بررسی آثار منسوب به سلطان محمد

حنانه ندرلو

مائده مهدیون

 

چکیده

در تاریخ هنر ایران یکی از مهمترین و شگفت انگیز ترین هنرها قطعا نگارگری است. در طول تاریخ نگارگری ایرانی که نمود شکوه و عظمت ایران است مکاتب و نقاشان نام آور بسیاری وجود دارند که هرکدام آثاری خارق العاده آفریده اند. یکی از این نقاشان نام آور که در زمان خودش از احترام ویژه ای برخوردار بود، نظام الدین سلطان محمد تبریزی است که از هنرمندان بزرگ مکتب تبریز دو صفوی و پیش از آن ترکمانان بود ، حال آنچه که همیشه مورد بحث و بررسی و مضمون پژوهش ها بوده ، بررسی نگارگری های ایرانی از منظر رنگ شناسی و توصیف و سبک هنرمندان بوده ، از همین حیث در این پژوهش به دغدغه بررسی آثار سلطان محمد و مسئله این که هنرمند نگارگر در مصور نمودن مضامین چندگانه چه تمهیداتی را در نظر گرفته و شاخصه های بصری آثار سلطان محمد  چگونه است؟ واینکه آثار رقم دار او از جهت مبانی بصری چگونه است؟ پرداخته شده است و به همین جهت به زندگی هنری سلطان محمد و مکاتب او پرداخته شده ، آثار منسوب به او از نظر ترکیب بندی و رنگ و ویژگی ای ظاهری مورد بررسی قرار گرفته اند.

و در این پژوهش که روش توصیفی تحلیلی به کار گرفته شده ، به بررسی آثاری از شاهنامه شاه طهماسبی و خمسه نظامی و دیوان حافظ و نگاره های مهمی همچون بارگاه کیومرث و معراج پیامبر و… پرداخته شده است. و آثار نگارگری سلطان محمد و جزئی نگری او و استفاده از عناصر گوناگون در آثارش بیان شده.

 

واژگان کلیدی:

سلطان محمد/ نگارگری/ صفویه/ مکتب تبریز دو/ مکتب ترکمانان

 

بررسی آثار منسوب به سلطان محمد

در تاریخ هنر ایران نقاشان بزرگی وجود دارند ولی تعداد محدودی از آن ها در طول زندگیشان به تربیت شاگرد پرداخته اند و یا بنیانگذار مکتبی بوده اند. نظام الدین سلطان محمد تبریزی یکی از این نقاشان نام آور است.وی در زمان خودش از احترام ویژه ای برخوردار بود و از هنرمندان بزرگ مکتب تبریز دوم در عهد صفوی به شمار می رفت. از جمله شاگردانی که در منابع نام آنها آورده شده و سلطان محمد بع تربیت آنها پرداخته می توان به شاه طهماسب، میرزاعلی، محمدی، میرزین العابدین تبریزی، برجعلی اردبیلی، قاضی احمد و حسین قزوینی اشاره کرد.(کریم کریم اف، 14:1358)  در سلسله صفویان با سرپرستی و حکومت شاهان با فرهنگ و هنر دوستی مثل شاه اسماعیل و پسرش شاه طهماسب زمینه لازم جهت پیشرفت تمدن و هنر های ظریفه فراهم شد. آن ها علاوه بر حمایت هنرمندان و دانشمندان از آن ها قدردنی هم می کردند. (همان) 

شاه طهماسب هم مانند پدرش شاه اسماعیل برای هنر ارزش والائی قائل بودو از طفولیت به نقاشی پرداخته بود. زمان حکومت شاه اسماعیل و بعد از آن فرزندش شاه طهماسب در کتابخانه شاهی با مدیریت استاد بی مثال سلطان محمد هنرمندان نقاشی چون آقامیرک اصفهانی، میر مصور و پسرش میرسیدعلی، میرزاعلی پسر خود سلطان محمد، دوست محمدومظفرعلی و بسیاری نقاش با استعداد دیگر و خوشنویسانی چون شاه محمود نیشابوری و شیخ محمد مشغول به کار بودند. (همان)

 

زندگینامه و آثار سلطان محمد

سلطان محمد از اهالی تبریز بود و بیشتر ایام زندگی خود را در تبریز گذراند. صاحب گلستان هنر او را از اهالی دارالسلطنه تبریز میداند که روش قزلباشی را در نگارگری ایران بهتر از دیگران ساخته بود و وفات او را نیز در تبریز نوشته است. (یعقوب آژند، 37:1394) سلطان محمد در نقاشی و تصویرگری حق استادی به گردن شاه طهماسب داشت و شاه هم به او و بهزاد علاقه و عنایت ویژه ای داشت. (همان) از سخنان بوداق منشی قزوینی پیداست که هنگامی که طهماسب میرزا به حکومت هرات برگزیده شد سلطان محمد هم در کنار او بود و در هرات نقاشی را به او آموخت. (همان)

