بهراستی نخستین انیماتور در جهان، نقاش بزی است که جلوهای از حرکت را به این موجود روی جام سفالی داده است و او را باید پدر یا مادر انیمیشن جهان نامید. این هنرمند ایرانی در پنج هزار سال پیش در شهر سوخته در استان سیستان و بلوچستان، بهجای بوم نقاشی از گردی سفال – که درحرکت و چرخش خود حرکت بز کوهی را تداعی میکند – بهخوبی استفاده کرده و کهنترین و اولین انیمیشن موجود در جهان را پدید آورده است.
در سال ۱۹۸۳ میلادی باستان شناسان ایتالیایی در شهر سوخته به هنگام کاوش در گوری ۵ هزارساله جامی را پیدا کردند که نقش یک بز همراه با تصویر یک درخت روی آن دیده میشد. این اثر در قالب گزارش حفاری گروه ایتالیایی در نشریهای خارجی به چاپ رسید.
سالها بعد منصور سجادی باستانشناس ایرانی، پس از بررسی این شیء دریافت که نقش موجود در آن برخلاف دیگر آثار بهدستآمده از محوطههای تاریخی شهر سوخته، تکراری هدفمند دارد؛ بهگونهای که حرکت بز بهسوی درخت را نشان میدهد. هنرمند نقاشی که جام سفالین را بوم نقاشی خود قرار داده، توانسته است در پنج حرکت بزی را طراحی کند که به سمت درخت حرکت و از برگ آن تغذیه میکند.
در دهه سی شمسی در ایران، خیابانهای تهران با نئون آشنا شده و شبهای تهران با نورهای رنگین، آذین میشوند و نقشهایی از رنگهای تند نئون بر درودیوار مینشینند و بر سردر سینماها و برفراز بامهای بلند شهر، حرکتی از نورهای تند، تماشاچی را به سینماها و مشتریها را به خرید کالا فرامیخواند. لالهزار مرکز تجمع این بازیهای نور میشود، از سادهترین نقشهای هندسی متحرک گرفته تا نمایش صحنههای کاملتر، مانند راه رفتن و غيره.
در دهه چهل بازهم نئونهای رنگین متحرک، شبها را از سکوت و سکون به هیاهوی رنگارنگ بازی نور میبرند. تعبیه هر نئون بر بامی یا سردری، شروع واقعی نقاشی متحرک در ایران است. حال، نقاشی بهجای آنکه بر کاغذ و طلق نقش بندد بر بومهای فلزی مینشیند و قلم و رنگ، همان لامپهای جیوه و تنگستن و نئون است. بازهم خطای باصره است و قريب هشت تا دوازده تصویر رنگی در هر ثانیه که چشم را میفریبد.
از میان افرادی که نئون کار میکردند. نام آشنا و معتبری مانند مرتضی ممیز با چند طرح نئون ازجمله نوشیدن کانادادرای بر بام بنایی در میدان فردوسی، در صدر پیشکسوتان گرافیک، تبلیغات و نقاشی متحرک میدرخشد.
در سالهای ۱۳۴۰-۱۳۳۵ شمسی در اداره کل فرهنگ و هنرهای زیبا (که بعداً وزارت فرهنگ و هنر شد و امروزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است) گروهی تشکیل شد از: اسفندیار احمدیه (نقاش کارگاه سرامیک)، جعفر تجارتچی (افسر نیروی هوایی و کاریکاتوریست)، پرویز اصانلو (فیلمبردار دورهدیده و کارگردان)، پطرس پالیان و اسدالله كفافی که هر پنج نفر از مؤسسان بخش انیمیشن وزارت فرهنگ و هنر بودند.
چندی بعد نصرتالله کریمی، کارگردان تحصیلکرده در چکسلواکی نیز به این گروه اضافه شد که با کمک چند دختر و پسر مستعد توانستند اولین فیلمهای کارتونی ایران را بنیانگذارند.
آغازکنندگان هر یک نقشی در پیشبرد انیمیشن داشتهاند که به فراخور آثارشان در تاریخ انیمیشن ایران معرفی میشوند. لازم به توضیح است که دسترسی به برخی از آنان یا کارهایشان مقدور نبوده یا اثری از کارهایشان باقی نمانده است.
