نگاهی به تاریخ و اساطیر ژاپن:
مجمع الجزایر ژاپن شامل چهار جزیره اصلی است و صدها جزیره کوچک تر که تعداد زیادی از آنها غیرمسکونی اند. ژاپنیها در سرتاسر تاریخ خود توانایی شگفت انگیزی بر غلبه بر چالشهای جغرافیایی این جزیره کوهستانی که سفر و ارتباطات را دشوار می سازد، از خود نشان دادند. تاریخ و اساطیر ژاپن به انزوایی که خاص برخی تمدنهای جزیره نشین است تندر نداده، بلکه نوعی تفاهم با افکار وارداتی از بخش شرق آسیا نظیر آیین بودا و شیوه های نوشتاری چینی را از خود نشان داده است.
با وجود این پذیرش این تاثیرات بدین معنا نیست که ژاپن در بست افکار وارداتی را جذب کرده و به کار میبندد. برعکس، ژاپن فرهنگ واقعاً متمایزی را پرورده است. مردم ژاپن از نژاد زرد هستند. شناخت ریشه اصلی مردم ژاپن مشکل است، بعضیها آنها را از مغول بعضی از سیبری و آسیای مرکزی و بعضی نیز از آسیای جنوبی میدانند. به علت وجود آتشفشانهای مداوم در ژاپن، مصالح محکم برای ساختوساز آثار و بنا پیدا نمیشد و نیز زلزلههای زیاد لزوم بهرهگیری از آثار سبکتری چون چوب را فراهم میآورد.
مردم ژاپن در فرهنگ مردم ژاپن به سبب سختی راههای میان شهرها و غیره بیشتر در حالت انزوا به سر میبردند و کمتر بار سفر میبستند، همین امر باعث شده است که در تاریخ و اساطیر ژاپن تعلقخاطر بسیار به سرزمین مادریشان و دلبستگیهای آنان شده است و روایات و افسانههای بسیار متعددی را به وجود آورده است.
مردم ژاپن در فرهنگ ژاپن به شینتو عقیده فراوانی دارند، شینتو به معنی راه خدایان است و سه خدای مهم آنان ماه و طوفان و خورشید هستند. در این آیین هر موجودی یا جمادی یا نباتی روح یا کامی دارد. این آیین بعدها در
رویارویی با آیینهای بودائی و کنفوسیوس دچار عقاید جدیدتری میشود. دین شینتو مربوط به قرن ششم قبل از میلاد بوده و هنوز نیز بهعنوان دین رسمی ژاپن برقرار است . در این آیین اعتقاد به اجداد خانواده و پرستش آنها، جاودانگی روح پس از مرگ و عقیده به مراسم تطهیری که در ماه ششم هرسال در دربار امپراتوران برگزار میشد و سراسر کشور را از آلودگی برطرف میکرد، وجود داشت.
در آیین شینتو خدایان مجسم نمیشوند، ولی برای رفع نیاز مردم بهصورت مادی ظاهر میگردند. تعداد این خدایان به حدود ۸ میلیون میرسند، در این آیین قهرمانان نیز میتوانند به مقام خدایی برسند. در تاریخ و اساطیر ژاپن، آیین بسیاری از آثار طبیعی چون کوه، سبزه، حیوان، انسان و غیره نشئتگرفته از روح آدمی است، و عناصری مثل انواع درختان و گیاهان و حیوانات قاصدانی از طرف خدایان هستند. پیوستن مجدد مردم ژاپن به شینتوی اصل در قرن ۱۹ میلادی موجب ویرانی بسیاری از بناهای قبلی در ژاپن گردید.
کوجیکی و نیهون-شوکی هر دو، کتبی هستند که در اوایل قرن هشتم میلادی در ژاپن تألیف شد و این کتابها مجموعهای زیادی از اساطیر و افسانهها و روایات تاریخی را که بعدها سرمشق نقوش میشوند، در خود و در تاریخ و اساطیر ژاپن دارند. نیهون-شوکی به خط چینی است و کوجیکی به خط ژاپنی که هردوی آنها مهمترین مخزن آیین شینتو است.
