هند-معماری
معماری هند در دوران اسلامی
مسلمانان در دهه های نخستین سده دوم ه ق/ هشتم م. وارد شبه قاره هند و ایالت سند در دهانه رودخانه سند (که برای همیشه مسلمان باقی ماند) شدند. سلطان محمود غزنوی در فاصله سالهای ۳۸۰ ه ق/۱۰۰۱ م. و ۴۰۴ ه ق / ۱۰۲۶ م. برای استیلای مسلمانان در شمال هند، به چندین لشکرکشی دست یازید؛ اما مراکز عمده غزنویان، و به دنبال آنها غوریان، افغانستان بود و هند بیشتر منبع غارت و ثروت آنها برای ساخت و ساز مجموعه هایشان در افغانستان به حساب می آمد.
اما سنت آشکار معماری اسلامی هند در اواخر سده ششم ه ق/ دوازدهم م پدید آمد و آن زمانی بود که محمد بن سام، سلطان غوری خراسان، شمال هند را متصرف شد و فرمانده او قطب الدین ایبک دهلی را در جلگه غربی رود یَمونا (جُمنا) پایتخت خود کرد.
دهلی پایتخت چندین سلسله شد که بیشتر به سلطنتهای دهلی معروفاند و حکومت آنها تا اواسط سده دهم ه ق / شانزدهم م به درازا کشید و بعدها نیز پایتخت امپراتوران تیموری هند شد. دیری برنیامد که شهر دهلی به مرکز مهم معارف و فرهنگ اسلام تبدیل شد و در هنگام هجوم مغولان در سرزمینهای غربی، بسیاری از روشنفکران و فرهیختگان در آنجا پناه گرفتند.
اوج تحولات معماری سلطنتهای دهلی مسجد جامع پایتخت، معروف به مسجد قوت الاسلام بود که در دهه ۱۱۹۰، بلافاصله پس از فتوحات مسلمانان شروع شد و چشمگیرترین اثر این دوره قطب منار معروف در دهلی است که بیشتر قسمتهای آن در خلال سده هفتم و هشتم ه ق/ سیزدهم و چهاردهم م. بر روی صفه یک معبد قدیمی هندی برپا شد. نخستین عنصر این مجتمع مسجدی بر پایه پلان قدیمی ستوندار بود؛ ولی پایههای آن با شیوۀ محلی هندی ساختهشده است.
یک نمای پیشین در سال ۵۷۸ ه ق/۱۱۹۹ م. در سمت قبله صحن ساخته شد؛ بخصوص یک قوس ایوانی ایرانی که محدود به قوسهای کوچکتر است با استفاده از فن هندی کاربرد سنگ و با آرایشی پرمایه، که جز آرایه ایرانی چیز دیگری نیست، در آن ایجاد شد دومین عنصر قطب منار، منار معروف قطب الدین است. پایینترین بخش این بنای خارقالعاده، که امروزه ۷۳ متر ارتفاع دارد، بهاحتمال مربوط به سال ۵۹۸ ه ق/۱۲۰۲ م. است. این بنا هم از نوع ایرانی است که با فن کاربرد سنگ هندی برپاشده است.
معماری اسلامی در هند با ساخت مسجد قوت الاسلام و قطب منار، نخستین تجربهی تاریخی مسلمانان به شمار میرفت که بیشتر برگرفته از الگویی ترکیبی از معماری ایرانی- هندی بوده است.
سلسله خَلْجیها در سال ۶۸۹ ه ق/ م۱۲۹۰ جای که بازماند قطب الدین ایبک بودند، گرفت. علاءالدین محمد یکی از سلاطین این سلسله که خود را اسکندر ثانی مینامید و رؤیای ایجاد امپراتوری وسیعی را در سر میپروراند. او بارها هجوم مغولان را در شمال دفع و جنوب و مرکز هند را ضمیمه متصرفات خود کرد و غنائم گرانبهایی را که ازآنجا گردآورده بود صرف برنامه خود در مملکت کرد. او درصدد توسعه مسجد قوت الاسلام بود.