اسفندیار احمدیه
وی در سال ۱۳۳۳ش در وزارت فرهنگ و هنر (اداره کل فرهنگ و هنر وقت) در قسمت سفال سازی و نقاشی روی سرامیک، کار هنری خود را آغاز کرد. پس از دو سال تجاربی را در کار عکاسی شروع کرد و بعد از چندی وارد بخش گرافیک همان اداره شد و با اولین گرافیستهای ایرانی مانند عباس توفيق و صادق بریرانی همکاری نمود.
درباره شروع کار انیمیشن ایران، احمدیه چنین میگوید:«همیشه دوست داشتم که بتوانم روی نقاشی کارتون کارکنم و فیلمی بسازم. البته من هیچ تخصصی در این رشته نداشتم ولی با
بهرهگیری از فکر و علاقه خود و مطالعاتی که در این زمینه داشتم، اولین نقاشی کارتون را به نام ملانصرالدین ساختم که موردتوجه رؤسای وقت اداره فرهنگ و هنر قرار گرفت و به من اجازه دادند تا ملانصرالدین را بهصورت نقاشی متحرک بسازم».
او در سال ۱۳۳۶ فیلم ملانصرالدین را با فیلمبرداری پطرس پالیان و با دوربین دستی و به طریق ۱۶ میلیمتری [1]با امکانات بسیار محدود و ناقص تهیه کرد.
در این مورد احمدیه میگوید: «به خاطرم میآید چهارپایه دوربین را از کارگران ساختمانی گرفتم و نقاشیها را روی زمین گذاشته و فیلم گرفتم. طول زمان فیلم دو ثانیه بود و چیزی شبیه انیمیشن»
در سال ۱۳۳۸ با بازگشت پرویز اصانلو از آمریکا، بخش انیمیشن در اداره کل فرهنگ و هنر وقت، پا گرفت و بهطور مستقل شروع به کارکرد. در این سال از جعفر تجارتچی دعوت شد و گروه انیمیشن تشکیلشده از پنج نفر نامبرده اولین فیلم خود را با نام قمر مصنوعی تهیه کردند. این فیلم به مدت دو دقیقه بود که کلیه طرحهای آن بهصورت مدادی تهیه شد.
در سال ۱۳۳۹ اولین فیلم رنگی نقاشی متحرک در ایران به نام موش و گربه به (طريقه ۱۶ میلیمتری) به مدت۴:۰۸ دقیقه به کارگردانی پرویز اصانلو ساخته شد که کلیه کارهای طراحی و رنگآمیزی آن توسط اسفندیار احمدیه انجام گرفت و به علت عدم وجود امکانات فنی لابراتوار فیلم، جهت ظهور و چاپ به انگلستان ارسال شد.
از سال ۱۳۴۱ به بعد، اسفندیار احمدیه فیلمهای خوشه گندم (۳۵ میلیمتری به مدت 7 دقیقه) و اردک حسود (به مدت ۶ دقیقه) را در واحد انیمیشن وزارت فرهنگ و هنر کارگردانی و طراحی کرد. با پیوستن نصرتالله کریمی به واحد انیمیشن فرهنگ و هنر در سال ۱۳۴۳، هفت فیلم انیمیشن با تکنیک های نقاشی متحرک، عروسکی و مقوایی در آن واحد ساخته شد که اسفندیار احمدیه در بیشتر آنها طراحی و نقاشی و یا گردانندگی عروسک را به عهده داشته است.
در سال ۱۳۵۵ اسفندیار احمدیه از کار در فرهنگ و هنر کناره گرفت و بازنشسته شد. او میگوید: «بعد از بازنشستگی مدت ۲۰ سال است که بهطور مداوم و قراردادی با سیمای جمهوری اسلامی ایران همکاری میکنم که این همکاری در زمینه آموزش به گروه انیمیشن و تهیه فیلمهای آموزشی و تبلیغاتی و تیتراژ برای تلویزیون بوده است و در ضمن باران شادی را هم به مدت دو سال با کارگردانی و طراحی خودم برای تلویزیون ساختهام که در فستیوال کودکان به نمایش گذاشته شد.
همچنین از سال ۶۴ با آقای بهروز یغماییان در زمینه تهیه فیلمهای کارتونی همکاری میکنم که طراحی با من و کارگردانی با ایشان است و حاصل همکاری ما فیلمهایی به نامهای وقتی بابا کوچک بود در ۱۳ قسمت و قصههای آشنا شامل هفت فیلم نقاشی متحرک جمعاً به مدت ۱۰ دقیقه (موش با اراده، لیلی حوضک، مرغ سرخ پا کوتاه، کدو قلقله زن، کی از همه پُر زورتره و…) است.