اساطیر ژاپن:
در تاریخ و اساطیر ژاپن ، مردم ژاپن نسل خود را از الهه خورشید (آماتِراسو) میدانند و به همین خاطر امپراتوران ژاپن در میان مردم مقام خدایی داشتند. در افسانههای مردم این کشور ایزاناگی و ایزانامی دو وجود مقدس بودند که در آسمانها پرواز میکردند، روزی بر روی پل شناور جهان قرار گرفتند، یکی از آنها نیزهای وارد اقیانوس کرد و وقتی آن را از آب بیرون آورد، قطرات آب از آن چکیدهاند و از این قطرات مجمعالجزایر ژاپن به وجود آمد.
ایزاناگی گروهی از ایزدان و ایزد بانوان را پدید آورد که در رأس آنها آماتِراسو ایزدبانوی خورشید و تسوکی_ یومی ایزد ماه و سوسانوئو ایزد طوفان بودند. ایزاناگی که پیش از رحلت از جهان، رهبری آسمان را به آماتراسو، قلمرو شب را به تسوکی_ یومی و اقیانوس را به سوسانوئو واگذار کرد. سوسانوئو از مقام خود ناخشنود بود و به صعود خواهرش آماتِراسو رشک میورزید.
از این جهت ایزاناگی او را تبعید کرد. سوسانوئو پیش از تبعید، برنامهای ترتیب داد تا با آماتراسو روبرو شود و با او وداع گوید. اما آماتراسو که مظنون شده بود، خود را مسلح کرد و با برادر مواجه شد. آنگاه سوسانوئو او را به مسابقه فراخواند تا برتری و قدرت خود را ثابت کند (هر که، ایزدان مذکر را پدید بیاورد، برنده میشود). آماتراسو شمشیر سوسانوئو روگرفت و شکست و آنرا سهپاره کرد و از آنها سه ایزد بانو پدید آورد، در حالیکه سوسانوئو تسبیح مقدس آماتراسو را گرفته و از آنها پنج ایزد مذکر برآورد.
آماتراسو مدعی شد که برنده است چون ایزدان مذکر از دانههای تسبیح مقدس وی برآمدند، اما سوسانوئو از پذیرفتن شکست خودداری کرد، آنگاه سوسانوئو چندین بار بر ضد آماتراسو شورش کرد، مثلاً کشتزاران آسمانی برنج را ویران کرد و آخرین کاری که انجام داد منجر به مرگ یکی از ندیم های آماتراسو شد. در این هنگام آماتراسو با حالی آمیخته از خشم و اندوه در غاری قایم شد. این پنهانی باعث خورشیدگرفتگی طولانی شد. اما وقتیکه ایزد بانوی زیبای سپیدهدم آمانو _ اوزومه (کهن نمونه شَمن بانو)، روی بشکه واژگون برنج ایستاد و برهنه مراسم رقص مقدس را اجرا کرد.
آماتِراسو صدای هیجان انگیز آن را شنید و متوجه شد که همگان آمانو را میستودند از دریچه نگاهی کرد و پرسید چه شده، به او گفتند که ایزدان از دیدن ایزد بانوی زیباتر از او مسرورند (آمانو_اوزومه ایزدبانوی سپیده دم)، با ناباوری دریچه را بازتر کرد و نگریست در آن هنگام یکی از ایزدان آینه مقدس را بلند کرد و آماتراسو چهره خود را در آیینه دید، او در حالی که محسور تصویر خود شده بود، یکی از ایزدان او را با دست گرفته و از غار بیرون کشید و بقیه ایزدان، غار را با طناب جادویی بستند و بدین طریق آماتراسو به آسمان برگشت و دیگر ایزدان سوسانوئو را تبعید و جریمه کردند.