از نوشته های دوست محمد گواشانی پیداست که سلطان محمد در دهه های 920 و930 ه.ق در اوج هنری فعالیت خویش بوده و یکی از نگارگران برجسته کارگاه هنری شاه طهماسب بوده است. تاریخ فوت او معلوم نیست ولی پس از فوت در کنار بهزاد و کمال خجندی (متوفی 802 ه.ق) شاعر معروف ، در باغ کمال تبریز به خاک سپرده شده است، فرزند او مولانا میرزاعلی هم در فن نقاشی و تصویر و چهره گشایی نظیر نداشت و او نیز در همان ایام در کارگاه هنری کتابخانه شاه طهماسب حضور داشت. (همان) به طور کلی می توان گفت که سلطان محمد در زمان خودش در دو مکتب ترکمانان و تبریز دوم فعالیت داشت.

و اما از آثار شاخص و ماندگار این استاد بی بدیل میتوان به نگاره مجلس کیومرث که برای شاه طهماسب اول خلق شده بود اشاره کرد. که در وصف این نگاره و سلطان محمد نقاش و خوشنویس بزرگی چون دوست محمد هم در کتاب تذکره ((حالات هنروران)) چنین گفته: «استاد یگانه نظام الدین سلطان محمد است. وی در زمان خود همتا و مانندی نداشته است. در یکی از آثاری که وی برتی شاه طهماسب خلق کرده است، انسانها که ملبس به پوست پلنگ هستند آنچنان ماهرانه قلم زده شده اند که این صحنه ها موجب رشک جسورترین نقاشان است و آنان را به غبطه وا می دارد تا در مقابل عظمت قلم استاد سر تعظیم فرود آوردند.» (کریم کریم اف ،15:1385)

از هم آمیزی سنت های تبریز و هرات سبک اصیل و کاملی به وجود آمد که درخشان ترین نمود های آن را در شاهنامه طهماسبی و نسخه مهم دیگری به نام خمسه طهماسبی می توان دید و در این اثر به نظر می رسد که سلطان محمد نقش ویژه ای در این تلفیق داشته که یکی از نگاره های او در شاهنامه ؛ نگاره بارگاه کیومرث را نشان میدهد که در نقطه اوج میان دو سنت جای دارد. این مجلس همان «موضع پلنگ پوشان است که شیمردان بیشه تصویر و پلنگان و نهنگان کارخانه تحریر، از نیش قلمش دل ریش و از حیرت صورتش در پیش ان.» جهانی رنگارنگ، پرتپش و رمز آمیز که در آن حتی صخره ها نیز جان گرفته اند. سلطان محمد در این نگاره و دیگر آثارش توانسته است به طرزی استادانه خیال پردازی ترکمنی و واقع گرایی بهزاد را در هم آمیزد. (پاکباز رویین، 91:1390)

 

مکاتب او

مکتب ترکمانان:

زندگی هنری سلطان محمد را می توان به دو مقطع تقسیم کرد؛ مقطع اول که پیوند های او را با نقاشی پیش از صفویان نشان می دهد. بعضی از این پیوند ها را می توان در نقاشی ها و نگاره های شاهنامه شاه طهماسبی مشاهده کرد. شواهد اصلی مقطع دوم زندگی هنری او در نگاره های دیوان حافظ جمع شده است. (یعقوب آژند، 41:1394)

در طی حملات مغول ها، گروه هایی که از محدوده ی خوارزم به آسیای غربی آمده و ساکن و ه تدریج قدرتمند شده بودند، با مرگ ابوسعید ایلخانی(716-736 هجری)، به تصرف در سرزمین های اطراف خود پرداختند. مشهورترین این طوایف چادرنشین، دو طایفه ی قراقویونلو(782-873 هجری) و آق قویونلو (823-920 هجری )بودند