همچنین در گروه انیمیشن صداوسیما، فیلمهای آموزش الفبا در ۳۰ قسمت بهصورت نقاشی متحرک و فیلم مجموعهها را برای گروه کودک و میانپردههای «سازمان آب» و «خطرات گاز» را ساختهام و در ضمن گاهی بهعنوان استاد راهنما دانشجویان را یاری میکنم.
نصرتالله کریمی
وی در سال ۱۳۰۴ متولد شد و کار هنری را از سال ۱۳۱۹ در تئاتر تهران با عنوان بازیگر و طراح گریم آغاز کرد. در جستوجوی فن تئاتر عروسکی به اروپا سفر کرد، پس از تلاشی پیگیر به «پراگ» چکسلواکی راه برد و در سال ۱۳۳۲ شمسی در مدرسه عالی تئاتر عروسکی به شکل آزاد دست به تجربیاتی زد.
اتفاق کوچکی موجب تغییر جهت او از تئاتر عروسکی به سینمای عروسکی (انیمیشن) شد که شرح این ماجرا را از زبان خودش میشنویم: «روزی استاد بازیگری با عروسک، به شاگردان گفت: استاد “زِمان” یک فیلم با عروسکهای شیشهای ساخته و قرار است هفته آینده برای دیدن فیلم به استودیوی فیلمهای عروسکی استاد “ترنكا” برویم.
در روز موعود برای اولین بار فیلم عروسکی دیدم و از شدت هیجان شب تا صبح به خواب نرفتم. تازه آن شب فهمیدم که آنچه در جستوجویش هستم تئاتر عروسکی نیست، بلکه فیلم عروسکی است».
تمایل کریمی به تحصیل در زمینه فیلم عروسکی منجر به تحصیل در مدرسه سینمایی «فامو» چکسلواکی شد و پس از طی دوره پنجساله، از همان مدرسه فارغالتحصیل شد و در سال ۱۳۳۸ (۱۹۵۹م) تحت نظر آسیستان ترنکا تکنیک های فیلمهای عروسکی را آموخت و اولین فیلم کوتاه خود را به نام بیمه عمر در یک نسخه ۳۵ میلیمتری ساخت. پایاننامه او در این رشته، بخش کوتاه «۵ دقیقهای» از فیلم زندگی بود که بعدها بهعنوان مهمترین اثر کریمی در کارنامه انیمیشن او ثبت شد.
در سال ۱۳۴۳ به ایران بازگشت و در اداره هنرهای زیبای وقت، به سرپرستی کارگاه نقاشی متحرک گماشته شد. کریمی میگوید: «در آن زمان فقط یک انیماتور (اسفندیار احمدیه) در کارگاه هنرهای زیبا بود و آقای جعفر تجارتچی هم قبل از آمدن من از سرپرستی کارگاه استعفا داده بود».
کریمی با همکاری چند نفر آماتور اولین فیلم جدی انیمیشن خود را با پسزمینههای مینیاتور آغاز کرد. پروین تیموری نقاش فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبا (که چندی بعد همسر کریمی شد)، نصرتالله شیرازی (مینیاتورساز) و اسفندیار احمدیه (انیماتور) در این کار او را همراهی کردند. حاصل کار پس از سه سال کشمکش منجر به ساخت فیلم ۲۰ دقیقهای “زندگی” شد که در اولین جشن هنر شیراز در سال ۱۳۴۵ به نمایش درآمد.
کریمی در خلال تدارک فیلم مزبور، فیلمهای “پیدایش آتش” (بريدة مقوا)، “ملک جمشید” (بریده مقوا)، “باباکرم” (عروسکی مفصل دار)، “دل موش”، “پوست پلنگ” (نمایش عروسکی) را که ساخت فیلم “ملک جمشید” در «دومین فستیوال فیلمهای کودکان و نوجوانان» جایزه مدال نقره را برد.