این ماجرای رقابت ایزدان میتواند بیانگر خاطره دوردستی از ستیز قدرت در روزگار باستان در جامعه ژاپنی باشد، رقابتی بین نظامهای فرمانروایی پدرسالار و مادرسالار. هرچند در نتیجهاش ایزدبانو آماتراسو برنده بر ایزد مذکر می شود.
ذن و بودائی:
در تاریخ و اساطیر ژاپن آیین بودائی در قرن ششم میلادی از طریق کره و چین به ژاپن رسید و پیروان زیادی پیدا کرد و از دین بودائی فرقههای متعدد سر برآوردند که یکی از آنها مکتب ذِن است. ذن شاخهای از بودا گری است و آیینهای آموزشی خاصی دارد. پیروان این فرقه برای رسیدن به هدف والای زندگی به سختترین شرایط تن در میدهند. در این مکتب کار شاخصه مهم دینی است، در روحیه پیروان این فرق تنبلی جایی ندارد و منبع علاقه، عشق و دوستی نسبت به دیگران است.
آنها از طمع دوری میکنند و رسیدن به ذن بستن هرگونه شک و تردید نسبت به زندگی است و رهایی از هرگونه قیدوبندی و راهی است درونی و تعلیم آن بهگونهای است که استاد با شاگرد بحث و مکالمه میکند. پرسشها مستقیم و جوابها غیرمستقیم است و آنقدر مباحث ادامه مییابد تا رهرو به روشنگری برسد. در تاریخ و اساطیر ژاپن در مکتب ذن رسیدن به معرفت مهم است که معمولاً به چند طریق انجام میگیرد گاهی خودبهخود است، گاهی استعدادی، گاهی همگانی است و گاهی نیز خلقالساعه.
ذن در هنر، رسیدن به یکفوریت است و در هنرهای مختلف همچون نقاشی، معماری، باغ سازی و گلآرایی اثری فوقالعاده دارد. مکتب ذن شباهتهای زیادی به عرفان اسلامی دارد، از آن جمله است: خداوند در تمام جهان تجلی گشته و معرفت بر همگان است. کمال در صحبت مردان کامل است و گفتگو با معلم و پیر مفید و نتیجه آن روشنگری است، سیر و سلوک، مسئله حال، آداب و کشکول و خرقهپوشی چله نشینی و مراقبه و خانقاه بهعنوان مراکز تربیتی و غیره.
تمدنهای اولیه در ژاپن:
دوران جُومُون و دوران یایویی:
کهنترین فرهنگ متمایز ژاپن، در تاریخ و اساطیر ژاپن جومون است (۱0۵۰۰ تا ۳۰۰ سال پیش از میلاد)، واژه جومون (به معنای نقوش طنابی) اشاره به روش سفالگران ژاپنی این عصر برای تزیین سفالینهها دارد. مردمان جومون شکارگر – گردآورنده بودند، اما برخلاف بیشتر جوامع شکارگر – گردآورنده که چادرنشین بودند، آنها در دهکده سکونت میکردند و نیز حتی جومونها پیش از آنکه کشاورزی را به وجود آورند، فوت و فن سفالگری مخصوص خود را ابداع نمودند.
از آخرین یافتههای دوره جومون در هزاره اول قبل از میلاد میتوان پیکرههای کوچک گلی را میتوان نام برد. مردم تمدن جومون از جنگافزارهای سنگی استفاده میکردند، آنها که فاقد کشاورزی بودند، ریشه گیاهان، مغز فندق و گردو و شکار حیوانات، ماهیهای کوچک صدف دار و غیره برای تغذیه استفاده مینمودند.
