چگونه هنر باستان بر هنر مدرن تأثیر گذاشت – فیلیپه گالیندو- Felipe Galindo
اصطلاح هنر مدرن به نظر میرسد به معنای هنری است که در حال حاضر بسیار مورد توجه و محبوب انسان امروزی است. اما در حقیقت هنر مدرن هنری است که از 150 سال پیش سرچشمه گرفته است و شامل هنرمندانی است که تا به امروز به جایگاه کلاسیک رسیدهاند، همانند پیکاسو، ماتیس و گوگن. آنچه که در آن زمان آنها انجام میدادند به نوعی انقلابی و عملکردی رسوایی داشت. آنها عمدتاً از یک شی با طرح سنتی یا باستانی الهام میگرفتند. در دوران رنسانس، جنبشهای هنری اولیه اروپایی بر بازنمایی متعارف و پایبندی به فرم کلاسیک تاکید داشتند. اما این امر در اواخر قرن نوزدهم شروع به تغییر کرد. سزان و ونگوگ مرزهای نقاشی را گسترش دادند و جنبشی به دنبال سبکی کاملاً جدید از هنر بوجود آمد. یکی از راههای انجام این کار، نگاه به فراسوی تمدن غربی بود، برای مثال گوگن به تاهیتی نقل مکان کرد و از ساکنان جزیره و فرهنگ آنها و چشماندازهای آن منطقه الهام گرفت، در نتیجه آن مضامین اروپایی و فرهنگ پولینزی را درهم آمیخت.
دیگر هنرمندان به فرهنگهای جهان اسلام نگاه میکردند. اما تاثیرگذارترین الهام از کشورهای جنوب صحرای آفریقا بود. گسترش امپراطوریهای اروپایی در قاره آفریقا، صنایع دستی و آثارهنری بسیاری را رهسپار موزهها و مجموعهها کرد. یکی از این مجموعهدارن هنری ماتیس بود. ماتیس آثاری که جمعآوری کرده بود من جمله ماسکی راکه از ساحل عاج تهیه کرده بود به پیکاسو نشان داد. پیکاسو متاثر از این اثر و کنجکاو به بازدید دیگر آثار اقوام به موزههای قوم نگاری در پاریس رفت. این موزهها که آثارشان در نتیجه استعمار اقوام مختلف در جهان شکل گرفته بود، شامل انواع ماسکهای چوبی و تزئین شده از رنگهای ساده بودند. این امر برای پیکاسو همچون انقلابی بود که در نتیجه آن اعلام کرد که ماسکهای آفریقایی با نقاشی بسیار مرتبط است. در آثار پیکاسو تاثیر چهرههای این نقابها به خوبی قابل مشاهده است. این آثار در ابتدا شگفتآور و تا اندازهای آزار دهنده بودند. اما با گذر زمان هنرمندانی دیگری همچون کنستانتین برانکوزی و مودیلیانی در پاریس و اکسپرسیونیستهای آلمانی بسیار متاثر از پیکاسو از زیباییشناسی مجسمههای آفریقایی استفاده کردند. در این حین بسیاری از هنرمندان برای الهام گرفتن به قارههای متفاوت سفر کردند، برای مثال مجسمههای برنزی نیمه انتزاعی هنری مور متاثر از چاکمول، مجسمهای متمایز درازکش از فرهنگ تولتک-مایا، میتوان نام برد.
هنر کلمبیا نیز تاثیر عمدهای بر جوزف آلبرز داشت. او مجموعههایی از ترکیببندی خلق کرد که هندسی بودند و متاثر از اهرام و الهام گرفته شده از هنرهای محلی بودند، او در بازدیدهای مکرر خود از مکزیک با آن ها مواجه شده بود.
الهام گرفتن از فرهنگهای باستانی، آغازگر یکی از انقلابیترین جنبشها در تاریخ هنر بود. اما سوال اینکه آیا این هنرمندان نقش کاشف یا فاتح را بازی میکردند، ایدهها رو تصاحب میکردند و از فرهنگهایی که آنها رو بدوی میدانستند سود میبردند؟
از آنجایی که هنرمندان همچنان استانداردها را بازتعریف میکنند، سوالاتی از این دست نیازمند بررسی است. شاید هم اکنون خیلی از نوآوریهای جسورانه هنر مدرن مانند ارتدوکسهای قدیمی به نظر میرسند که آمادهاند توسط مجموعه جدیدی از پیشگامان که از منبع غیر قابل تصوری الهام میگیرند، سرنگون شوند.
منابع:
https://ed.ted.com/lessons/how-ancient-art-influenced-modern-art-felipe-galindo