آن ها پس از درگذشت تیمورو در طول حکومت تیموریان، سرزمین های وسیعی از جمله تبریز، شیراز، اصفهان، بغداد و غیره را به تصرف خود درآوردند. با درگذشت شاهرخ در سال 850 هجری، ایران بزرگ به دست ترکمنان به دو قسمت غربی و شرقی تقسیم شد. غرب ایران از جمله عراق و تبریز، تحت سلطه ی حکومت قراقویونلوها قرار گرفت. در سال 793 هجری قرایوسف قراقویونلو تبریز را به تصرف خود درآورد. در این ایام تبریز در طول نزدیک به سه دهه حکومت جهانشاه(839-872 هجری) فرزند قرایوسف، به اوج شکوفایی خود رسید. او از جمله مهم ترین و مشهور ترین اُمرای قراقویونلو است. جهانشاه مردی شاعر  و هنر دوست و با ذوق بود و دولت قراقویونلو را به اوج عظمت و وسعت رساند. (خزایی محمد، 65:1398)

به طور کلی درباره سلطان محمد میتوان گفتکه وی از اهالی تبریز بوده است . به نظر می رسد که او مراحل نخستین زندگی هنری خود را در دربار سلطان یعقوب آق قویونلو می گذراند و در کنار شیخی یعقوبی درویش محمد و استادان دیگر در کارگاه هنری دربار تبریز مشغول کار می شود ، هنگامی که شاه اسماعیل صفوی در سال 906 ه.ق تبریز را از دست آق قویونلو ها میگیرد و مواریث هنری آنها و از جمله نسخ نفیس کتابخانه سلطنتی را فراچنگ میآورد سلطان محمد را نیز که در این کتابخانه کار می کرده به خدمت خود درمی آورد. (یعقوب آژند،41:1394)

سلطان محمد در این ایام چون در مرحله پختگی هنر خود بوده از قرار معلوم در صدر کارگاه هنری شاه اسماعیل قرار می گیرد ، او در این زمان در چندین پروژه ی هنری شرکت میکند و در نگارگری خمسه نظامی سال 885 ه.ق که ناتمام ماند ، به دست شاه اسماعیل افتاده بود مشارکت میکند. (همان)

 

مکتب تبریز دو

شاه اسماعیل در سال 916 ه.ق هرات را تصرف میکند و تمامی مایملک هنری هرات از جمله هنرمندان آن در اختیار وی قرار میگیرد. او در سال 921 ه.ق فرزند دوساله اش طهماسب میرزا را همراه اتابک او به حکومت هرات برمیگزیند و شماری از هنرمندان را مامور تعلیم هنر به او می کند ، یکی از این هنرمندان سلطان محمد بود و بعضی از هنرپژوهان را اعتقاد بر این است که سلطان محمد برای تعلیم طهماسب میرزا مدتی را به هرات سفر می کند و در آنجا در کنار هنرمندان بزرگ مکتب هرات همچون کمال الدین بهزاد، آقامیرک، میر مصورو شاه محمود نیشابوری و… به تعلیم نقاشی به طهماسب میرزا می پردازد. (یعقوب آژند،40:1394)

سلطان محمد پیش از سال 930 ه.ق و شروع سلطنت شاه طهماسب ، در کتاب آرایی و نگارگری آثاری چون مثنوی جمال و جلال محمد آصفی، کلیات میر علیشیر نواییمثنوی گوی و چوگان (حالنامه) عارفی مشارکت دارد و اعتقاد بر این است که این آثار تحت نظر او اجرا شده است. (همان) هنرپژوهان معتقدند که مقدمات پروژه شاهنامه طهماسبی را خود شاه اسماعیل فراهم ساخت وشاهنامه ای را که پیش تر دستور اجرای آن را داده بود و نگاره رستم در خواب از آن دست است، ناتمام گذاشت و دستور داد به افتخار فرزندش طهماسب میرزا که در سال 928 ه.ق به تبریز بازگشته بود، شاهنامه یاد شده کتاب آرایی شود. سلطان محمد در زمان شاه طهماسب در کنار بهزاد و آقامیرک از هنرمندان مقرب و ورد عنایت دربار بود. (همان)

در سال های 946-949 ه.ق یک پروژه عظیم دیگر برای شاه طهماسب تدارک دیده شد و آن هم خمسه نظامی بود که امروزه متعلق به کتابخانه ی بریتانیا در لندن است. در نگاره های این نسخه رقم سلطان محمد ثبت است. یکی از نگاره های آن معراج پیامبر است که اوج کمال نگارگری دوره صفوی را نشان می دهد. (همان)

 