فرهنگ جومون، در تاریخ و اساطیر ژاپن کم کم جای خود را به دوران یایویی (۳۰۰ پیش از میلاد تا ۳۳۰ میلادی) داد که در جنوبیترین نقطه ژاپن پا گرفت. یایوییها، مهاجران کرهای به ژاپن هستند که به همراه خود چگونگی مذاب نمودن فلزات و استفاده بهتر از برنز و آهن و نیز کشت آبی برنج را به همراه آوردند. در خلال دوران یایویی، ژاپنیها ریختگری با مفرغ و نیز دستگاه پارچه بافی را ابداع کردند.
دوران کوفون:
در تاریخ و اساطیر ژاپن تاریخنگاران دوران بعدی را از روی گور تپه های خاکی عظیمی که در قرن سوم میلادی کم کم پدیدار شده بودند، دوران کوفون (300-552 میلادی) نامیدند. “کو“ به معنای قدیم و “فون“ به معنای گور است. این گورتپه ها یادآور رسم قدیمی طرح جومونیِ قرار دادن مردگان در کوهستان مقدس است. شمار و ابعاد این گورتپه ها در قرن چهارم به طرز چشمگیری افزایش یافته است.
آرامگاه نین توکو: بزرگترین گورتپه ژاپن است. این گورتپه که شکل “سوراخ کلیدیِ” رایج در میان کوفونها را دارد، تقریباً ۴۹۰ متر طول دارد و ارتفاع آن به ۲۷ متر میرسد. کل محل با سه خندق محصور شده است، 180 هکتار وسعت دارد. در گور تپه های کوفون معمولاً یک تابوت درون اتاقکی با دیوارهای سنگی نزدیک رأس گورتپه دفن شده است.
در این اتاقک همچنین اشیایی برای کمک به انتقال مردگان به حیاتی دیگر قرار میدادند. اشیای دفن شده برای افراد بلند مرتبه ای مثل امپراتور نینتوکو شامل اشیایی نمادین مهم و نشانه های سلطنتی، آینه، شمشیر و جواهرات بود. آینه های مفرغی از چین می آمدند، اما شکل خود آرامگاه و بسیاری از اشیای تزئینی حاکی از پیوندهای به مراتب عمیق تر با کشور کره است.
هانیوا: ژاپنی ها تندیسکهای سفالیِ بدون لعاب موسوم به هانیوا را نیز بر روی و اطراف گورتپههای کوفون میگذاشتند. این تندیسهایِ معمولاً با بلندی یکی دو متر، مخصوص ژاپن هستند. “هانی” به معنای گل سفالگری و “وا” به معنای گرد است. پیکرهسازان هانیوا، ماهرانه استوانههای اولیه را به فرمهای متعدد از فرمهای انتزاعی تا اشیا، حیوانات و پیکرههای انسانی نظیر جنگجویان و شَمنهای مؤنث در میآوردند و این اشیا سفالی را با آرایههای متناسب آرایش میکردند و سپس آنها را رنگ مینمودند.گوناگونی انواع پیکره ها حاکی از آن است که هانیواها جنبه محافظان نظامی نداشتند، بلکه نوعی مانع معنوی بودند برای دنیای میان مردگان و زندگان.
ژاپن و بودا:
در سال ۵۵۲ میلادی حاکم کره، تندیس برنزی زراندودی از بودا را همراه با ترجمه سوتراها (متنهای مقدس بودائی) به زبان چینی که در آن زمان زبان نوشتاری شرق آسیا بود، برای حاکم ژاپن فرستاد. این ماجرا مشخصکننده آغاز دوران آسوکا یعنی از (۵۵۲ میلادی تا ۶۴۵ میلادی) است. نخبگان ژاپن این دوره، عناصر اصلی فرهنگ قاره آسیا (بودا، کنفوسیوس) را که بهتدریج در ژاپن رواج یافته بودند، پذیرفتند. این عناصر فرهنگی در ژاپن پایههای استواری را پیدا کرد و نگارش چینی آیین کنفوسیوس و آیین بودا در ژاپن رواج یافت.