در صحن مسجد قوت اسلام بر روی دومین برج کارکردند و پایه این برج دو برابر قطر قطب منار بود و ۱۴۵ متر بلندی داشت. مرگ حامی آن موجب ناتمام ماندن کار آن شد.. از چهار دروازه عمده آنکه قرار بود در سمت شمال، شرق و جنوب مسجد ساخته شود فقط دروازه جنوبی به نام علائی دروازه برپاشده و علائی دروازه بنای مربع شکلی است. این دروازه در بیرون دیوار محوطه مسجد قرارگرفته است. رویه این بنا با سنگ قرمزرنگ است و نوارهای متباینی از مرمر سفید دارد و همگی اینها با اسلیمیها و کتیبهها به گونه کندهکاری تزیین یافته است.
سلطنت خَلْجیها پس از مرگ علاءالدین از رونق افتاد و ﺗُﻐﻠُﻘﯽ ها قرن 14 میلادی جای آنها را گرفتند. غازی محمد تغلق (سلطنت در ۱۳۲۰-۱۳۲۵) که نام و لقب غیاث الدین بر خود بست، شمار زیادی از هندویان را در کار حکومتی و نظامی شرکت داد، آرامگاه غیاثالدین در یک صحن نامنظم با حجرههایی در درون دیوارهای داخلی قرار دارد و در بردارندِ یک طبقه کوتاه مربعی با دیوارهایی به قطر ۲۵ سانتیمتر و ساقه گنبد کوتاه هشتضلعی و یک گنبد نیمکرهای چشمگیر با یک سر منارة پیازی شکل آرایه ای است. مقبره با شانزده متر در هر جانب از لاشه سنگ ساخته شده و روی آن را با ماسه سنگ قرمز و مرمر سفید پوشانده اند.
معماری تغلقيها نخستین معماری اسلامی هند است که در آن سعی شده عناصر بومی چون پایه ها، دیرکها و پایههای سهگوش و فنونی چون مهار گرما بهوسیله آب، با ویژگیهای معماری اسلامی جاهای دیگر همچون قوسها، طاقها و گنبدها، تلفیق یابد. تزیین منقور و زنده سطوح ایام پیشین طرد شد و بهجای آن حجم اشکال معماری پدید آمد و به همکاری سطوح و بهرهگیری محدود از رنگ تأکید شد.
شمار زیادی از آثار باقیمانده از انواع مختلف – مساجد، مقابر، مدارس، منابع و قلاع – نشان میدهد که حامیان و سازندگان این آثار آماده بودند تا اشكال جدید را تجربه و آنها را باهم ترکیب کنند. این دوره مملو از خلاقیت با مرگ فیروز شاه در سال ۱۳۸۸/ ۷۸۹ به پایان آمد. ده سالی از جنگهای خانگی بین مدعیان سلطنت شروع شد تا اینکه تیمور از راه رسید و شمال هند را درنوردید و در سال ۱۳۹۸ / ۸۰۰ دهلی را غارت کرد، ولی انقیاد حاکمان تغلقی مدت شانزده سال دیگر به درازا کشید.
تیموریان هند (سلطنت در ۹۳۳- ۱۲۷۵ از بزرگترین، غنیترین و طولانیترین سلسلههای اسلامی در حکومت هند برخوردار شدند. ثروت بیکران هند که معاصران خود در ایران و عثمانی را تحتالشعاع قرار داده بود، بیشتر از کشاورزی حاصل میشد، چون در این سرزمین پر آب شمار زیادی از محصولات کشاورزی قابلبرداشت وجود داشت که از مواد خوراکی گرفته تا کنف برای صنعت نساجی را شامل میشد. بابر (سلطنت در ۹۳۳- ۱۵۲۶ / ۹۳۷ -۱۵۳۰) مؤسس این سلسله یکی از ترکان جُغَتای (جَغَتای) بود که از طرف پدری نسب به تیمور و از طرف مادری به چنگیز خان داشت.
از آثار معماری امپراتوران تیموری نخستین ، بابر و همایون، چیزی باقی نمانده ولی نام بابر در رواج سبک معماری چهارباغ در هند پیوند خورده است.