آثار رقم دار سلطان محمد

دو نگاره از سلطان محمد در بردارنده ی رقم اوست، یکی جشن عید در دیوان حافظ است که در آن ” رقم سلطان محمد عراقی ” نقش بسته است.در این نگاره شاهزاده ای بر تخت جلوس کرده و ملازمان در اطراف او گرد آمده اند و مشغول عیش و نوشند؛ دومین نگاره رقم دار او باز در دیوان حافظ است و در آن “عمل سلطان محمد عراقی” رقم خورده است. در این نگاره نیز مجلس جشن و سروری تصویر شده است و معروف به نگاره مستی لاهوتی و مستی ناسوتی است و بر پایه شعر : گرفته ساغر عشرت فرشته رحمت/ ز جرعه بر رخ حور و پری گلاب زده، کشیده شده است. سلطام محمد دیوان حافظ را در بین سال های 937 و 939 ه.ق برای سام میرزا شاهزاده صفوی کار کرد.(محفوظ در موزه متروپولیتن، نیویورک و موزه ی سکلر در ماساچوست و موزه هنری فاگ، هاروارد) (یعقوب آژند،38:1394)

از آثار موثق سلطان محمد به غیر از نگاره های دیوان حافظ، در شاهنامه ی شاه طهماسبی آمده که در حدود سال های 930 و 935 ه.ق آنها را کار کرده است. از نگاره های او در این شاهنامه پیداست که سلطان محمد کاملا با سنت نگارگری مجالس شاهنامه آشنا بوده و در آنها از این سنت بهره گرفت است. شاید بهترین نمونه از نگاره های او ، نگاره ی بارگاه کیومرث باشد که در آن ترکیب بندی در حد عالی قرار دارد و روایت، سلیس شفاف و روانکاوانه است . پیکربندی های او در نگاره های شاهنامه و حتی دیوان حافظ پیچیده و متنوع است و رنگ بندی او به خصوص رنگ های قرمز، زرد، آبی و سبز با نظمی چشمگیر صورت گرفته است. گرچه سلطان محمد آثار دیگر خود را رقم نزده، ولی از ویژگی های یادشده نگاره های او میتوان به آثار او پی برد. (همان)

بررسی بصری آثار منسوب به سلطان محمد

1.بارگاه کیومرث: شاهنامه شاه طهماسبی (1537 م/944 ه.ق) موزه متروپولیتن نیویورک.

وقتی به کلیات این اثر می نگریم، این نگارگری شبیه یک نقاشی منظره ست. منظره ای که در آن اتفاقاتی در جریان است. طبق مطالعه من از این اثر ؛ کیومرث، فرزندش سیامک و نوه اش هوشنگ در مرکز تصویر قرار دارند و جزئی از کل این نقاشی منظره به شمار می آیند. شعر ها رد این اثر در کادر هایی کوچک در بالای صفحه وپایین صفحه قرار گرفته اند و شعر ها بدین صورن هستند: چو آمد ببرج حمل آفتاب/ جهان گشت با فرو آیین و آب. بتابید ازان سان ببرج بره/که گیتی جوان شد ازو یکسره. کیومرث چو شد جهان کدخدای/ نخستین بکوه اندرون داشت جا.

از نظر من این نقاشی میتواند بیانگر فصل بهار باشد، به دلیل استفاده از رنگ های بسیار گوناگون مانند بنفش، آبی، سبز، قرمز سرخ، طلایی، قهوه ای و گیاهان بسیاری که در تصویر آمده است.

در این تصویر گویی شاهد تاجگذاری کیومرث در طبیعت و کوهستان و در کنار فرزندش و نوه اش و مردم و حیوانات و گیاهان و موجودات دیگر هستیم. در این نقاشی مردم و جمعیت حاضر در ترکیب بندی اسپیرال و طوری آمده که تمام توجه ها به سمت کیومرث برود.