او در سال ۱۳۴۵ از سمت خود در کارگاه نقاشی متحرک استعفا داد و به علت فقدان زمینه مناسب در کار انیمیشنسازی به سینمای حرفهای (فیلم زنده) روی آورد و همزمان سریال عروسکی آقای شاکی و سریال تلویزیونی پیوند را در سال ۱۳۴۶ آماده نمایش کرد، در همان سال دو فیلم کوتاه “تعصب” و “سلسله مراتب” را ساخت. در سال ۱۳۴۷ طی توافقی با فرهنگ و هنر سرپرستی کارگاه انیمیشن را مجدداً پذیرفت. با شروع حرکت جدیدی در
سینمای ایران که فیلمهایی چون گاو و قیصر طلیعهدار آن بودند، نصرتالله کریمی به جمع فیلمسازان و کارگردانان سینمای حرفهای پیوست و اولین فیلم سینمایی خود را به نام دزد و پاسبان برای پارس فیلم ساخت و متعاقباً فیلمهای درشکهچی (۱۳۴۹) و تختخواب سهنفره (۱۳۵۱) حاصل تلاشهای بعدی او بود.
در سال ۱۳۶۴ به دعوت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نمایش “میهمانان ناخوانده” را به صحنه آورد و بعدها از همان کار صحنهای، فیلم ساخت. همچنین در تهیه و ساخت فیلم انیمیشن همبازی با کانون پرورش فکری همکاری نمود. عمدهترین فعالیت کریمی بعد از یک دوره فترت، ساخت صورتکها و مجسمههای متعدد است که میتواند در فعالیتهای آینده او در زمینه کار عروسکی مفید باشد.
آغاز انیمیشن ایران در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که با پشتکار بنیانگذاران علاقهمند شکلگرفته بود، در سال ۱۳۴۴ دست به برگزاری جشنواره «بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان» زد. ولی کانون در ابتدا، نقشی جز برگزاری جشنواره نداشت و محصولی نیز جهت ارائه، تدارک ندیده بود. حال و هوای جشنواره و حرکت فیلمسازی برای کودکان در سطح جهانی، عدهای از دستاندرکاران را به راهاندازی بخش سینمایی در کانون ترغیب کرد.
کانون قبلاً با جذب هنرمندان گرافیست و نقاش، بخش نسبتاً فعالی در زمینه تصویرگری کتاب کودکان تشکیل داده بود که طبعاً با کمک دستاندرکاران همان بخش و جذب هنرمندان دیگر، موجب پیدایش یک حرکت جدی در زمینه نقاشی متحرک و سینمای کانون شد. این حرکت عمدتاً در زمینه انیمیشن ایران آغاز شد و سینمای زنده نیز ازنظر کیفیت تولید، تحتالشعاع نقاشی متحرک قرار گرفت. با تلاش و پشتکار چند گرافیست، اولین فیلمهای انیمیشن تولید شد و در سال ۱۳۴۹ به «پنجمین جشنواره بینالمللی کودکان و نوجوانان» راه یافت.
در سال ۱۳۴۸ مرکز سینمایی کانون، اقدام به اعزام نورالدین زرین کلک (نقاش و گرافیست) به بلژیک نمود تا پس از کسب تخصص لازم، بتواند بخش انیمیشن کانون را فعالتر نماید. اولین فیلمهای انیمیشن ایران بهوسیله زندهیاد آراپیک باغداساریان و فرشید مثقالی ساخته شد. پیدایش یک حرکت زنده و جاندار در زمینه پیدایش نقاشی متحرک، آغازی جدی برای انیمیشن بهعنوان شاخهای از سینما نیز به شمار میرود.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با نمایش اولین فیلمهای زنده و بهخصوص انیمیشن در «جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان و همچنین شرکت دادن فیلمهای خود در جشنوارههای بینالمللی دیگر، توانست بهعنوان مرکزی فعال و جوان توجه محافل بینالمللی فیلمسازی انیمیشن و همچنین هیئتداوران جشنوارهها را به خود جلب نماید.
در سال ۱۳۴۹، در جریان برگزاری «پنجمین فستیوال بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان»، مجسمه طلایی فستیوال، طی قرائت بیانیه هیئتداوران که آغاز درخشان مرکز سینمایی کانون را اعلام میداشت، به کانون اهدا گردید. اقدام مؤثر بعدی کانون، در زمینه فیلم و سینما، تدارک آرشیو فیلم در سال ۱۳۴۹ بود که تعداد قابلتوجهی از فیلمهای باارزش را در زمینه سینمای زنده و انیمیشن خریداری کرد که ضمن نمایش عمومی، دستمایه اصلی کارگردانان فیلم انیمیشن نیز قرار گرفت.