دربار ژاپن که در مجموعهای از پایتختهای جنوب کیوتوی امروزی، فرمان میراند پیوسته آدابورسوم تشریفاتی دربار چین را اقتباس میکرد و سرانجام در سال ۷۱۰ میلادی ژاپنیها پایتخت دائمی خود را در نارای امروزی ساختند. شهر سازان، پایتخت جدید را بر اساس یک شبکه متقارن طراحی کردند که بهدقت از نقشه پایتخت چین الگوبرداری شده بود.
در تاریخ و اساطیر ژاپن آیین بودا به مدت نیمقرن پس از ۵۵۲ میلادی با مخالفتهایی مواجه شد، اما در قرن هفتم این مذهب جدید ریشههای محکمی در ژاپن دوانید. البته باورها و سنتهای کهنتر که بعداً به آیین شینتو معروف شدند، در حکم آیینهای دهقانی و تشریفات درباری، اهمیت خود را حفظ کردند و تا به امروز هم تداوم دارند. مقدسات شینتو باگذشت زمان حتی هویت جدیدی در قالب مظاهر محلی مقدسات بودائی کسب کردند.
دورههای آسوکا و نارا:
سنت بودائی ژاپن بهویژه در دوران آسوکا و نارا (۶۴۵ میلادی تا ۷۸۴ میلادی)، بهدقت از سرمشقهای قارهای یعنی کره و چین تقلید میکرد. معماران ژاپنی در تاریخ و اساطیر ژاپن به معیارهای سرزمین اصلی پایبند بودند. معابد باقیمانده در ژاپن به بازسازی آنچه تقریباً در کره و چین بهکلی از بین رفته بود کمک بزرگی کردهاند.
معماری ژاپن تحت تأثیر هنر چینی در سدههای بعد راه خود را ادامه میدهد و ساختارهای چوبی فضای مناسبی را برای نیایش فراهم میآورند. میتوان از نمونههای معابد بودائی به معبد هوریوجی اشاره کرد: تالار زرین یا کوندو بازمانده از هوریوجی و مربوط به قرن هفتم میلادی است که ازجمله بناهای چوبی بازمانده و قدیمی است که در چندطبقه و با شیروانیهای زیبا از هم مستقل شدهاند.
بناهای بودائی همانگونه که بیان شد تحت تأثیر چین در ژاپن راه خود را ادامه میدهد. اما آیین شینتو که از مذاهب داخلی کشور ژاپن به شمار میرود، میتواند از نمونههای بارز هنر معماری ژاپن محسوب شود. البته معابد ژاپنی شینتویی و بودائی تقریباً به همدیگر شبیه هستند و بزرگترین اختلاف آنها «توری» است یعنی دروازهای بدون در ورودی که از دو ستون عمودی و یک یا دو ستون افقی تشکیل میشود.
طبق آیین شینتو بناهای مرقد باید هر 20 سال یکبار تخریبشده و مرقد جدیدی به همان شکل قبل در جای خودساخته شود. لذا مرقد «ایزه» یا ایسه که مربوط به قرن بیستم میلادی است، میتواند از اطلاعات لازم را پیرامون اول ساختارهای بناهای شینتوئیسم بدهد. این مرقد در مساحت ۵۰ ×۱۱۵ مترمربع بناشده است. مرکزیت مرقد را «شودن» میگویند که روی پایههای چوبی بناشده و معمولاً برای پوشش پشت شیروانی سقف از کاهگل استفادهشده است. شیروانیها معمولاً روی چند ستون قرار میگرفتند که تزیینات مختلف طلاکاری، کندهکاری، صیقلکاری و غیره روی آنها انجام میگرفت.