2.معراج پیامبر: خمسه نظامی ، تبریز (946-949 ه.ق) کتابخانه بریتانیا، لندن

این نگاره در کادر عمودی به تصویر درآمده ، در حاشیه ابتدایی تشعیر کار شده با نقوش گیاهی و حیوانی در زمینه طلایی و در کادر اصلی در گوشه سمت راست بالا و گوشه سمت چپ پایین بیت شعرهایی با درون مایه تصویر است و در مرکز تصویر شخصی که مشخص است خود پیامبر است با رویه ای سفید بر صورت کشیده شده و دستاری شبیه به پوشش صفوی ها بر سر پیامبر است. و سوار بر اسبی با سر انسان و مزین شده غرق در شعله های آتش که در حال بالا رفتن در آسمان ها اند و ابر های سفید رنگ بسیاری در پایین تصویر زیر پای آنها قرار دارد و حدود بیست فرشته در اطراف آنها به شکل گرد دور تا دور پیامبر هستند و هر کدام چیزی به دست دارند مانند تاج و آتش و نشان از راهنما بودن آنها در سفر معراج دارد. و یک فرشته که دقیقا در مقابل پیامبر است و آتش در اطراف او نیز است و احتمالا جبرئیل است. همه فرشتگان بال هایی باز و بسته دارند و همگی آنها لباس هایی همانند درباریان صفویه به تن دارند و رنگ ها همگی درخشان و پر رنگ هستند و رنگ های گرم بر تصویر غالب اند همانند قرمز و زرد و طلایی و … حرکت و ترکیب بندی فرشتگان و نحوه قرارگیری آنها در تصویر کاملا احساس بالا رفتن را در بیننده ایجاد میکند . و در واقع در این نگاره شاهر ترکیب بندی حلزونی هستیم و چشم ها با نوع جایگذاری فرشتگان کاملا در حرکت هستند و ازپایین فرشته سمت راست آغاز میشود تا به شخص پیامبر می رسد و خاتمه پیدا می کند.

3.مستی لاهوتی و مستی ناسوتی: دیوان حافظ(931 ه.ق ) موزه آرتور سکلر، موزه هنری فاگ دانشگاه هاروارد کمبریج

نگاره ای به قطع عمودی که در اطراف کادر اصلی حاشیه ای به رنگ زمینه آبی فیروزه ای و زرافشان های طلایی است. درون مایه اثر و کادر اصلی این شعر حافظ است که: گرفته ساغر عشرت فرشته رحمت/ز جرعه بر رخ حور و پری گلاب زده. و تمام کادر را بنا یا عمارتی در برگرفته و با افراد و اشخاصی که مشغول میخواری و شراب خواری هستند.و در قسمت پایین تصویر پیکره حدودا پانزده الی بیست تن به تصویر درآمده  در حالت های متفاوت، یکی در حال رقص و دیگری در حال ساز زدن. عموم اینافراد کلاهی سفید رنگ بر سر دارند و رنگ ها درخشان استو آبی لاجورد و قرمز و زرد جلوه گر شده اند. در سمت چپ پایین تصویر نقوش هندسی بکار رفته و در بالای بنا از نقوش اسلیمی و ختایی استفاده شده. در زمینه لاجورد و مشکی ورنگ غالب بنا قهوه ای و کرم است و افراد دیگری که در طبقات و پنجره های دیگر مشخص اند همگی مشغول شراب خوارب هستند.

4.سلطان سنجر و پیرزن: خمسه نظامی (43-1539/50-964 ه.ق) موزه بریتانیای لندن

در این اثر دور تا دور کادر اصلی با تشعیر تزیین شده است. و استفاده از رنگ طلایی به شکوه آن افزوده است. کادر اصلی اثر مستطیل عمودی است که البته در قسمت چپ کادر اثر یک فضای غیر هندسی کار شده که توجه چشم را جلب میکند. در مرکز تصویر سلطان سنجر را مشاهده میکنیم که بر روی اسبی فیروزه ای -آبی رنگ نشسته و لباس سبز رنگی بر تن دارد و یکی از همراهان او برایش سایه بانی را بالای سر او نگاه داشته و سلطان سنجر در حال مکالمه با پیرزن است. در بالای کادر سمت راست و پایین تقریبا وسط ، شعر ها در کادر هایی کوچک اندازه نوشته شده است. در این تصویر سلطان سنجر به همراه 9 نفر از یازانش پارچه هایی بزرگ و سفید رنگ به عنوان کلاه بر سر دارند . در این تصویر سنگ ها و صخره ها به زیبایی هرچه تمام تر و با تاثیر از هنر شرقی(چینی) تصویر شده است. و این منظره و طبیعت از پایین سمت راست شروع شده و به صورت اسپیرال دورانی ادامه یافت و در بالا وسط و سمت راست وسط پایان یافته . در این تصویر رنگ طلایی رنگ غالب اثر است و دومین رنگ پر تکرار آبی است . ترکیب بندی در این اثر جوری قرار گرفته که نگاه بیننده متوجه موضوع اصلی یعنی سلطان سنجر و پیرزن باشد.