نورالدین زرین کلک که ازجمله هنرمندان گرافیست و نقاش در بخش گرافیک کانون بود، پس از برگزاری جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان و آشنایی با فیلمسازان و هنرمندان میهمان، در سال ۱۳۴۸ جهت آموزش فیلمسازی انیمیشن به بلژیک اعزام شد. وی در گفتوگویی با مسعود مهرابیا تاریخچه کوتاهی از فعالیتهای کانون را چنین نقل میکند: «یکی دو سال بعد از تأسیس کانون پرورش فکری، مرکز سینمایی کانون در یک اتاق، آغاز به کارکرد.
در آن زمان فعالیت اصلی کانون روی تهیه کتاب برای کودکان متمرکز بود. علت اصلی تأسیس مرکز سینمایی هم به دلیل ارتباطی بود که کانون با نویسندگان و بهخصوص با نقاشان کتابهای کودکان داشت. فکر ساختن فیلم نقاشی متحرک مبدأ کار فیلمسازی در کانون بود. با امکانات و وسایل محدودی که فراهم شد، نقاشان کتابهای کودکان، تجربه در زمینه فیلمهای نقاشی متحرک را شروع کردند.
از این افراد میشود آقایان آراپیک باغداساریان و فرشید مثقالی را نام برد که از اولینها هستند. همزمان با این کار، برگزاری فستیوال فیلمهای کودکان و نوجوانان نیز که بهوسیله کانون صورت میگرفت، در جریان بود. ازاینجهت با تنی چند از فیلمسازان میهمان خارجی مذاکره شد تا شخصی به یکی از کشورها برود و دوره آموزشی فیلمسازی نقاشی متحرک را طی کند. چنین بود که مرا برای این منظور به بلژیک مأمور کردند تا در آکادمی هنرهای زیبای شهر گان این رشته را آموزش ببینم.»
کارنامه هنری فیلمسازان انیمیشن ایران در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به علت اینکه کانون پرورش فکری بیشترین تأثیر را در پیشبرد رشد و شکوفایی انیمیشن در ایران داشته، جای آن دارد که به معرفی و بررسی آثار افرادی که فیلمهای خود را در این مرکز ساختهاند، بپردازیم.
به این منظور از هنرمندانی چون: «نورالدین زرین کلک» به خاطر تحصیلات دانشگاهی، کوشش و فعالیت بسیار در گسترش درست و حرفهای این شاخه از هنر، کفایت هنری و کاردانی، کمیت آثار، موفقیتهای بینالمللی و مطرح بودن بهعنوان شخص اول این حرفه، تاکنون؛ «فرشید مثقالی» به خاطر دیدگاه تازه هنری، طراحی قوی، کیفیت و جستوجوی گرافیکی در سینمای انیمیشن، موفقیتهای بینالمللی و کمیت آثارش؛ «علیاکبر صادقی» به خاطر کیفیت خاص استفاده از فرمهای بومی در آثارش که شیوه مشخصی را برای او ایجاد کرد.
نورالدین زرین کلک
وی متولد ۱۳۱۶، فارغالتحصیل رشته انیمیشن آکادمی هنرهای زیبای گان بلژیک و دوره فیلم عروسکی در استودیوی «ژیری ترانکا» (پراگ چکسلواکی)، کار هنری خود را از دهه سی، در زمینه مصورسازی و کاریکاتور آغاز کرد.
سپس به تألیف و تصویرسازی کتابهای ایران مسیر کاروانها، افسانه سیمرغ، امیر حمزه، کلاغها، زال و سیمرغ، قصه گلهای قالی، نوروزها و بادبادکها، قصههای فولکلور آسیا، زال و رودابه، کورش شاه، قصه کرم ابریشم، وقتیکه بچه بودم و آ اول الفباست پرداخت.
فیلمهای تداعی، اتلمتل، دنیای دیوانه دیوانه دیوانه (برنده شش جایزه بینالمللی)، امیر حمزه دلدار و گور دلگیر، راهی به همسایه (با تکنیک پیکسیلیشن)، چشمتنگ دنیادار و ابرقدرتها، سندباد (محصول مشترک فنلاند و آمریکا، نیمهتمام) – قصه گلهای قالی – دو فیلم کوتاه یکدقیقهای و ۳۰ ثانیهای حاصل سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۷۶ اوست.