بنایی که بهاحتمالزیاد از آنِ همایون است مقبره او در دهلی است که در زمان فرزندش اكبر پایان رسید. آرامگاه همایون در یک جلگه مسطح دهلی در نزدیکی سواحل رود جمنا، قرار گرفته است. مقبره همایون در مرکز یک باغ بزرگ (۳۴۸ مترمربع) است که انهار متقاطع و معابری آن را به ۳۶ مربع تقسیم میکند. مقبره بر روی یک کرسی بزرگ (۹۹ مترمربع) با ۵۶ حجره حاوی بیش از صد سنگقبر بود سطوح تخت و ترکیب دقیق ماسهسنگ قرمز و مرمر سفید در قابهای تخت، حالت باوقاری پدید آورده است.
در فضای وسطی اندرونی سنگقبر همایون قرار دارد؛ دوطبقه از اتاقکهای هشتضلعی که حاوی سنگقبر سایر اعضای خاندان همایون است، زوایا را پر میکند. این نوع نقشه که اغلب به فارسی به هشتبهشت شهرت داشت، در زمان تیموریان ایران به کار میرفت. طبق نوشته مورخ این دوره طراح مقبره، میرک میرزا غیاث یک معمار ایرانی بود که پیش از انجام این پروژه در هرات، بخارا و هند کارکرده بود.
اکبر در اساس در دهلی سلطنت میکرد ولی دو سال پس از جلوس پایتخت خود را به آگره (آگرا)، ۲۰۰ کیلومتری جنوب شرق انتقال داد. این شهر بهافتخار او اکبرآباد نامیده شد و بزرگترین شهر امپراتوری شد. اما ترکیب سنتهای متمایز معماری را میتوان در فتح پور سیکری پایتخت جدید اکبر و تأسیس در ۱۵۷۱/ ۹۷۹ مشاهده کرد.
مسجد جامع فتح پور سیکری Fatehpur Sikri از مساجد عظیم هند است و بنای مستطیلی سترگی است که بر بلندی سکویی قرارگرفته است. صحن وسیع وسطی آن (۹۵ در ۱۱۸ متر) با طاقگان چند گنبدی محصورشده است. ردیفی از کوشکهای گنبد بر روی نمازخانه در سمت غرب قرارگرفته است. یک ایوان دراز که گنبد شبستان را فرو پوشانده، نمای پیشین را بخشبندی کرده است. در محور شمالی – جنوبی آن یک دروازه سترگ (با ۳۴ متر بلندی) در دیوار به نام بلند دروازه قرار دارد که پلکانهای شیبداری از پایین بدان میپیوندد.
آرامگاه اکبر در سکندرا Sikandra همچون آرامگاه همایون در دهلی، در یک باغ وسیع با دیوارهای محصور قرارگرفته و انهاری آن را بخشبندی کرده است. در بالای سردر ماسهسنگی قرمز آن در سمت جنوب چهار مناره مرمری و مزین به مرمرهای سفید، خاکستری و سیاه ایجاد و در طرفین دروازه قابهایی با طرحهای هندسی و اسلیمیهای درشت گیاهی شبیه نقوش روی پارچهها تعبیهشده است.
چند بیت شعر فارسی در چهارچوب پیرامون قوس آن، این آرامگاه و باغ آن را با باغ بهشت مقايسه کرده است؛ طراح آن عبدالحق شیرازی است که بعدها لقب امانت خان گرفت و شماری از کتیبههای تاجمحل هم از کارهای اوست.
معماری تیموریان هند در زمان شاه جهان (سلطنت در ۱۶۲۸ – ۱۶۵۸) فرزند و جانشین جهانگیر که خود از هنرپروران پرشور امپراتوری تیموری هند بود، به اوج و نقطه کلاسیک خود دستیافت. در زمان او پلان بندی متمرکز جای خود را به تقارن دوجانبه داد و مجموعهای از قالبها معیار بندی و محدود شد. مثلاً قوس نوکتیز جناغی فراگیر شد و در رویه بندی بناها مرمر سفید یا گچبری زیبا جای ماسهسنگ سرخ را گرفت. این مصالح و مواد با ایجاد نقش برجسته و خاتمبندی رنگی جلوهای صیقل یافته و پرداختی پرورده پیدا کرد.