5.مرگ ضحاک: شاهنامه شاه طهماسبی تبریز، (928-942 ه.ق) موزه متروپولیتن نیویورک

در این اثر شاهد ترکیب بندی بیضی هستیم. سنگ و صخره های کوه به صورت تو در تو و متاثر از هنر شرقی (چینی)به تصویر کشیده شده. آسمان تیره و ابری را مشاهده میکنیم. و غاری که ضحاک را در آن آویخته اند. مردمانی را در پایین کوه مشاهده میکنیم که هر یک مشغول کاری هستند و تعدادی هم در تلاش برای رسیدن به دهانه غار؛ دو نفر را میبینیم که به دهانه غار در بالای کوه رسیده اند و سعی در تماشای آن واقعه دارند. استفاده از رنگ های آبی، سبز، سرخ، بنفش، قهوه ای، طلایی در این اثر نمایان است. تیرگی زیاد در پشت ضحاک باعث جلب توجه بیننده می شود و متوجه اتفاق اصلی و مهم داستان می شود. گیاهان بسیاری در این اثر تصویر شده اند که بیشتر آنها در سمت چپ کادر قرار گرفته اند. و سفیدی کلاه شخصیت های پایین کوه و آنهایی که سعی در بالا رفتن از کوه را دارند و سفیدی ابرها؛ همه کمک میکند که توجه ما به سمت موضوع اصلی یعنی ضحاک کشیده شود.

6.آغاز ضیافت عید فطر: دیوان حافظ(1530م/937 ه.ق) موزه هنر های کمبریج

این نگاره در کادری عمودی کشیده شده و همانطور مه از نامش هم پیداست بیانگر و نشان دهنده مجلس عید و جشن است. شاهزاده ایکه در مرکز تصویر قرار دارد و روی تختی جلوس کرده و نگارگر به زیبایی فاصله ای مناسب میان او و دیگر اشخاص برقرار کرده و به دلیل متمایز بودن رنگ لباس و کلاه او با دیگر اشخاص و همین فاصله ، به راحتی می توان مقام و مرتبه بالا او را دید و اشخاصی که به گرد دور تا دور بنا و شاهزاده مشغول ساز و آواز و نوشیدن هستند و همگی کلاه هایی به رنگ سفید دارند و متمایز با شاهزاده و لباس ها به رنگ های قرمز و آبی و زرد و سبز است و درخشان اند. و درختان سروری که به زیبایی در آسمان آبی رنگ و در کنا و پشت بنا برافراشته شدند و بنایی که با نقوش هندسی و تذهیب در سمت راست اثر به تصویر کشیده شده و افرادی که در بالای بام بنا مشغول نگاه کردن و رصد ماه هستند برای اینکه آغاز عید فطر را اعلام کنند و هرکدام چهره ای متفاوت دارند و دقیقا در بالاترین بخش بنا کتیبه هایی است که در کتیبه سمت راست بنا شعر عید است . موسوم گل و یاران در انتظار ساقی و بر روی کتیبه سمت چپ نوشته: خوش دولتیست خرم وخوش خسروی کریم/ شاه ببین ماه و می بیار یارب ز چشم زخم زمانش نگاه دار.

7.کشته شدن دیو سیاه به دست هوشنگ: شاهنامه طهماسبی (1537م/944 ه.ق) موزه متروپولیتن نیویورک

حاشیه ای زرافشان شده در اطراف کادر اصلی که تمام ماجرا در آن روایت شده . کادر ها به صورت عمودی هستند. در گوشه سمت چپ تصویر در کادری کوچک اشعاری نوشته شده و در بالای صفحه سمت چپ در کادری بزرگ چندین بیت شعر نوشته شده . در این نگاره تصویر مبارزه دیوان با هوشنگ و سربازان رسم شده؛ این مبارزه ها در میان صخره هایی خاکستری است که در اطراف آنها گیاهانی به صورت بوته ای است و در مرکز تصویر دیو سیاه و هوشنگ قرار دارند که دیو به دست هوشنگ شکست خورده و در سمت راست تصویر سوار بر اسب کیومرث قرار دارد که نظاره گر این مبارزه است و تمام صخره ها و اطراف هوشنگ دیوها و سربازان در حال مبارزه هستند . حتی در پایین تصویر مبارزه دیوان و پلنگان هم به نمایش درآمده و درختانی که از پشت صخره ها بالا رفتند و شکوفه ها و پرندگانی که بر روی آنها هستند . رنگ ها درخشان اند همانند دیگر کارها ی سلطان محمد و کیومرث با لباسی لاجوردی و قرمز و هوشنگ لباسی پلنگی به تن دارند و به جزئیات بسیار پرداخته شده در این اثر.