از دیگر فعالیتهای آموزشی فرهنگی وی میتوان چنین یادکرد: بنیانگذار و استاد رشته نقاشی متحرک در مرکز تجربیات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، بنیانگذار و استاد دوره کارشناسی ارشد انیمیشن در دانشگاه فارابی، تدریس در دانشگاه تهران، دانشکده صداوسیما و دانشکده سینما تئاتر، عضویت در هیئتمدیره آسیفای بینالمللی و آسیفای ایران، تألیف و تصویرسازی کتابهای کودکان و نوجوانان، ترجمه و تنظیم کتاب تمرینهایی در نقاشی متحرک نوشته پرستون بلر و مدیریت «جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان»، عضو هیئتداوران جشنواره آنسی ۱۹۹۳.
فرشید مثقالی
وی متولد سال ۱۳۲۲ و فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشته نقاشی است. او کار خود را با تصویرگری آغاز و در سال ۱۳۴۶ با کانون پرورش فکری شروع به همکاری نمود و کتابهای جمشید شاه، قهرمان ، ماهی سیاه کوچولو و آرش کمانگیر، جوایز ارزندهای کسب نمودهاند. فرشید مثقالی نیز یکی از اولین کسانی است که انیمیشن را در کانون پرورش فکری باتجربه شخصی شروع کرد.
برخی از آثار فرشید مثقالی در جشنوارههای داخلی و خارجی موفقیتهایی را به دست آوردهاند. ازجمله: فیلم پسر و ساز، و سوءتفاهم، دوباره نگاه کن، کرم خیلی خیلی خوب، شهر خاکستری، از جهات مختلف، یک قطره خون، یک قطره نفت و چرا و چطورها (كبريت، قلم، میخ او پیچ، لیوان) از دیگر فیلمهای اوست که از این میان چرا و چطورها جنبه آموزشی دارند. و یک قطره خون، یک قطره نفت، دارای ارزش گرافیکی بسیار درخشانی است.
علیاکبر صادقی
علیاکبر صادقی متولد ۱۳۱۶ و فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است تصویرگری کتابهای متعدد و شرکت در نمایشگاههای نقاشی گروهی و فردی، بخشی از کارنامه هنری اوست. صادقی اولین فیلم خود را در سال ۱۳۴۸ بانام هفت شهر با قصهای از زندهیاد فیروز شیروانلو شروع کرد.
وی از شروع فعالیت خود اینگونه یاد میکند. در آغاز فعالیت فیلمسازی، هیچ تجربهای در این کار نداشتم حتی دوربین فیلمبرداری انیمیشن را هم هنوز ندیده بودم. ولی فیلمهای بعدیام بامطالعه کوتاهی که در زمینه فیلمسازی انیمیشن کردم، تقریباً موفق بود.
صادقی در مورد تکنیک و بیان فیلمهایش، معتقد به نوگرایی و نیز ارائه ویژگیهای فرهنگ ایرانی است. وی میگوید: «فیلمهایم با تکنیک و طرحهای ایرانی ساختهشده و فکر میکنم اگر حتی نامی از کشور سازنده فیلم در تیتراژ آن نباشد، بیننده میتواند حدس بزند فیلم در کجا ساختهشده است. یا درجایی دیگر از همان اظهارنظر میگوید:
در فیلم من آنم که … حرکات پهلوانی و زورخانهای و در فیلم ملک خورشید حرکات یا حالات عاشقانه، خیلی ایرانی و عامیانه شده است. هیچوقت سعی نمیکردم که حرکات، خیلی والت دیزنی وار باشد و همین روش در فستیوالها موردتوجه قرار میگرفت.
فیلمهای انیمیشن گلباران، زال و سیمرغ و رخ را نیز میتوان در کارنامه سینمایی صادقی دید. وی یکی از فیلمسازان مطرح انیمیشن ایران در عرصه بینالمللی بوده است و جوایز متعددی که نصیب فیلمهای او شده خود گواهی بر این مدعاست.
منابع:
محمدرضا رئوفی– نخستین پویانمایی جهان در شهر سوخته– نشریه کتاب ماه علوم وفنون-آبان 1387- شماره 107
مهین جواهریان– تاریخچه انیمیشن ایران– دفتر پژوهشهای فرهنگی- تهران 1378
[1] این فیلم ها در سال 1923 به بازار آمدند و بیش از همه ، فیلم سازان آماتور را به عنوان مشتری در نظر داشتند ، زیرا هم ارزان بودند و هم کار با آنها آسان بود ، اما از طرفی ، چون امکانات قابل توجهی داشتند در فیلم سازی حرفه ای نیز مورد توجه قرار گرفتند.
برای خرید فایل PDF این مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید
6,000 تومانافزودن به سبد خرید