دوران هئییان:
خانواده سلطنتی پایتخت را در سال ۷9۴ میلادی بهجایی منتقل کردند که تا عصر مدرن مرکز حکومت دربار شد. این محل که در اصل هئییان یا (پایتخت صلح آرامش) نامیده میشد، امروزه به کیوتو معروف و مشهور است. هنر ژاپنی دوران هئییان از سال ۷۹۴ تا ۱1۸۵ نامش را از این پایتخت جدید میگیرد. در اوایل دوران هئییان ژاپن پیوندهای تنگاتنگ خود را با چین حفظ کرد، اما از میانه قرن نهم به بعد روابط میان این دو کشور با چنان سرعتی رو به تیرگی گذاشت که روابط موردحمایت دربار چین تا آخر آن قرن متوقف شد و فرهنگ ژاپنی خیلی بیشتر از قرنهای گذشته به خود متکی شد.
تالار ققنوسِ اوجی: یکی از مهمترین بنای یادبود مرتبط به باورهای “خاک پاک”[1] که در تاریخ و اساطیر ژاپن باقیمانده است، تالار ققنوس اوجی است. فوجیوارا یوریمیچی[2]، نائبالسلطنه قدرتمند سه امپراتور در ژاپن در قرن 11 میلادی، این معبد را به یاد پدرش در ویلای تابستانی خانوادگیشان در اوجی ساخت.
سازندگان تالار ققنوس با نصب ستونهای سبک در بیرونی ساختمان و بالا بردن سقفهای بال گونه بر ستونها، برافراشتن کل بنا بر فراز آبگیری آیینه گون، معماری بیوزن و شناور و نیز ملکوتی ایجاد کردهاند. نام این بنا از شکل پرنده مانند و نیز دو ققنوس برنزی تزئینی در دو سر تیرک افقی بنا مشتق میشود.در شرق آسیا اعتقاد بر این بود که این پرندهها درجایی پیدا میشوند که حاکمان درستکاری دارند و اغلب همدم امپراتور هستند.
قصهی گِن جی: قصهی گنجی محبوبترین اثر ادبی کلاسیک در تاریخ و اساطیر ژاپن است که در حوالی سال 1000 میلادی به قلم ندیمهای در دربار، بانام موراساکی شی کوبو، که معمولاً بانو موراساکی خوانده میشد، نوشتهشده است. قصۀ گِن جی زندگی و عشقهای شاهزاده گِن جی و فرزندانش را بازگو میکند و تصویری از فرهنگ هئییان به خوانندههایش ارائه میدهد.
ژاپن در زمان حکومت شوگونها
در سال 1185 امپراتور ژاپن در کیوتو نخستین شوگون (فرمانده نظامی) را در کاماکورا در شرق ژاپن منصوب کرد. اگرچه حق حکومت کردن در اختیار خانواده سلطنتی بود و شوگون در ظاهر کشور را از طرف امپراتور اداره میکرد، در واقعیت امپراتور تمام اختیارات حکمرانی را از دست داد. حکومت شوگونی به شیوه ژاپنی نوعی نظام سیاسی و اقتصادی بود که در آن جنگجویان یا ساموراییها سرسپرده شوگون بودند. سامورائیها در امور داخلی قلمروهای خودشان قدرت فراوانی داشتند. حکومت شوگونیِ کاماکورا بیش از یک قرن در ژاپن فرمان راند.
دوران کاماکورا: دوران کاماکورا که از سال ۱1۸۵ تا سال ۱۳۳۲ میلادی بود، در تاریخ و اساطیر ژاپن تماسهای فزاینده و سازندهای با چین داشت، تحولات فرهنگی نوظهور به همراه آورد از سبکهای جدید معماری گرفته تا آیین بودائی چان (یا ذن در ژاپن).
[1] – آموزشهای فرقه خاک پاک بر این نکته پافشاری میکند که انسانها به کمک ایمان به نوید رستگاری آمیتابا میتوانند در عالمی فارغ از تباهی روح، تولدی دوباره یابند.
[2] – اقتدار و نفوذ خانواده فوجیوارا اغلب از ازدواج دخترانشان با اعضای خانواده سلطنتی حاصل میشد.
برای خرید فایل PDF این مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید
6,000 تومانافزودن به سبد خرید