8.جشن سده: شاهنامه شاه طهاسبی تبریز

کادر ابتدایی با زمینه کرم رنگ و زرافشان طلایی و کادر اصلی روایتگر ماجرای جشن سده است که شاه در مرکز تصویر بالاتر از دیگران در لباسی فاخر و پر جزئیات با رنگی متفاوت قرار دارد و در اطراف هم دیگر اشخاص جلوس کرده اند و مشغول خوردن و نوشیدن هستند . دور تا دور با صخره هایی پوشیده شده که پر جزئیات اند و بعضا تصویری میتوان در آنها یافت. این صخره ها به حدی بلند هستند که حتی وارد کادر اول با زمینه کرم شده اند. در قسمت بالای تصویر و رویش های گیاهی که در جای جای تصویر در میان صخره ها قرار دارند. و اشخاص دیگری که میان صخره ها و از پشت آنها مشغول تماشا هستند. در وسط تصویرآتش روشن است که همگی به دور آن نسشته اند و در پایین تصویر حیواناتی همچون بز و گوزن و الاغ و گاو قرار دارند و دقیقا به اندازه یک چهارم از کل کادر در پایین تصویر حیوانات انگار جدا شده اند و ابیاتی نوشته شده است.

9.خسرو و آبتنی شیرین: خمسه نظامی تبریز ،(946-949 ه.ق) کتابخانه بریتانیا لندن

در این نگاره همانطور که از نامش پیداست دو شخصیت اصلی، خسرو و شیرین هستند. شعر در این تصویر در کادر هایی کوچک در بالا و وسط کادر و در پایین قسمت چپ تصویر و کادر قرار گرفته و جای زیادی را احاطه نکرده. این تصویر نمایانگر داستان خسرو و شیرین است ؛ که روزی شیرین در حال آبتنی در رودی بوده و خسرو که از آنجا عبور می کرده می ایستد و برای لحظاتی شیرین را مشاهده می کند. این تصوی بیشتر به طراحی و نقاشی سنگ ها و صخره ها پرداخته که به صورت تو در تو و مشخصا متاثر از سبک شرقی(چینی) است. در این اثر استفاده از رنگ های گرم کاملا مشهود است و کلیت این اثر گرما را القا می کند. در این اثر رنگ های نارنجی، بنفش، انواع سبز، طلایی، قهوه ای دیده میشود. ترکیب بندی اثر آنطور که به نظر میرسد ، مورب است و به گونه ای که هر دو شخصیت اصلی یعنی خسرو و شیرین در مرکز توجه قرار گرفته باشند.

10.نبرد رخش و شیر: نگاره جدا شده از یک نسخه شاهنامه که ناتمام ماند حدود 925ه.ق

این اثر پر است از عناصر و تزئینات ریز و کل کادر و اثر از عناصر پر شده است . در این اثر ما رستم را مشاهده می کنیم که با لباسی از پوست ببر بر روی فرشی قرمز زیر سایه درختان و در دل جنگل به استراحت می پردازد. کادر شعر ها در این اثر به صورت پراکنده در تصویر جایگذاری شده اند، در این اثر آسمان را به رنگ طلایی می بینیم و با ابر هایی به رنگ آبی. در پایین کادر نبردی میان رخش و شیر در حال وقوع است. رنگ های سبز، قرمز، طلایی، آبی، نارنجی، فیروزه ای، صورتی و … در این اثر به کار رفته. و انواع درختان و گیاهان قابل مشاهده است. در سمت چپ تصویر ماری قابل مشاهده است که به دوره درختی پیچیده و انگار قصد حمله به پرندگان بالای درخت را دارد. در این اثر به علت استفاده از رنگ گرم به کار رفته برای رخش ، چشم بیننده کاملا به آن سمت می رود و داستان اصلی را کاملا قابل تشخیص می کند.

تصویر اثر نام اثر/ شاخصه رنگ فرم بدن ترکیب بندی مناظر طبیعی عناصر موجود
بارگاه کیومرث

بنفش ، آبی ، سبز،

قرمز، طلایی،

قهوه ای

نشسته به صورت چهار زانو، ایستاده، نسسته بر روی زانو

اسپیرال، دورانی

متمرکز

صخره های تو در تو،درختان،گیاهان

گوناگون، ابرها

انسان ها، گیاهان،صخره، درختان،حیوانات، ابرها
معراج پیامبر قرمز، زرد،

طلایی، سفید

مشکی

حالت معلق

حالت پرواز

نشسته بر اسب

دستان در حالت تقدیم

چیزی به پیامبر

 

اسپیرال

چزخش دورانی

 