تاجمحل مقبرهای که شاه جهان به یادبود همسر محبوب خویش ممتاز محل ساخت معروفتر از مقبرهای است که برای پدرش برپا کرد؛ در حقیقت این عمارت یکی از عمارات پرآوازه جهان اسلام و یکی از شاخصترین دستساختهای بشر است. نیمرخ ممتاز این عمارت نظیر اهرام ثلاثه مصر، برج ایفل فرانسه و برج پیزای ایتالیا، نشانهای برای شبهقاره هند شده است.
کار این آرامگاه بلافاصله پس از مرگ نابهنگام ممتاز محل در سال ۱۶۳۱، شروع شد و در سال ۱۶۴۷ به اتمام رسید. در ساخت آن سه تن معمار درگیر بودند ولی احمد لاهوری بر کار دو تن دیگر یعنی عبدالکریم معمور خان و مَکرُمَت خان نظارت داشت. این آرامگاه با بهرهگیری از یک آرایش معیار، در یک باغ چهارجانبه بر پا شد ولی برخلاف نمونههای پیشین در وسط حیاط قرار نداشت بلکه در انتهای شمالی و بهموازات ساحل رود ایجاد شد و در مقابل، دروازه سترگی در سمت جنوب داشت.
مقبره و سکوی آن را از مرمر سفید صیقل یافتهای ساختهاند یعنی مواد بلور گونه و شفافی که تقابل شدیدی با ماسه قرمز مات بناهای پیرامون پدید آورده است. یک گنبد پیازی بزرگ روی یک ساقه بلندتری قرار دادهشده است کوشکهای کوچک در زوایای نزدیک به ساقه گنبد آورده شدهاند، اتاقهای هشتضلعی در زوایا سنجیدهتر به یکدیگر متصل شدهاند و چهار مناره بلند در چهار جانب عمارت قرارگرفته است.
این تصویر کاملاً متوازن در نهر آبی که باغ را بخشبندی میکند منعکس میشود و با شفافیت و کندهکاری مفصل مرمرها جلوهای دلانگیز مییابد. متن کتیبهها بیشتر از آیات قرآن است که بر مضامین اخروی، بهویژه روز رستاخیز، تأکید دارد و نشان میدهد که برنامه کتیبهنگاری آنکه از کارهای امانت خان است، بهطور ضمنی این پیام را از شکل و جای این آرامگاه به بیننده القا میکند: اینکه این آرامگاه تمثیلی از تصویر عرش الهی بر بالای باغهای بهشت در روز قیامت است.
یکی از بهترین نمونههای معماری متأخر تیموریان هند آرامگاه صفدار جُنگ بود که در سال اواسط قرن 18 میلادی در دهلی برای دومین نواب اوده ساخته شد. نوابها که از نژاد ایرانی بودند به خدمت تیموریان هند درآمدند؛ آنها در عرض ده سال فرماندار ایالت اوده شدند و در سال ۱۷۷۵ از مهمترین امیران شمال هند برشمرده میشدند.
این آرامگاه که تا حدودی شبیه آرامگاه همایون است آخرین نمونه برجسته معماری آرامگاهی تیموریان به شمار میرود و در یک باغ چهارجانبه محصور و با سکویی مشتمل بر بنایی از نوع هشتبهشت قرار دارد. تناسبات این الگو با توجه به زیباییشناسی جدید تغییریافته و در آن به عمودیت و کشیدگی گنبد کوچک نوک تیز و ساقه فشرده تأکید شده است. این عمارت از بیرون با قابهای کوچک ماسهسنگ قهوهای مایل به زرد و سرخ و مرمر سفید و از داخل با گچبری منقور تزیین یافته است.
برای اطلاعات بیشتر دربارۀ هند-معماری اینجا کلیک کنید.
منابع:
هنر و معماری اسلامی (1)- ریچارد اتینگهازن و الگ گرابر
هنر و معماری اسلامی(2)- شیلا بلر و جاناتان بلوم
برای خرید فایل PDF این مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید
6,000 تومانافزودن به سبد خرید