اجزا مربوط به هند، تیغه مربوط به شمال هند
دستهی این شمشیر بر نقرهی میناکاری شده سوار شده است که سبک آن مرتبط با شمال هند – شهر لاکنو[13] واقع در قلمروی مغولی اوده[14] – است.
این تیغهی شمشیر نیز از فولاد بوتهای[15] (آبدیده شده) است که از فولادهای بسیار نادر به شمار میآید چراکه شامل نام سازندهی شمشیر، باقر مشهدی که یک ایرانی شمشیرساز در هند بود شناخته میشود، صفدر جنگ بهادر[16]، ایرانیای که از سال 1739 تا 1754 بهعنوان حاکم به منطقه اوده حکمرانی میکرد و از حامیان باقر مشهدی بود و تاریخ ساخت این شمشیر نیز به دوران فرمانروایی او بازمیگردد. درباره تعلق مکانی این شمشیر از جاییپور[17]، راجستان، لاکنو، اوتارپرادش[18] یادشده است.
جنس شمشیر آمیزهی از عاج، چوب، مخمل، فولاد، طلا، نقره، پارچه و مینا است.
بلندی شمشیر92.2 سانتیمتر، بلندی تیغه 78.1 و وزن آن 1011گرم بیانشده است.
در نزدیک دسته شمشیر عبارت «عمل مشهدي البشير» دیده میشود که بیانگر آن است که این اثر کاری از باقر مشهدی است. در نزدیک لبه تیغه نیز عبارت« مساعدة من الله والنصر العاجل» به معنی از خدا کمک بخواه و سریع پیروز شو به چشم می آید. در میانه این دو نوشته نیز تاریخ ساخت شمشیر به چشم می آید ، تاریخ مندرج در این بخش 1750-1751 پس از میلاد ( مصادف با 1164 هجری) است.
برای اطلاعات بیشتر دربارۀ هنر هند در دوران اسلامی اینجا کلیک کنید.
[1] از آثار داستانی مشهور ادبیات که در قرن هشت توسط ضیا الدین نخشبی تالیف شده است.
[2] Bidar : یک شهر در هند
[3] Deccan: بزرگترین فلات کشور هندوستان است و این بخش در آندرا پرادش قرار دارد. در گذشته به قسمت جنوبی شبهقاره هند دکن گفته میشد.
[4] نوعی بست و پیونددهنده که در عین کاربردی بودن آن، زینتبخش هم بود. گلمیخ در دربهای هنر ایرانی و همچنین در هند، شمال آفریقا و کشورهای عربی استفاده میشد. جنس آن درگذشته فلزی بوده است اما امروزه با متریال های دیگر ازجمله پلاستی نیز ساخته میشود. نمونهای دیگر از گلمیخ وجود دارد که در زیورآلات مورداستفاده است. این نوع بسیار ریز و ظریف است و بهصورت ی دکمه است. برای نمونه میتوان به دکمه مانندهایی که دستبندها با آن بسته میشوند اشاره کرد
[5] Lota: ظرفی بومی که از جنس مس و برنج است. این ظرف مخصوص حمل و نگهداری آب است و در هند به لوتا معروف است.
[6] Talwar: تلوار نوعی شمشیر دارای تیغهای پهن و قوسدار است، که وزن بالایی داشته و به همین علت تنها اشخاص نیرومند قادر به استفاده از آن بودند. این نوع شمشیر در مناطق مرکزی و جنوبی افغانستان مورداستفاده بوده است و اولین سازندگان آن مربوط به شبهقاره هند بودند.
[7] Golconda : یک شهر ویرانه همراه با دژی باستانی در شهر حیدرآباد واقع در ایالت آندرا پرادش است.
[8] Nilgai: این حیوان از بزرگترین بز گوزنهای آسیایی است و از رده گاو سانان بهحساب میآید. نیلی گاو در بخش شمالی هند بهوفور دیده میشود.
[9] برای هدایت و حرکت چهارپایانی مثل اسب از چوبها و سیخهایی استفاده میکنند. میلهای که در این بخش و قسمت بعدی شرح دادهشده تنها برای هدایت فیل یا دستور به فیل برای انجام یک رفتار خاص مورداستفاده بوده و وسیلهای مربوط به فیلبانان است. این میله در هندوستان با نام آنکس شناخته میشود. (Ankus)
[10] Pesh-kabz
[11] رودهای گنگ و یمونا
[12] Tanjavur
[13] Lucknow : این شهر پایتخت اوتار پرادش و همچنین به قسطنطنیهی هند مشهور است.
[14] Oudh : اوده منطقهای تاریخی در شمال هند است.
[15] فولادی که در کورهی دیگی و از راه گدازش آمیزههای پولادین به دست میآید و در ساخت ابزار برنده مانند چاقو، شمشیر، خنجر و… کاربرد دارد.
[16] Safdar jang bahadur: ابوالمنصور میرزا محمد مقیم علی خان که بیشتر با نام صفدر جنگ شناخته میشود از حاکمان شیعه در حکومت اود بوده .
[17] Jaipur: از شهرهای تاریخی هندوستان و همچنین مرکز ایالت راجستان است.
[18] Uttar Pradesh : به معنای ایالت شمالی است و همانطور که از نامش پیداست از ایالات شمالی هندوستان است. راجستان از سمت غرب در همسایگی این ایالت قرار دارد.
2 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
با سلام و خسته نباشید اطلاعاتی در مورد یک شی هندی میخاستم میتونم خصوصی صحبت کنم؟ ممنون و تشکر.
سلام و احترام فراوان
بله حتما ، بفرمایید