ابرها

آسمان

آتش ، فرشته ، بال

ابر ، اسب ، انسان

تاج آتشین

مستی لاهوتی آبی فیروزه ای

لاجوردی ، مشکی

قهوه ای ، کرم ، آبی

قرمز ، زرد

نشسته ، درازکش

چهارزانو ،

حالت حرکت ، رقص

در حال انجام کار

متوازن

اسپیرال

متقاطع

درختان

سبزه ها

بوته ها

انسان ها

بنا

سازهای موسیقی

درختان

سلطان سنجر  و پیر.. فیروزه ای ، آبی

سبز ، طلایی

سفید ، بنفش

نشسته بر اسب

گرفتن سایه بان با

دست

ایستاده با دستانی دراز

شده به سمت سلطان

ایستاده با نگاه به پشت

اسپیرال

غیر متمرکز

آسمان ، ابر ، درختان

صخره ها ، سنگ ، بوته

انسان ها ، اسب ها ،

ابر ها ، صخره ها ،

گیاهان ، سنگ ها

درختان

مرگ ضحاک آبی ، سبز ، قرمز

بنفش ، قهوه ای

طلایی

آویخته شده دربند

ایستاده

نشسته در حال ساز زدن

خمیده و آویزان

اسپیرال

غیر متمرکز

صخره ، درخت ، ابر

بوته ، سنگ ، آبشار

انسان ، اسب ، ابر

صخره ، آسمان

آبشار ، گیاه ، درخت

آغاز ضیافت عیدفطر قرمز ، آبی ، زرد

سبز ، طلایی

نشسته ، در حال رصد

آسمان ، دست رو به

آسمان ،

پذیرایی از میهمان ها

اسپیرال

چرخش به صورت

دورانی

متمرکز

آسمان

درخت

انسان ، بنا ، درخت ،

آسمان ، نقوش تذهیب

نقوش اسلیمی و ختایی

ساز موسیقی

کشته شدن دیو سیاه خاکستری ، لاجوردی

قرمز ، طلایی ، سبز

آبی ، سفید

نشسته بر اسب

جنگ با دیو

افتاده بر زمین

ایستاده

اسپیرال

متوازن

غیر متمرکز

صخره ها ، بوته ها

درختان ، ابر ها

انسان ، سلاح

دیو ، درخت ، صخره

ابر ، اسب

جشن سده بنفش ، آبی ، سبزز

نارنجی ، زرد

نشسته

در حال نوشیدن

ایستاده ،

هدایت بز ها

اسپیرال

غیر متمرکز

صخره ، آسمان ، ابر

درخت ، بوته

گیاه

انسان ، صخره ، آسمان

درخت ، بز ، گوزن

الاغ ، گاو

خسرو آبتنی شیرین نارنجی ، بنفش ، سبز

طلایی ، قهوه ای

مشکی

نشسته به حالت یک

پا نیم خم و دیگری

خم شده بر زیر آن

نشسته بر اسب

 

مورب

متوازن

صخره ها  ، ابر

درختان ، آبشار

رود ، آسمان

اسان ، اسب ، رود

آبشار ، صخره

ابر ، درخت

نبرد رخش و شیر سبز ، قرمز ، آبی

طلایی، نارنجی ،

قهوه ای ،

صورتی و…

دراز کشیده متوازن

دورانی

متمرکز

انواع گیاه

درخت ، بوته

صخره ، ابر ، آسمان

انسان ، فرش ، مار

درخت ، گیاه ، بوته

اسب ، شیر ، صخره

فهرست منابع:

کتب:

  1. کریم اف، کریم(1385) سلطان محمد و مکتب او، جهان پری معصومی و رحیم چرخی  تبریز:دانشگاه هنر اسلامی تبریز
  2. ولش، استوارت کری (1389) نقاشی ایرانی: نسخه نگاره های عهد صفوی احمد رضا تقاء تهران: موسسه تالیف و نشر آثار هنری متن
  3. پاکباز، روئین (1379) نقاشی ایرانی از دیرباز تا امروز تهران: زرین و سیمین
  4. آژند، یعقوب (1394) مکتب نگارگری تبریز و قزوین-مشهد، تهران: فرهنگستان هنر موسسه تالیف ترجمه و نشر متن
  5. خزایی، محمد (1398) هنر طراحی ایرانی اسلامی تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها

مقالات:

بررسی عناصر تصویری سه نگاره موجود خمسه نظامی شاهی به قلم استاد سلطان محمد نقاش  جعفری، فاطمه (بهار و تابستان 1388، سال دوم- شماره3)

ویدیوهای پیشنهادی
article
مقالات پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست
error: حق نشر محتوا محفوظ است